۳
۵
۴
۲
۳
۲
-
دیستوباکال
۱۱۹
-
۱
-
-
-
-
-
پالاتال
۱۲۳
-
-
-
-
-
-
-
فصل چهارم:
بحث و نتیجهگیری
از
آنجایی که هدف اصلی درمان ریشه دبریدمان کامل کانال ریشه ای و حذف کامل میکروارگانیسم ها و محصولات جانبی آن ها از سیستم کانال ریشه و سیل موثر سیستم کانال می باشد، آگاهی از مورفولوژی کانال ریشه ای ضروری می باشد. در نتیجه یکی از علل شایع شکست درمان ریشه، عدم توانایی درمان موثر تمامی کانالهای ریشه است. از اینرو بررسی مورفولوژی کانال ریشه به خصوص در دندان هایی با احتمال بالای وجود کانال های اضافی مانند مولر اول و دوم ماگزیلا از اهمیت زیادی برای اندودنتیست ها و دندانپزشکان عمومی که خواهان انجام درمان های ریشه هستند، برخوردار است(۱و۲).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در مطالعه حاضر برای بررسی شکل بندی کانال های دندانی از CBCT استفاده شد. همچنین مشابه مطالعه حاضر،Kim و همکارانش (۱۷) و Lee و همکارانش (۱۸) برای بررسی مورفولوژی داخلی دندان های مولر اول و دوم از CBCT استفاده نمودند. همچنین Zheng و همکارانش (۲۴) نیز در بررسی مورفولوژی مولر اول ماگزیلا از این تکنیک استفاده کردند. Ghule و Shenoi (16) برای مطالعه بر روی ریشه مزیوباکال مولر اول ماگزیلا از CBCT استفاده کردند. به علاوه Han و همکارانش (۱۵) در مطالعه خود برای بررسی موقعیت اوریفیس کانال دیستوباکال مولر دوم نیز از تکنیک CBCT استفاده کردند. این در حالی است که Verma و Love برای بررسی مورفولوژی ریشه مزیوباکال مولر اول ماگزیلا از میکرو CT استفاده کردند. در مطالعات صورت گرفته توسط Khraisat و Smadi (30)، صادقی و صدر لاهیجانی (۳۲)، Alavi و همکارانش (۳۵)، Ng و همکارانش (۱) و نیز Al Shalabi و همکارانش (۳۶) از رنگ آمیزی با جوهر هندی یا فوشین و سپس شفاف سازی با بهره گرفتن از دمینرالیزاسیون برای بررسی شکل بندی کانال های مولر های اول یا دوم ماگزیلا استفاده شد. آشفته یزدی و حسنی (۳۱) از برش دهی دندان استفاده کردند. اقبال و همکارانش (۳۴) در مطالعه خود از دو رادیگرافی پری اپیکال در دو جهت مختلف استفاده کردند. همچنین Wein و همکارانش (۳۷) برای بررسی ریشه مزیوباکال مولر اول ماگزیلا از عکس رادیگرافی پری اپیکال پس از قرار دادن فایل داخل کانال ها استفاده کردند. در مطالعات مختلف نشان داده شده است که CBCT نسبت به رادیوگرافی پری اپیکال دارای دقتی به مراتب بالاتر می باشد. از طرفی دیگر، برخلاف CBCT، در رنگ آمیزی و شفاف سازی یا برش دهی دندان ها، نمونه های دندانی از بین می روند و دیگر قادر به بررسی های بیشتر بر روی دقت تعیین شکل بندی نخواهیم داشت. همچنین، CBCT قابلیت استفاده در بالین را دارد که هیچکدام از روش های مذکور این قابلیت را ندارند. در این راستا Kim و همکارانش (۱۶) و نیز Zheng و همکارانش (۲۴) درمطالعه خود به بررسی مورفولوژی کانال دندان در بیماران با بهره گرفتن از CBCT پرداختند. در این شرایط امکان بررسی موفولوژی یک دندان به صورت دو طرفه نیز وجود خواهد داشت که در هیچ مطالعه آزمایشگاهی این امکان به صورت رایج وجود ندارد.
Abuabara و همکارانش (۱۳) در مطالعه خود با ارزیابی و مقایسه دقت CBCT در ثبت کانال های فرعی نسبت به رادیوگرافی پری اپیکال، میکروسکوپ و اولتراسونیک مشاهده نمودند که CBCT از دقتی بسیار بالا برخوردار بود و تفاوتی بین استفاده از آن در مقایسه با میکروسکوپ و اولتراسونیک نبود. همچنین Domark و همکارانش (۱۴) نیز با مقایسه رادیوگرافی پری اپیکال، CBCT و میکرو CT بیان نمودند که CBCT روشی کارامد در بررسی شکل بندی کانال ها می باشد. در مطالعه Neelakantan و همکارانش (۹) نیز CBCT در مقایسه با تکنیک های شفاف سازی و رنگ آمیزی، PQCT و SCT دارای دقت قابل قبولی در تعیین شکل بندی کانال های دندانی داشت. همچنین Blattner و همکارانش (۲۲) در مقایسه CBCT با روش استاندارد طلایی تعیین مورفولوژی کانال های دندانی یا برش دهی کلینیکی دندان ها، مشخص شد که در حدود ۸۰% موارد CBCT با استاندارد طلایی تشخیص MB2 یکسانی داشت. آنها CBCT را روشی مطمئن و مناسب برای ارزیابی و تشخیص MB2 دانستند. در همین راستا Baratto Filho و همکارانش (۲۶) نیز توصیه به استفاده از CBCT برای بررسی آناتومی داخلی دندان های مولر اول ماگزیلا نمودند. در نتیجه استفاده از تکنیک CBCT می تواند روشی مناسب، دقیق و غیر تهاجمی برای بررسی مورفولوژی داخلی دندان ها باشد.
