محصولات خلاقیت
شکل (۲-۱۰) نگرشی سیستمی به نوآوری(مقیمی،۱۳۸۵،ص۱۳۳)
در تحقیق حاضر نوآوری به عنوان متغیر وابسته شناخته می شود و از نظر عملکردی، بعنوان اولین تلاش برای تحقق بخشیدن یک ایده جدید، فرایند و محصول یا خدمت است. (زمیتکوفسکی[۱۱۹]، ۲۰۰۵) نوآوری شامل، نوآوری محصول یا خدمت و نوآوری فرایند است، که نوآوری محصول بعنوان محصولات یا خدمات جدید است و نوآوری فرایند بعنوان عناصر جدید معرفی شده به تولید یک سازمان یا عملیات، خدمات و فرایندها تعریف شده است.(رولند و همکاران[۱۲۰]،۲۰۰۲).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۴-۳) سیرتحول نوآوری
در مقالهای تحت عنوان سازمان خلاق و نوآور نوشتۀ شهرآرای و مدنی پور (۱۳۷۵) سیر تحول نوآوری به شرح ذیل بیان گردید:
موج اول: دیدگاه شومپیتر
شومپیتر، نوآوری را معرفی یک ترکیب جدید از عوامل تولید و حالتهای مختلف یک نظام یا به عبارتی یافتن یک تابع تولید جدید میداند. عوامل این نظام، شناخت یک محصول جدید، یافتن یک فرایند تولیدی جدید، دستیابی به بازار جدید، بکارگیری منابع جدید. نهایتاً طراحی یک سازمان جدید است.
موج دوم: نوآوری تکنولوژیک
نوآوری تکنولوژیکی بین سال های ۱۹۶۰-۱۹۵۰ مطرح شده است و دانشمندان و متفکرین مختلفی در این زمینه اظهار نظر نموده اند که به دو موضوع تولید و فرایند نوآورانه توجه بیشتری داشته اند. در این مرحله ابداع واختراع به مرحله تجاری سازی منجر شده و تأثیر بسزایی در رشد اقتصادی کشورها داشته است، پس از این مرحله به نوآوری سیستماتیک و فرآیندگرایی توجه بیشتری شده است. به گونه ای که دیوید ونورث درسال۱۹۷۱ ، ادعا می کنند که تغییرات سیستماتیک و رشد اقتصادی آمریکا، از این مرحله شروع می شود.
موج سوم: نوآوری صنعتی
نگرش نوآوری صنعتی توسط فریمن بین سال های ۱۹۸۰-۱۹۷۰مطرح گردید. مشخصات این نگرش انجام تحقیقات پایه، اختراع، توسعه و نوآوری است. فریمن از جمله ویژگیهای نوآوری در این دوره را، فزاینده بودن آن اعلام میدارد که این موضوع به دلیل امکانات تولید بهتر در دوران صنعتی، فرصتهای بیشتری برای خلق ایدههای جدید و نیازهای فزایندۀ جوامع بشری ایجاد مینماید.
موج چهارم: نظام نوآوری
درسالهای۱۹۹۷-۱۹۸۷ برنظامهای نوآوری تأکید بیشتری شده است، به گونه ای که فریمن نظام نوآوری را، شبکه ای از سازمانها برای تحقق تکنولوژی معرفی مینماید و در سال ۱۹۹۲ سازمان توسعه اقتصادی اروپا (OECD) نوآوری تکنولوژی را تولید و فرایند جدید و تغییرات چشمگیر در نوآوری شامل مجموعه ای از فعالیتهای علمی، تکنولوژی، سازمانی، مالی و تجاری، تعریف مینماید. در مرحله بعد در سال ۱۹۷۹، OECD نوآوری را شامل فعالیتهای R&D، کسب دانش، کسب تجهیزات، تدارکات تولید و بازاریابی و… میداند و آن را به سه نوع نوآوری فنی و تکنولوژیکی، نوآوری غیرتکنولوژیکی، نوآوری صنعتی تقسیم مینماید. در این تقسیم بندی، منظور از نوآوری غیر تکنولوژیک، نوآوری سازمانی و نوآوری مدیریتی است.
