۴٫ بهبود و ارتقای رابطه سازمان با سهامداران خود و ظرفیت آن برای ابتکار و نوآوری، از طریق ارائه نگرش ها و دیدگاه های جدید.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۵٫ افزایش وفاداری، صداقت و روحیه کارمندان، ارتقای ایمنی و سلامت کارگران زن ومرد وتاثیر مثبت بر توانایی استخدام، ترغیب و ابقای کارمندان(سهیلی، ۷:۱۳۸۹).
۴-۶-۲٫ استفاده از مزایای چندگانگی
متخصصان پیشبینی میکنند که نیروی کار به گونهای روزافزون متنوع تر خواهد شد و شرکت هایی که بتوانند نیازهای این افراد متنوع را درک کرده، از این تنوع به خوبی بهره گیرند، موفق خواهند بود. رعایت مسؤولیت پذیری در برخورد با این افراد در محیط کار، مدیریت آنها را تسهیل میکند و این امکان را برای سازمان فراهم میسازد که از مـزایای نیروی کار متنوع، بهـره گیرد. باسکلی[۶۵](۲۰۰۱) بر این باور است که چندگانگی سازگار با برنامه های اخلاق و فرهنگهای اخلاقی میتواند موجب شهرت و اعتبار سازمان شده و عملکرد آن را بهبود بخشد(باسکلی[۶۶]، ۲۵:۲۰۰۱).
۵-۶-۲٫ کاهش هزینه های ناشی از کنترل
ترویج خودکنترلی در سازمان، به عنوان یکی از مکانیزم های اصلی کنترل، از مباحثی است که بنیان آن بر اعتماد، اخلاق و ارزشهای فردی قرار دارد. ترویج خودکنترلی باعث کاهش هزینه های ناشی از روشهای کنترل مستقیم شده و موجب بهبود سود میشود. این مستلزم تعهد کامل اعضا به تیــم، مسئولیـت پذیری همـــه اعضای تیم و داشتن احترام و اعتماد بین آنها و مدیریت است (اشنایدر و بارسو[۶۷]؛ترجمه اعرابی و ایزدی، ۴۰۹:۱۳۷۳).
۶-۶-۲٫ بهبود روابط، افزایش جو تفاهم و کاهش تعارضات
یکی از نتایج بهبود اخلاق کار در سازمان، تنظیم بهتر روابط در سازمان است که این به نوبه خود باعث افزایش جو تفاهم در سازمان و کاهش تعارضات بین افراد و گروه ها شده، عملکرد تیمی را بهبود می بخشد. (لاوسن[۶۸]؛ ۱۳۸۱: ۲۶۸).
۷-۲٫ پیامدهای رعایت اصول مسؤولیتپذیری اجتماعی در سازمان
۱) جلوگیری از غفلت مدیریت سازمان نسبت به محیط: بر خلاف دیدگاه سسنتی وظیفه سازمانها تنها سود رسانی نیست بلکه تمام سازمانها در قبال محیط و فضای کسب و کار خود چه در منطقه و چه در جهان، مسؤولیت هایی دارند. آنها باید سعی کنند تا به توسعه همه جانبه اقتصادی برای خود، کشورشان و توسعه پایدار جهانی دست یابند (خلیلی عراقی و یقین لو، ۳۲:۱۳۸۳).
۲) ایجاد مدیریت اثر بخش: مدیریت موثر در عصر ما مدیریتی است که از محدود اندیشی سازمان خود را رها ساخته و به جامعه و محیط های وسیعتری بیندیشد و به عبارت دیگر علاوه بر مسؤولیت سازمانی، مسؤولیت اجتماعی نیز احساس نماید (الوانی و قاسمی،۳:۱۳۷۷ ).
۳) افزایش عظمت، اعتبار و شهرت سازمان و بهبود چهره عمومی سازمان: سازمان باید احساس اجتماعی و ارزشهای انسانی را به حدی گسترش دهد تا با ارزشهای اقتصادی اش همراه شود، به نحوی که گویی به اندازه ای که از منطق و عقلش استفاده می کند. به همان اندازه از وجدان و قلبش هم استفاده می کند. در بلند مدت، عظمت و اعتبار و شهرت یک سازمان به اندازهای که به عقل و منطقش بستگی دارد به قلب و عاطفهاش وابسته است(دیویس و سی فردریک[۶۹]،۱۹۸۴: ۱۳-۴(.
۴) ارئه خدمت موثر به مردم: عدم احساس مسؤولیت در قبال مردم مانع از خدمت موثر مدیران به ایشان می شود (الوانی و قاسمی، ۱۳۷۷ :۴۵).
