«امن الرسول بما انزل الیه من ربه و المومنون کل امن بالله و ملائکته و کتبه و رسله لاتفرق بین احد من رسله: پیامبر بدانچه بر او از پروردگارش نازل شده ایمان دارد و مومنین همگی به خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبران خدا ایمان دارند و میان هیچ یک از آنان فرقی نمیگذاریم» و برخی آیات سرگذشت انبیاء گذشته را به عنوان سرمشق و مایه قوت و قلب پیامبر اسلام(ص) یاد کردهاند:
«و کلا نقص علیک من ابناء الرسل ما نثبت به فوادک: همه آنچه از اخبار و سرگذشت پیامبران بر تو بازگو میکنیم تا بدان وسیله دل تو را استوار سازیم(هود/۱۲۰)».
«فاصبر کما صبر اولوالعزم من الرسل: پایدار باش چنانچه پیامبران بزرگ ثبات و پایداری نمودند(احقاف/۳۵)».
«و ان یکذبک فقط کذب رسل من قبلک؛ اگر تو را تکذیب نمایند پیامبران پیش از تو را نیز تکذیب نمودهاند(فاطر/۴)».
و در پارهای از آیات آنجا که مشخصات بارز پیامبر اسلام بیان میگردد، وی را به عنوان پیامبر تصدیق کننده پیامبران و آیین و کتاب وی را گواه بر صدق کتاب ها و آیینهای آسمانی گذشته معرفی می کند:
«نزل علیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه و انزل التوراه و الانجیل من قبل هدی للناس و انزل الفرقان؛ خداوند این کتاب(قرآن) را بر تو نازل کرده که تصدیق کننده کتابهای پیشین است و از پیش تورات و انجیل را برای هدایت مردم فرستاد و فرقان را نازل نمود.(آل عمران/۳)».
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
«و الذی اوحینا الیک من الکتاب هو الحق مصدقا لما بین یدیه؛ آنچه از این کتاب(قرآن) به تو وحی کردیم حق است و کتابهای پیشین را تصدیق میکند(فاطر/۳۱)».
«یا ایها الذین اوتوالکتاب آمنو بما انزلنا مصدقا لما معکم؛ شما ای گروهی که کتاب آسمانی بر شما نازل گردیده، ایمان بیاورید به آنچه که ما نازل کردیم و آن گواه و مصداق است نسبت به کتابهای که با شماست(نساء/۴۷)».
قرآن در ستایش پیروان واقعی پیامبران و ادیان آسمانی تا آنجا که شایسته مقام آنان بوده هیچ دریغ ننموده و مقام شامخ پیامبران گذشته را بیش از آنچه که پیروانشان معتقدند تقدیس و تنزیر کرده و ساحت آنان را از هر گونه خطا و آلودگی مبرا شمرده است. و همچنین آیینهای آسمانی را بر خلاف آنچه که به این آیینها در دسترس پیروانش قرار گرفته از مطالبی که متضمن نسبتهای ناروا و افسانههای دروغین در مورد پیامبران الهی میباشد مبرا میداند و به طور کلی آیین موسی و نیز آیین عیسی مسیح را آنطور که قرآن معرفی میکند در یک سطح عالی معنوی و متناسب با قداست وحی الهی بوده و قابل مقایسه با آیینهای تورات و انجیل تحریف شده نمیباشد. این خود حاکی از این حقیقت انکار ناپذیری است که اسلام تا چه حد در احترام و معرفی آیینهای آسمانی گذشته و پیامبران عالی قدر آن واقع بینی و انصاف نشان داده و اعتقاد به این اصل را جزو معتقدات هر فرد مسلمان دانسته است. ناگفته پیداست احترام و آزادی نسبت به ادیان و پیروان آن وقتی ارزش خواهد داشت که توام با اعتراف به واقعیت ولو نسبی آن ادیان باشد و این چنین احترام و آزادی را ما در آیین مقدس اسلام نسبت به سه آیین معروف و پیروان آن مشاهده مینماییم خصوصا با توجه به اینکه اسلام با یک پیوند معنوی ارتباط خود را از واقعیت آیینهای آسمانی غیر قابل تفکیک میشمارد.«… لانفرق بین احد منهم و نحن له مسلمون» (عمید زنجانی، ۱۳۷۰،ص۱۴۴، ۱۴۵).
۵-۲-۱- حق انجام مناسک دینی
این حق را میتوان بخشی از آزادی ابراز عقیده به شمار آورد به این معنا که با انجام مناسک دینی، فرد در عمل نشان میدهد که چنین عقیدهای دارد. از آنجا که عبادات و مناسک لازمه هر دینی است و هر پیامبری به گونهای به قوم خود دستور عبادت پروردگار را داده است، نمیتوان گفت افرادی که به عنوان اقلیتهای دینی میتوانند در کشور اسلامی زندگی کنند ولی نمیتوانند عبادات خود را به جا آورند. رهبران اسلام انجام عبادات اهل کتاب را در عمل، حق آنان دانستهاند. نقل است مسیحیان عبران زمانی که برای شنیدن سخنان پیامبر به مدینه آمدند حضرت به آنان اجازه دادند تا در مسجد النبی عبادتهای خود را به جا آورند. به علاوه پس از ایشان، حضرت علی(ع) و خلفا نیز از انجام عبادت آنان جلوگیری نکردهاند.