در مطالعه حاضر مشاهده شده که شیوع دندان مولر اول و دوم سه ریشه به ترتیب ۴/۹۸% و ۶/۹۷% بود. همچنین شیوع دندان مولر اول و دوم چهار ریشه در هر دو مورد برابر ۶/۱% بود. در ۸/۰% دندان های مولر دوم دندان ها دو ریشه بودند. مشابه مطالعه حاضر در مطالعه Neelakantan و همکارانش (۲) در مولر اول و دوم ماگزیلا شیوع سه ریشه به ترتیب ۸/۹۶% و ۱/۹۳% بود. آنها تنها در ۹/۰% دندان های مولر اول چهار ریشه مشاهده کردند. بر خلاف مطالعه حاضر آنها درصد بالاتری از شیوع دندان های مولر اول (۳/۱%) و مولر دوم (۸/۵%) دو ریشه ای گزارش نمودند. همچنین آنها در ۹/۰% مولر های اول و دوم یک ریشه مشاهده کردند که با نتایج مطالعه حاضر متفاوت بود.
در مطالعه حاضر مشاهده شد که در مولر اول به هم چسبیدگی ریشه ها ۴/۲% و در مولر دوم ۸/۸% بود. این نتیجه با نتیجه حاصل از مطالعه Kim و همکارانش (۱۷) بر روی نژاد منگولیایی تا حدی همخوانی دارد. آنها شیوع ریشه های به هم چسبید
ه در مولر اول ۷۳/۰% و در مولر دوم ۷۱/۱۰% بدست آوردند. Zheng و همکارانش (۲۴) نیز شیوع ریشه ها به هم چسبیده را در مولر های اول ماگزیلا نژاد چینی ۷۱/۲% گزارش نمودند که مشابه مطالعه حاضر بود. این در حالی است Ng و همکارانش (۱) گزارش نمودند که تمامی مولر های اول و دوم ماگزیلا در جمعیت Burmese دارای سه ریشه مجزا بودند. در تضاد با نتایج مطالعه حاضر al Shalabi و همکارانش (۳۶) در نژاد ایرلندی در ۱۱% مولر های اول ماگزیلا و ۴۳% مولر ها دوم ریشه های به هم چسبیده مشاهده کردند که نسبت به سایر مطالعات و مطالعه حاضر درصد به نسبت بالاتری از چسبیدگی ریشه ها می باشد. این تفاوت می تواند به علت چگونگی تشخیص چسبندگی ریشه ها به یکدیگر باشد. در مطالعه حاضر تنها ریشه هایی به عنوان چسبیده تشخیص داده شده اند که در تمام طول خود یا حداقل دو سوم کرونالی ریشه به یکئدیگر فیوز شده باشند. در صورتیکه در مطالعه فوق ریشه هایی که در یک سوم یا نیمه کرونالی به یکدیگر چسبیده بودند نیز به عنوان ریشه های به هم چسبیده محسوب شده اند.
در مطالعه حاضر در مولر اول شیوع کانال چهارم در ریشه مزیوباکال ۸/۵۲% بود. Abuabara و همکارانش (۱۳) نیز مشابه مطالعه حاضر وجود کانال اضافی را در ریشه مزیوباکال در استفاده از CBCT 54% بدست آوردند. همچنین Zheng و همکارانش (۲۴) شیوع کانال اضافی در این ریشه را ۲۴/۵۲% بدست آوردند. Ng و همکارانش (۱) در جمعیت Burmese شیوع کانال MB2 را در حدود ۵۰% مشاهده نمودند. به علاوه Kim و همکارانش (۱۷) و نیز Alavi و همکارانش (۳۵) درصد کانال اضافی در ریشه مزیوباکال مولر اول را حدود ۶۵% گزارش کرد. این در حالی است که Fogel و همکارانش (۳۸) در مطالعه خود شیوع کانال اضافی در ریشه مزیوباکال مولر اول ماگزیلا را ۲/۷۱% بیان کردند. al Shalabi و همکارانش (۳۶)، Ghule و Shenoi (16) و نیز Smadi و Khraisat (30) وجود کانال اضافی را در حدود ۸۰% ریشه های مزیوباکال گزارش کردند که نسبت به مطالعه حاضر بالاتر بود. همچنین Vermaو Love (20) و نیز اقبال و همکارانش (۳۴) این میزان را حدود ۹۰% گزارش نمودند. علت تفاوت مشاهده شده در میزان شیوع کانال چهارم در مطالعه حاضر در مقایسه با مطالعات دیگر می تواند مربوط به تفاوت در شیوه بررسی مورفولوژی و نیز تفاوت نژاد های مورد بررسی باشد.