موج پنجم: نوآوری علمی۱۹۹۳
نوآوری علمی عبارت است از ایجاد، ارزیابی، مبادله و کاربرد ایدههای جدید به منظور برتری یافتن بنگاههای اقتصادی در بازار کالا و خدمات، که منجر به شکوفایی اقتصاد ملی و توسعۀ اجتماعی می شود و شامل مراحل زیراست:
فعالیتهای تحقیق وتوسعه
فرآیندهای کسب و ایجاد دامش جدید برای منافع اقتصادی و اجتماعی.
نوآوری علمی در فرآیندهای تولید، توزیع و کاربرد دانش.
نظام نوآوری علمی ملی.
۲-۴-۴) اهمیت وضرورت خلاقیت و نوآوری
از جنبه فردی: خلاقیت و نوآوری عامل رشد و شکوفایی استعدادها و سوقدهنده به سوی خودشکوفایی- خلاقیت و نوآوری عامل مؤفقیت های فردی، شغلی و اجتماعی است.
ازجنبه سازمانی: خلاقیت و نوآوری عامل پیدایش سازمان، عامل تولیدات و خدمات، عامل افزایش کمیت، تنوع تولیدات و خدمات، عامل افزایش کیفیت تولیدات و خدمات و مؤفقیت در رقابت، عامل کاهش هزینهها، ضایعات و اتلاف منابع، عامل انگیزشکاری کارکنان سازمان، عامل ارتقای سطح بهداشت روانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان، عامل ارتقای بهرهوری سازمان، عامل مؤفقیت مجموعۀ مدیریت و کارکنان سازمان، عامل رشد و بالندگی سازمان، عامل تحریک و تشویق حس رقابت، عامل کاهش بوروکراسی اداری، کاهش پشت میز نشینی و مشوق عمل گرایی، عامل تحریک و مهیا کردن عوامل تولید است.(آقاداوود و حاتمی و حکیمینیا، ۱۳۸۹، ص۹)
۲-۴-۵) ساختارنوآوری
چارچوب نوآوری در شکل(۲-۱۱)مشخص کننده موارد زیر است (امیریان زاده،۱۳۸۷،ص۳۹):
چالش، نیروی پیش برندۀ نوآوری است، هرچه چالش بزرگتر باشد تعهد به انجام آن بالاتر است. تلاش های نوآوری انرژی بیشتری میطلبد.
تمرکز بر مشتری، نیروی هدایت کنندۀ نوآوری است. تعامل با مشتریان و فهم نیازهای آنها یکی از بهترین راههای کشف فرصتها و قابلیت های جدید و انگیزه برای اجرایی ساختن آنهاست.
خلاقیت، مغز نوآوری است. همه چیز از یک اندیشه آغاز می شود و سازمانهای نوآور دریافته اند اندیشهها میتوانند از هر جایی برخیزند.
ارتباطات شریان حیات نوآوری است. جریان آزاد اطلاعات، عقاید و احساسات، شریان حیاتی نوآوری است.
همکاری، قلب نوآوری است. نوآوری یک فرایند گروهی است و تغذیه این فرایند، تعامل اطلاعات و قدرت تیمی است.
تکمیل، عضلات نوآوری است. نوآوریهای جدید پروژه هایی هستند که به صورت مؤفقیتآمیزی به عنوان عقاید برتر مطرح و با مهارت بالا اجرا شده اند.
دقت و تأمل، نردبان نوآوری است. درس گرفتن از پروژه های مؤفق و نامؤفق، بینشی را برای ما ایجاد می کند که براساس آن مؤفقیتهای بعدی امکان پذیر می شود.
فرهنگ، محدودۀ ایفای نقش نوآوری است. فرهنگ انعکاس رهبری، هنجارها، ارزشها و نمود عینی و قابل دید چگونگی انجام کار و رفتار افراد سازمان با یکدیگر است.