به علاوه عدم تعرض به معابد آنان، به خصوص در جنگها نیز دلیل بر به رسمیت شناختن این حق برای آنان است. وضوح مطلب به اندازهای است که هیچ یک از فقها از این ممنوعیت سخنی به میان نیاوردهاند(شریعتی،۱۳۸۷، ص۱۴۱).
اهل کتابی که در کشور اسلامی زندگی میکنند، میتوانند آزادانه به عبادت بپردازند و معابدی برای خود داشته باشند و مسلمانان نمیتوانند متعرض عبادت آنان گردند.
در تاریخ میخوانیم هنگامی که نمایندگان مسیحیان نجران در مسجد النبی به حضور پیامبر (ص) رسیدند. پیش از آنکه وارد مذاکره شوند اظهار کردند که وقت نماز انان رسیده است. پیامبر اجازه داد که نماز خود را در مسجد بخوانند و آنان در حالی که رو به مشرق ایستاده بودند نماز به جای آوردند(سبحانی،۱۳۷۰، ج۲، ص۴۳۳ به نقل از سیره حلبی، ج۳،ص۲۳۹).
عبادت از ضرورت هر دینی به شمار میرود امام خمینی (ره) در مصاحبه با خبرگزاری یونایتد پرس در جواب این سوال که آیا جمهوری اسلامی شما اجازه خواهد داد تا مذاهب دیگر به طور آزاد و آشکار به انجام امور مذهبیشان بپردازند؟ میفرمایند:«بلی، تمام اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی میتوانند به کلیه فرایض مذهب خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنان به بهترین وجه حفاظت کند(صحیفه نور، ج۳، ص۷۵)».
ایشان همچنان در جملهای دیگر بیان میدارند که: «همه اقلیت های مذهبی در اسلام محترم هستند و همه گونه آزادی برای انجام فرایض مذهبی خود دارند(صحیفه نور،ج۴، ص۲۰۱)».
اقلیتهای دینی میتوانند با بهره گرفتن از این حق مشروع در مراسم و آداب مذهبی مخصوص خود از آزادی و امنیت کامل برخوردار گردند و بر اساس کسب چنین امتیازی که مسلمین ناگزیر از اعطا و مراعات آن میباشند اقلیتهای مذبور مجازند به طور انفرادی و یا دستهجمعی در معابد و اماکن مقدسه خود مراسم مخصوص خویش را به پا دارند و کسی حق تعرض به آنان را نخواهد داشت. بدیهی است در مورد پارهای از تظاهرات دینی ممکن است محدودیتهایی بر طبق مواد قرار داد مشترک ذمه پیش بینی شود ولی اصل آزادی مراسم مذهبی در هر صورت به عنوان یک حق غیر قابل انفکاک معاهدات بینالمللی است و همچنین با مطالعه متون قراردادهایی که پیامبر گرامی اسلام با متحدین خود منعقد فرمود و نیز سیره عملی پیشوایان مذهب در این زمینه بیش از پیش روشن تر و واضح تر میگردد (عمید زنجانی،۱۳۷۰، ص۱۶۴).
بنابراین اقلیتهای دینی و اهل کتاب میتوانند مناسک دینی و فرهنگی خود را به شرطی که تبلیغ دینشان به حساب نیاید به راحتی و آزادانه در عبادتگاههای خود انجام دهند.
۵-۲-۲- حق داشتن معبد
بی شک احترام به هیچ مذهبی نمیتواند از احترام به معبد و اماکن مربوط بدان تفکیک گردد و این اصلی است که قرار داد ذمه به صورت بارزتری آنرا تایید کرده و مراعات آن را از مسئولیتهای ضروری مسلمین شمرده است. از این رو کلیه معابد و اماکن مقدسه از نظر اقلیتهای متعدد دینی مورد احترام جامعه اسلامی بوده و از امنیت و مصونیت کامل برخوردار میباشند و هرگونه تعرض چه از ناحیه مسلمین و چه از ناحیه غیر مسلمین به این گونه اماکن جرم شناخته شده و مرتکبین آن مجازات میشوند تا آنجا که جمعی از فقها ورود مسلمین را به معابد یهودیان و مسیحیان گو اینکه به منظور عبادت هم باشد مشروط به اجازه متصدیان معابد دانستهاند. اسلام صرف نظر از مقتضیات قراردادهای مشترک اصولا به جایگاه عبادت گروههای مذهبی و اماکنی که در آن آفریدگار جهان ستایش میشود به دیده احترام مینگرد و هرگز چنین معابدی را با معابد مشرکین و بت پرستان یکسان نمیشمارد (عمید زنجانی،۱۳۷۰، ص۱۶۵).