به طور کلی روش های متعددی برای گردآوری داده ها و اطلاعات وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: مصاحبه[۲۵۷]، پرسشنامه[۲۵۸]، مشاهده[۲۵۹] و بررسی اسناد و مدارک.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با عنایت به اینکه پژوهش حاضر از نوع تلفیقی (کمّی و کیفی) بوده و از استراتژی موردکاوی پیروی می کند، لذا برای گردآوری داده ها و اطلاعات از روش های متنوعی بهره می برد. (کثرت گرایی روش شناسی[۲۶۰] )
مهمترین فنون و روش هایی که در پژوهش حاضر و در راستای استراتژی موردکاوی برای گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته اند، عبارتند از :
مطالعات کتابخانه ای (در کتابها، مقالات، نشریات، منابع اینترنتی و…)
مشاهدات مستقیم پژوهشگر
مصاحبه ساختمند فردی با مدیران ارشد و خبرگان
مصاحبه گروهی با کارشناسان ارشد سازمان و کارکنان فرایندهای اصلی پژوهش و فناوری (از طریق گروه کانونی[۲۶۱])
مصاحبه های بدون ساخت و نیمه هدایت شده (گفتگوهای پراکنده با افراد گوناگون در سطوح و واحدهای مختلف سازمان).
بررسی و تحلیل اسناد و مدارک ( مقررات و دستورالعمل های مرتبط با نظام جامع پژوهش و فناوری در صنعت نفت، گزارشات فنی، گزارش نتایج پژوهش های قبلی، صورتجلسات و …)
حضور پژوهشگر در جلسات مدیران و تیم های کارشناسی و مشاهده مستقیم تعاملات و تصمیم سازی.
توزیع پرسشنامه.
ماهیت ترکیبی این پژوهش موجب شده است که در گام های مختلف و مراحل گوناگون تحقیق و به تناسب نیازمندی و اقتضائات هر مرحله از روش یا روش های خاصی برای گردآوری داده ها استفاده شود که در ادامه به این روش ها اشاره می شود.
لذا همانطور که اشاره شد، داده های مربوط با چارچوب نظری و اولیه تحقیق با بهره گرفتن از روش های مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و بررسی اسنادی گردآوری و چارچوب نظری اولیه تحقیق طراحی شد. در مرحله بعد به منظور طراحی الگوی بومی توسعه شبکه های دانش برای هاب های پژوهش و فناوری صنعت نفت از روش نگاشت شناختی استفاده شد که در ادامه به تشریح آن خواهیم پرداخت.
سپس به منظور اعتباریابی الگوی طراحی شده، پرسشنامه ساختاریافته بر اساس ابعاد، مولفه ها و شاخص های چارچوب طراحی شده، تدوین شده و پس از توزیع آن میان خبرگان، اطلاعات گردآوری شده تحت تجزیه و تحلیل های کمّی و آماری پیشرفته (شامل تحلیل عامی و مدلسازی معادلات ساختاری) قرار گرفته اند..
-
- بکارگیری رویکرد تفکر نرم و نگاشت شناختی جهت طراحی مدل
همانطور که در گزارش فصل دوم رساله حاضر اشاره شد، به منظور طراحی چارچوب اولیه مدل مفهومی تحقیق حاضر، ابتدا ادبیات نظری مربوط به مفهوم شبکه و شبکه سازی، مفهوم دانش و مدیریت کردن دانش و مفهوم شبکه های دانش مورد بررسی قرار گرفت. سپس با رویکرد یافتن قابلیت های کلیدی، سوابق و تجربیات توسعه شبکه های دانش در شرکت پتروبراس برزیل، شرکت تویوتا ژاپن و دیگر شرکت های پیشرو در توسعه شبکه های دانش کارکنان بررسی شده است. پس از آن، نظام نامه نوین پژوهش و فناوری وزارت نفت تجزیه و تحلیل شد و ماموریت های هاب های پژوهش و فناوری وزارت نفت مورد بررسی قرار گرفت و چارچوب اولیه مدل مفهومی تحقیق طراحی شد.