در مطالعه کنونی در ۴/۴۶% موارد شکل بندی کانال مزیوباکال تیپ I بود و در یک مورد نیز این ریشه با ریشه دیستوباکال یکی شده بود. برخلاف مطالعه حاضر در مطالعات آشفته یزدی و حسنی (۳۱) و نیز صادقی و صدر لاهیجانی (۳۲) حدود ۲۰ الی ۲۵% کانال های مزیوباکال تیپ I بودند. این در حالی است که مشابه مطالعه حاضر، Abuaraba و همکارانش (۱۳) در ۴۸% مولر های اول ریشه مزیوباکال را تیپ I ارزیابی کردند.
در این مطالعه کانال های دیستوباکال و پالاتال مولر اول به ترتیب در ۹۶% و ۴/۹۸% موارد تیپ I بودند. مشابه مطالعه حاضز، Kim و همکارانش (۱۷) در ۷۵/۹۸% ریشه های دیستوباکال و ۱۰۰% ریشه های پالاتال تنها یک کانال مشاهده نمودند. همچنین Zheng و همکارانش (۲۴) در ۸۸/۹۸% کانال های دیستوباکال و ۲۴/۹۸% کانال های پالاتال تنها یک کانال گزارش کردند. آشفته یزدی و حسنی (۳۱) و نیز Alavi و همکارانش (۳۵) در تمامی مولر های اول مطالعه کانال های دیستوباکال و پالاتال را تیپ I یافتند. Ng و همکارانش (۱) در ۹۶% ریشه های دیستوباکال و ۱۰۰% ریشه های پالاتال کانال دندانی را از تیپ I گزارش کردند. برخلاف مطالعه حاضر و مطالعات مذکور، در مطالعه صادقی و صدر لاهیجانی (۳۲) شیوع کانال تیپ I کمتر از سایر مطالعات و در مورد ریشه دیستوباکال برابر ۹۰% و ریشه پالاتال ۹۲% بود.
در مطالعه حاضر مشخص گردید که شکل بندی ریشه مزیوباکال دندان مولر دوم در ۱۶/۸۴% مواردی که این ریشه مجزا بود، شکل بندی تیپ I داشت. بنابراین در ۸۴/۱۶% کانال اضافی مشاهده شد. مشابه مطالعه حاضر، صادقی و صدر لاهیجانی (۳۲) در مطالعه خود گزارش نمودند که ۷۴% ریشه های مزیوباکال مولر دوم دارای شکل بندی تیپ I بوده است. این در حالی است کهKim و همکارانش (۱۷) در مطالعه خود در ۳۹/۳۴% ریشه های مزیوباکال مولر دوم کانال MB2 مشاهده کردند. در حالی که Lee و همکارانش (۱۸) میزان شیوع MB2 را ۲/۴۲% مشاهده کردند. همچنین Alavi و همکارانش (۳۵) و Ng و همکارانش (۱) به ترتیب گزارش نمودند که در ۵۶% و ۴۹% دندان های مولر دوم در ریشه مزیوباکال کانال اضافی وجود داشته است. این میزان در مطالعه al Shalabi و همکارانش (۳۶) ۵۸% بود.
در مطالعه حاضر در ۲/۹۹% کانال های دیستوباکال و ۱۰۰% کانال های پالاتالی که مستقل از سایر ریشه بودند، شکل بندی کانال از تیپ I بود. مشابه مطالعه حاضر، Kim و همکارانش (۱۷) در ۷/۹۹% ریشه های دیستوباکال و ۱۸/۹۸% کانال های پالاتال مولر دوم ماگزیلا شکل بندی از تیپ I بود. همچنین صادقی و صدر لاهیجانی (۳۲) کزارش کردند که ریشه دیستوباکال مولر دوم در ۹۴% و ریشه پالاتال در ۱۰۰% موارد تیپ I بوده است. Alavi و همکارانش (۳۵) نیز ۱/۹۸% ریشه های دیستوباکال و ۱۰۰% ریشه های پالاتال مولر های دوم را تیپ I گزارش کردند.
در مطالعه حاضر برای شامل شدن دندان ها از گروه های جمعیت مختلف از ۵ ناحیه مختلف ایران شامل شمال، جنوب، غرب، شرق و مرکز جمع آوری شدند. به این ترتیب احتمال در نظر گرفتن انواع مختلف گروه های نژادی در مطالعه حاضر وجود داشت. به گونه ای که می توان نتایج مطالعه را با دقت بالاتری نسبت به نژاد ایرانی در مقایسه با بررسی دندان های کشیده شده یک شهر تعمیم داد.