۵) مانع گریبان گیری شدن مشکلات جامعه به سازمان: سازمانها اگر به اهداف اجتماعی خود حرمت ننهند،آلودگی محیط، فقر و بیماری، تبعیض و نابسامانی، محیطشان را فرا خواهد گرفت و اگر با اندکی دور اندیشی به قضیه ننگرند، این مشکلات آخر الامر گریبان خودشان را خواهد گرفت. زمانی که آلودگی محیط جامعه را فرا گرفت سازمان نیز به عنوان جزئی از آن دچار آلودگی خواهد شد (پوررشیدی و جلالی جواران، ۳:۱۳۸۸).
۶) ایجاد توازن بین تعهدات و وظایف مختلف سازمان و مدیریت: مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان روی نحوه برخورد سازمان با ارباب رجوع، کارکنان، سرمایه گذاران و سهامداران و سایر موسسات و شرکتهای رقیب و به طور کلی جامعه نظر دارد. و به طور خلاصه، مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان تلاشی است در جهت ایجاد تعادل و توازن بین تعهدات و وظایف مختلف سازمان و مدیریت است(گریفن[۷۰]، ۸۱:۱۹۹۳).
۷) مانع وارد شدن خسارت جبران ناپذیر به جامعه و بهبود وضع جامعه: مسؤولیتپذیری با ورود خود به سازمان، یک چارچوب حاکمیت اخلاقی را اضافه می کند که بر اساس آن سازمانها به فعالیتهایی اقدام می کنند که وضع جامعه را بهتر کند (الوانی و قاسمی، ۱۸:۱۳۷۷).
۸) فراهم شدن زمینه ایجاد پاسخگویی اجتماعی در سازمان: مسؤولیتپذیری پیش فرض پاسخگویی اجتماعی است؛ یعنی مدیران، اول باید مسؤولیت اجتماعی خود را بشناسند، سپس در جهت آن اقدام کنند تا زمانی که چنین مسؤولیتی(مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان) در سازمان وجود نداشته باشد هیچ پاسخگویی از طرف سازمان در برابر جامعه وجود ندارد (طوسی، ۲:۱۳۷۷).
۹) موفقیت، ادامه بقا سازمان و توسعه پایدار سازمان: از لحاظ تاریخی سازمانها با رویکرد ایجاد سود برای سهامداران خود پایدار مانده اند. اما امروزه این رویکرد به هیچ وجه برای تضمین بقا کافی نیست. در دنیای مدرن، سازمان ها با هر اندازه و در هر بازاری، باید برای بقا خود، رضایت جامعه را کسب و حفظ نمایند و این رضایت فقط در صورتی حاصل می شود که جوامع باور داشته یاشند که عملیات سازمان ها تاثیر سود مندی بر انسان و و محیط زیست باقی می گذارد، (پوررشیدی و جلالی جواران، ۴:۱۳۸۸).
۱۰) مانع از بین رفتن ارزشهای انسانی و اخلاقی: سازمانها همچون سایر افراد و موسسات عضوی از جامعه هستند و بودن این عضویت لازمهاش این است که با توجه به مسؤولیت فردی هر عضو، اقدامات سازمانی به نحوی انجام گیرد که نظام اخلاقی پابرجا مانده، و منافع دیگر اعضای جامعه حفظ شود، به عبارت دیگر سازمانها می باید خودشان را به حساسیت های جامعه و ارزشها و هنجارهای اخلاقی آن متعهد بدانند واخلاقاً خود را نسبت به عملیاتشان مسئول بدانند(الوانی و قاسمی، ۳۹:۱۳۷۷).
۱۱) برقراری تعادل بین مسؤولیتپذیری قدرت سازمانی: مسؤولیتپذیری سازمانها می تواند عاملی برای توازن قدرت باشد. سازمان از قدرت اجتماعی زیادی برخوردار است و این قدرت می تواند روی محیط، مصرف کنندگان، اوضاع جامعه و بسیاری از بخشهای دیگر اجتماعی تاثیر بگذارد. بنابرین لازم است که میزان قدرت سازمانها با مقدار مسؤولیت شان برابر باشد (پوررشیدی وجلالی جواران، ۵:۱۳۸۸).
۱۲) بهبود کیفیت زندگی افرادجامعه: مشارکت سازمان در حل مشکلات اجتماعی می تواند کمک زیادی در خلق کیفیت زندگی بهتر افرادباشد. به عنوان مثال، وقتی که سازمانها به نیازهای کارکنان شان توجه داشته باشند، به طور غیر مستقیم روی ثبات خانوادهها و نحوه زندگی آنها تاثیر میگذارند و این تاثیر باعث ایجاد زندگی بهتر برای افراد می گردد (الوانی و قاسمی، ۴۰:۱۳۷۷).