در این بخش با بکارگیری تلفیقی روش های نوین تحقیق کیفی تحت عنوان روش شناسی سیستم های نرم[۲۶۲] و نگاشت شناختی[۲۶۳]، برآنیم تا مدل مفهومی بومی شبکه های دانش را برای هاب های پژوهش و فناوری وزارت نفت طراحی نماییم. رویکرد روش شناسی سیستم های نرم و ترکیب آن با نگاشت شناختی روشی بسیار قوی و جدید خصوصاً در زمینه شبکه ها و فناوری اطلاعات می باشد که در این تحقیق بعنوان یک نوآوری در پژوهش های مدیریتی مورد استفاده قرار می گیرد.
۴-۱٫ رویکرد تفکر نرم و روش شناسی چک لند
مسئله عاملی است که در راه رسیدن به هدف ایجاد مانع می نماید، سازمان ها همواره در راه رسیدن به اهداف خود با موانع متعددی روبرو شده که هرکدام ایجاد کننده ی یک مسئله خاص می باشند، هر مسئله ای در پیرامون خود از موقعیتی تشکیل یافته است که این موقعیت بر نحوه ی حل مسئله تاثیر می گذارد لذا برای شناخت مسئله، بایستی موقعیت مسئله را هم شناخت. جهت حل مسئله باید در ابتدا، به شناسایی موقعیتی پرداخت که به منجر به ایجاد مسئله شده است و در ادامه پس از شناخت صحیح موقعیت مسئله به تجزیه و تحلیل آن پرداخته و بر مبنای نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل موقعیت به انجام اقداماتی جهت به حداقل رساندن موانع موجود، مبادرت ورزید. جهت حل مسائل نیاز به مدلسازی می باشد که فرایند مدلسازی می تواند به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه صورت پذیرد. مدلسازی توانایی توصیف موقعیتی است که مسئله را ایجاد نموده است و یکی از اجزای حیاتی هر روش شناسی می باشد که به تجزیه و تحلیل موقعیت می پردازد.
مدلسازی منجر به ایجاد مدلی می گردد که برمبنای این مدل، فرد به تصمیم گیری درباره ی مسئله می پردازد. مدل های حاصل از فرایند مدلسازی معمولا از خود موقعیت ساده تر بوده و عناصر و روابط آن ها در یک موجودیت به گونه ی ساده ای نمایش داده می شود تا درک و فهم آن ها ساده باشد. پس از ادراک یک مدل توسط ذی نفعان می توان به تدریج آن را پیچیده تر نموده تا موجودیت ها با دقت بیشتری نمایان گردند، با این حال در نهایت با پیچیده تر شدن مدل ها و روابط میان عناصر آن ها مدل حاصل شده نمی تواند به طور دقیق با موقعیت مسئله انطباق یابد.
پس از مطرح شدن ناکارآمدی روش های علمی و تحلیلی حاصل از عقلانیت محدود و اثبات گرایی، نظریه عمومی سیستم ها به عنوان جایگزین انتخاب گردید، بر مبنای این نظریه علاوه بر اجزا، بایستی تعامل آن ها با یکدیگر نیز لحاظ شود (Bartalanffy, 1969). چنین رویکردی علاوه بر این که کل را حاصل اجزای آن می داند، رابطه تعاملی اجزا با یکدیگر و رابطه سیستم با محیط را نیز در نظر می گیرد و بر این باور است که ویژگی های سیستمی، متفاوت از ویژگی های اجزای آن است. نظریه عمومی سیستم ها به سرعت جایگزین خردگرایی منطقی گردید و استفاده از آن در علوم زیست شناسی و مهندسی به ایجاد سیستم های پیچیده و دستاوردهای بزرگ منجر شد و در تمامی علوم بر رویکردهای سیستماتیک، تاکید فراوانی صورت پذیرفت (Hall, 1968).