فراهم ساختن محیط منعطف، افراد را قادر میسازد تا به ایدههای کارکنان احترام بگذارند، ریسک را تحمل کنند ، برای مؤفقیتها جشن بگیرند، احترام به کارکنان را سر لوحه کارهای خویش قرار دهند و تفریحات را تشویق نمایند.
شکل(۲-۱۱)چارچوب DNA نوآوری (امیریان زاده،۱۳۸۷ص۴۲)
۲-۴-۶) اصول نوآوری
برخی از مهم ترین اصول نوآوری عبارتاند از (دهقان نجم،۱۳۸۸،ص۴۸):
همه ایده ها ارزشمند هستند، بنابراین سزاوار است محیطی فراهم نمود که همه ایده ها شکوفا و پرورش یابند.
مبتکر ایده، برای ارتقاء و پرورش ایده به کمک نیاز دارد. به عبارتی ایدۀ مبتکر باید توسط یک حامی مورد پشتیبانی قرار گیرد.
مبتکران ایده، عامل اصلی و اساسی رشد سازمان هستند.
۲-۴-۷) سطوح نوآوری سازمانی
کانتر[۱۲۱] نوآوری سازمانی را در سه سطح زیر طبقه بندی کرده است: (باقری،۱۳۸۷،ص۵۷)
در سطح ارشد: وجود یک دیدگاه وسیع نسبت به آینده و تعهد به انجام نوآوری با سرمایه گذاری بر روی محصولات و فناوریهای جدید.
در سطح میانی: مجموعه ای از تجارب و چالشهای جدید، طرحهای ابداعی و مخاطره انگیز، تولید و ارائه نمونه محصول و اجرای سایر انواع پروژه های تک منظوره.
در سطح عملیاتی: مجموعه ای از نوآوریهای کوچک عملیاتی شده، بهبودهای تدریجی و مستمر، ارائه ایدههای خلاقانهای که موجب افزایش سودآوری، کاهش هزینه، تسریع عملکرد و با جلب نظر مشتری خواهند شد و در سطحی وسیعتر، جهت گیری آینده فعالیت را تعیین خواهند کرد.
۲-۴-۸) انواع نوآوری
متناسب با کاربردها و سطوح مورد بررسی، نوآوری به انواع مختلف تفکیک شده است که در ذیل به انواع آن پرداخته می شود: (رضوانی وگرایلی نژاد، ۱۳۹۰، ص۲۲)
نوآوری فنی: از دیدگاه اِوان[۱۲۲] در ارتباط با محصولات، فرآیندها یا خدمات جدید میباشد.
نوآوری اداری: از دیدگاه اِوان این نوع نوآوری به تغییرات در ساختار اجتماعی سازمان اطلاق میگردد ، و دفت[۱۲۳] به تغییراتی نظیر سیاستهای جذب، اختصاص منابع، ساختار وظایف، اختیارات و پاداشها اشاره دارد.
نوآوری فناوری: از دیدگاه دامَن پور و اِوان[۱۲۴] این نوع نوآوری اغلب با فرصتهای پیش روی سازمان که در اثر پیشرفتهای فناوری ایجاد می شود، ارتباط دارد و استفاده از فناوری آغازگر این نوع نوآوری است.
نوآوری محصول – فرایند: از دیدگاه نایت[۱۲۵] نوآوری محصول به محصول و خدمات جدید یا بهبود یافته برای مشتریان خود اشاره دارد، و نوآوری فرایند روشهایی انجام امور سازمان را تغییر داده یا بهبود میبخشد.
شکل(۲-۱۲) مدل پیشنهادی نایت ۱۹۶۷
نوآوری بنیادین – تدریجی: از دیدگاه دِوار و دوتٌن[۱۲۶] نوآوری بنیادین- تدریجی بر مبنای میزان تغییرات و جدید بودن نوآوری میباشد. نوآوری بنیادین به تغییرات اساسی و ریشهای اشاره دارد در حالی که نوآوری تدریجی به نوآوریهای قبلی بدون تغییر در زمینه اصلی آن اضافه میگردد.
تدریجی