اعتقاد بر این است اگر موی سر را بعد از اصلاح درون توالت بریزد رشد مو زیاد می شود.
ریختن آب گرم و جن زدگی
اعتقاد بر این است اگر کسی در نیمه های شب آب گرم بریزد و بسم الله نگوید ، جن زده می شود.
دم گرگ و چیرگی بر دیگران
اعتقاد براین است هر گاه کسی گرگی را شکار کند و چربی دم آن را بر تن کسی بمالد، آن شخص برده و بنده او می شود و به همین خاطر معتقدند که گرگ هنگام مردن دم خود را می کند و نمی گذارد به دست افراد برسد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
دود و پولدار
در اصطلاح خرافی مردم ایل، دود نشان دهنده فرد پولدار است . بدین صورت گروهی از افراد دور آتش جمع شوند و دود به طرف هر کسی که برود می گویند آن شخص پولدار است.
زمان بریدن و دوختن لباس
بیشتر پیران معتقدند که دوخت و دوز لباس باید در روزهای معین هفته صورت بگیرد و فقط روز خاصی را خوش یمن می دانند . مثلا روزهای پنجشنبه برای برش و روزهای دوشنبه برای دوختن لباس خوش یمن می باشد و دوخت و دوز در روزهای دیگر شگون نداشته و اتفاقات ناگوار برایشان می افتد.
بر زمین کوبین سم اسب و زلزله
اگر اسبی سمش را بر زمین بکوبد علامت آن است که در آینده نزدیک زلزله می آید.
ادرار گربه و زگیل
اگر گربه به دست های کسی ادرار بریزد سبب روییدن زگیل« گندمه» روی دست هایش می شود.
آب ریختن روی آتش و اجاق کور شدن
اعتقاد بر این است اگر کسی روی آتش آب بریزد و بسم الله نگوید ، اجاق کور می شود. بنابراین برای اینکه اجاق کور نشود حتما باید هنگام ریختن آب روی آتش « بسم الله» بگوید.
احترام سفره
معتقدند سفره را نباید لگد کرد و حتی نباید در کنارش پاها را دراز کرد که همگی سبب بی احترامی نسبت به سفره می شود.
جمع نکردن سفره و سر گردانی
معتقدند که برای احترام به سفره غذا آن را باید فوری جمع کرد ( حداقل آنرا باید دولا کرد). در غیر این صورت اهل خانه تا آخر عمر سرگردانند.
جغد و مرگ
معتقدند که جغد پرنده ای بد یمن است و هر گاه بر روی بام خانه ای بنشیند در آن خانه کسی می میرد.
جارو زدن و اتفاق ناگوار
به اعتقاد مردمان ایل هرگاه زن خانه بعد از رفتن شوهرش به سرکار، منزل را جارو بزند، سبب ایجاد اتفاق ناگوار می شود به همین خاطر جارو زدن را بعد از رفتن مرد خانه بد یمن می دانند.
تار عنکبوت و فقر
به اعتقاد مردم ایل، هر گاه عنکبوت در خانه ای تار ببافد و اهل خانه آنرا از بین نبرند به آن خانه فقر و بدبختی می آید.
پشت و رو پوشیدن چادر و مسافرت
معتقدند هر گاه زنی چادرش را پشت رو بپوشد، نشانه آن است که مسافرتی در پیش دارد.
تف انداختن به سگ و زگیل
معتقدند اگر سگ تف انداخته شود سبب روییدن زگیل بر روی بدنش می شود.
بالا آمدن برگ چای و مهمان
معتقدند اگر برگی از چای روی استکان بالا بیاید به آن خانه مهمان می آید.
بلند شدن ناخن و غم و شادی
اعتقاد بر این است اگر ناخن های دست زود بلند شود نشانه زیاد شدن غم و بدبختی و اگر ناخن های پا زود بلند شوند نشانه زیاد شدن شادی و نعمت است.