۱۳) کاهش دخالتهای دولت: کارول(۱۹۷۹) باور دارد که بی توجهی به مسؤولیت های اجتماعی موجب افزایش دخالت دولت و در نتیجه کاهش کارایی می شود . اگر شرکت داوطلبانه به برخی مسؤولیت های اجتماعی و اخلاقی خود عملکند، می تواند به سود مورد نظر خود دست یابد (هانگر و ویلن، ۱۵:۱۳۸۴).
۱۴) باعث هماهنگ شدن سازمانها با تغیرنیازها و توقعات عمومی: چون که نیازهای عمومی و انتظارات جامعه از سازمانها تغیر یافتهاست، سازمانها بایستی مشارکت بیشتری با جامعه داشته باشند. انتظارات جامعه از سازمان به طور ناباورانهای از دهه ۱۹۶۰ به بعد یکباره افزایش یافته و برای اینکه سازمانها فاصله میان انتظارات جامعه و پاسخدهی خود را کم کنند و خود را با جامعه هماهنگ کنند، لازم است که بر میزان مشارکت اجتماعی خود بیفزایند (الوانی، قاسمی، ۳۵:۱۳۷۷). تغیر توقعات عمومی است که باعث مشارکت اجتماعی سازمان ها می گردد. بنابرین چون انتظارات عمومی تغیر یافته است، از سازمان ها انتظار میرود که مشارکت بیشتری در مسائل اجتماعی داشته باشند. تا از این طریق، هم بهتر مورد پذیرش جامعه قرار بگیرند و هم در بلند مدت به موفقیت بیشتری نائل شوند(پوررشیدی وجلالی جواران، ۵:۱۳۸۸).
۸-۲٫ اصول مسؤولیتپذیری در سازمان
مسؤولیت پذیری، تعهد تصمیم گیرندگان برای اقداماتی است که به طور کلی علاوه برتأمین منابع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه رانیز فراهم می آورد. در این تعریف عناصر چندین وجود دارد:
۱٫ مسؤولیتپذیری یک تعهد است که موسسات باید در قبال آن پاسخگو باشند.
۲٫ موسسات مسئولند که از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تأمین نیازهای کارکنان خود، تولید کردن محصولات زیان آور و نظائر آن که به سلامت جامعه لطمه میزند، بپرهیزند.
۳٫ سازمانها باید با اختصاص منابع مالی، در بهبود رفاه اجتماعی مورد قبول اکثریت جامعه بکوشند این قبیل اقدامات عبارتند از: کمک به فرهنگ کشور و موسسات فرهنگی و بهبود کیفیت زندگی به طور کلی.
۴٫ چون سازمان تاثیر عمده ای بر سیستم اجتماعی دارند لاجرم چگونگی فعالیت آنها باید به گونه ای باشد که در اثر آن زیانی به جامعه نرسد و در صورت رسیدن زیان، سازمانهای مربوطه ملزم به جبران آن باشند .به عبارت ساده ، سازمانها باید به عنوان جزئی مرتبط با نظام بزرگتر که در آن قرار دارند عمل کنند چون نظام های فرعی کل نظام اجتماعی را شکل می دهند(الوانی و قاسمی، ۱۹:۱۳۷۷).
۱-۸-۲٫ جمع بندی ده بعد اصلی از اصول بیان شده در مورد مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان
- تعهد به جامعه
- مشارکت ذینفعان
- بهبود کیفیت زندگی
- توسعه اقتصادی
- پیاده سازی کسب وکار اخلاقی
- قانون مداری
- اقدامات داوطلبانه
- حقوق بشر
- حفاظت از محیط زیست
- شفافیت و پاسخگویی(شفیعی[۷۱]، ۲۶:۱۳۸۳).
۹-۲٫ مدل مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان از دید کارول(۱۹۷۹)
چارچوب کارول (۱۹۷۹) به عنوان پر استفاده ترین چارچوب نقل قول شده است او عنوان کرده که تکایف اجتماعی هر بنگاه را می توان از چهار منظر مشاهده کرد که پرداختن به آنها موجب ارتقای کیفیت شهروندی هربنگاه است.
شکل(۱-۲): مدل کارول (۱۹۷۹)از مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان
بشردوستانه
اخلاقی
مسئوولبت پذیری
اجتماعی سازمان