رویکرد سیستماتیک با آن که در علوم مهندسی منشأ پیشرفت های بزرگی گردید اما کاربرد زیادی در علوم رفتاری نیافت زیرا مسائلی که در حوزه ی علوم انسانی و مدیریت مطرح می گردند با مسائلی که در حوزه ی مهندسی و علوم تجربی رخ م یدهند دارای تفاوت عمده ای می باشند، در مسائل تجربی موقعیت مسئله ایستا و ساده می باشد و ادراک افرادی که با مسئله مواجه می شوند، از موقعیت مسئله، ادراکات یکسان و مشابهی می باشد (Cassell & Symon, 2004)؛ اما در مسائلی که با انسان ها و رفتارهای آن ها گره خورده اند، ارتباطات میان انسان ها و تعدد ارزش ها منجر به ابجاد موقعیت های مسئله ی پیچیده و پویایی می شود که منجر به شکل گیری ادراکات متقابل چندگانه ای از موقعیت مسئله می گردد چنین عاملی ناشی از آن است که انسان ها جهت حل مسائلی که در پیش رو دارند به ایجاد ساخته های ذهنی از مسئله پرداخته و سپس برمبنای ساخته های ذهنی خود تصمیم می گیرند، این ساخته های ذهنی، ساخته های قابل دفاعی می باشند که فرد تصمیم گیرنده همواره به دفاع از آن ها برمی خیزد.
به چنین موقعیت های پیچیده ای، موقعیت مسئله مدار[۲۶۴] گفته می شود، موقعیت های مسئله مدار دربرگیرنده ی افرادی است که به علت جهان بینی های[۲۶۵] متفاوتی که دارند دارای ادراکات متفاوتی از یک پدیده می باشند، برخی زندان را مکانی برای تنبیه، برخی آن را مکانی برای بازپروری مجرمین، برخی آن را سیستمی برای کنترل ارتباط مجرمین با جامعه، گروهی آن را سیستمی برای ثبات هنجارها و ارزش های جامعه و عده ای آن را سیستمی می دانند که در نهایت نه تنها منجر به کاهش جرائم نشده بلکه به افزایش آن کمک می نماید. موقعیت های مسئله مدار علاوه بر دارا بودن جهان بینی های متفاوت با انسان هایی روبرو هستند که به صورت هدفمند ۵ و با نیت قبلی که حاصل از ذهن انسان ها و نه از روی غریزه است، اقدام می نمایند. موقعیت های مسئله مدار منجر به ایجاد مسائلی می شوند که بر خلاف مسائل مهندسی و علوم تجربی با رویکرد های تقلیل گرایانه و اثبات گرایانه (تفکر سخت) قابل حل نمی باشند و نیازمند گونه ی جدیدی از تفکر به نام تفکر نرم می باشد، تفاوت های تفکرهای سخت و نرم در جدول زیر بیان شده است.
جدول ۳-۲: تفاوت میان تفکر نرم و تفکر سخت (حنفی زاده و محرابیون، ۱۳۹۲)
تفکر نرم | تفکر سخت |
مسئله فاقد ساختار مشخص می باشد. | موقعیت مسئله ساختارمند می باشد. |
مسائلی که رخ می دهند دارای عدم اطمینان شدید می باشند. | مسائلی که رخ می دهند در شرایط اطمینان کامل رخ داده و عدم قطعیت اندک است. |
تواتر مسائل در تفکر نرم نسبتا کم است. | تواتر مسائل نسبتا زیاد است. |
میان ذی نفعان و محققین درگیر در مسئله، جهان بینی های متفاوت و متناقض وجود دارد. | برداشت ذی نفعان و محققین از مسئله برداشت یکسانی است. |
مسائل بی شماری برای حل شدن وجود دارند |