اولین برف زمستانی و شوره سر
معتقدند که اولین برفی که هر ساله می بارد به مثابه شوره سر پیرزن می باشد که باعث بیماری می شود به همین خاطر کودکان را از خوردن آن منع می کنند.
- باورهای مربوط به انسان و آسمان، خورشید ، ماه و زمین( پیرنیا، ۱۳۶۲: ۲۳)
- انسان و آسمان
مردم کاکاوند بر این باورند که خدا بعد از آفریدن حضرت آدم به منظور آسایش او الاغ و سپس سگ را آفرید. خر نزد خدا رفت تا وظیفه خود را بپرسد، خدا گفت تو را کاری جزء باربری برای انسان نیست. عمر تو سی سال است که همه را در خدمت آدم خواهی بود. خر نزد خداوند زاری کرد تا عمر مشقت بار او کوتاه تر شود و خدا پذیرفت و عمر او از ۳۰ سال به ۱۰ سال کاهش یافت.آنگاه سگ به نزد خداوند رفت و وظیفه خود را پرسید و خداوند فرمود عمر تو سی سال است و در این مدت باید پاسدار اموال آدم باشی تا شب نخوابی و روز بیدار باشی. سگ از خدا خواست که از رنج او کم کند و عمر او را کوتاه تر فرماید ، خداوند پذیرفت و از عمر او بیست سال کم کرد.
سپس آدم به نزد خدا رفت و وظیفه خود را پرسید ، خدا گفت عمر تو سی سال است و در این مدت در ناز نعمت زندگی خواهی کرد و سگ و خر فرمانبردار تو هستند، آدم از کوتاهی عمر خود بسیار گریست و از خداوند خواست که عمر او را زیاد کند و خداوند گفت: از عمر الاغ و سگ چهل سال کم کردم و اگر بخواهی ، این چهل سال را به عمر تو می افزایم. آدم پذیرفت و چنین است که آدمیان سی سال اول عمر خود را در بی خبری به سر می برند و بیست سال آخر عمر را که عمر سگ است بداخلاق
می شوند.
در مورد کهکشان بر این باورند، مسیری است که از آن طریق کاه حمل می کنند، آنرا راه مکه نیز می گویند. به عبارت دیگر کهکشان ستون آسمان است که آسمان را نگه می دارد.
ره کهکشان گرد لشکر گرفت ستاره بماند از آن در شگفت
« فردوسی»
خورشید
خورشید هر بامداد از چاه مشرق بر می آید و هر غروب به چاه مغرب فرو می رود، این دو چاه به هم راه دارند، خورشید زن است و زن را نامحرم نباید ببیند و از این جهت خود را آنچنان می آراید که چشم را
می زند و او را نمی توان دید.
ماه
در آغاز پیدایی آسمان و زمین، زمین به آسمان نزدیک است، در چنین زمانی پیر زنی که مشغول نان پختن است به ماه دست می زند و ماه را نوازش می کند، جای پنجه پیرزن بر چهره ماه می نشیند و آسمان آزرده خاطر از زمین دور می شود. خورشید و ماه دو دلداده اند و زمان وصل آنها به آخر هر ماه است که از دریا بر می آیند و به دریا فرو می روند.
زمین
زمین در باور ایل کاکاوند مانند آسمان هفت طبقه است که بر شاخ گاو کوهی قرار گرفته و گاو بر پشت ماهی و ماهی در آب است. هر وقت که گاو خسته می شود ، زمین را از این شاخ به آ شاخ می اندازد و زمین لرزه می شود و وسیله پیش بینی زلزله بی قرار حیوانات و پرندگان می باشد. این عقیده، خاص مناطق دیگر نیز هست و در ادبیات فارسی نیز نمونه هایی از این باور دیده شده است.
زمین دیر عنانش گاو ریش است و گرچه هم عنان گاومیش است
«نظامی»
شکار
اهالی ایل کاکاوند معتقدند اگر بر سر راه شکارچی ، کلاغی بخواند شکارچی با دست پر از شکار بر