۲-۳-۵-۱) قیمت گذاری برمبنای هزینه تمام شده
به طورمتعارف روش قیمت گذاری برمبنای هزینه تمام شده محصول را ساده ترین روش قیمت گذاری می دانند. در این روش پس از محاسبه هزینه تمام شده محصول، بسته به نوع کسب و کاری که بنگاه در آن به فعالیت مشغول است و فرایند عرضه محصول به مشتری درصدی به عنوان بالاسری به هزینه تمام شده محصول افزوده می شود و حاصل این جمع قیمت عرضه محصول خواهد بود.
بدیهی است این روش، علیرغم سادگی خود با اشکالاتی مواجه است.مهمترین موضوع آن است که تعیین قیمت باید حاصل تعامل میان عرضه و تقاضای محصول در بازارباشد حال آن که در این روش توجهی به شرایط جاری بازار نمی شود. به علاوه کاربرد روش بیشتر درخصوص محصولاتی که از تقاضایی با ثبات برخوردارند موجه می باشد در این صورت در خصوص آن قسم از محصولات صنعت گردشگری که با فصلی بودن و یا تقاضای بی ثبات مواجه هستند، استفاده از این روش ممکن است با مشکلاتی همراه باشد(ونوس و دیگران ،۱۳۸۶).
۲-۳-۵-۲)قیمت گذاری برمبنای ارزش بازار
برخلاف روش قیمت گذاری برمبنای هزینه تمام شده که نگاه مدیریت در امر قیمت گذاری به جنبه های داخلی بنگاه و بطورمشخص هزینه ها معطوف می گردید، در این روش به محصول از منظر بازارو مشتری نگاه می شود. در واقع هر محصول حاصل یک آمیخته بازاریابی است که می باید تناسبی میان اجزاءآن و از جمله قیمت برقرارباشد. بنابراین مدیریت بنگاه باید ضمن تعیین عناصرآمیخته بازاریابی خود به محصول از زاویه دید مشتری بنگرد تا دریابد که از نظر او این محصول تا چه حد ایجاد ارزش می کند وآن گاه براساس آن اقدام به تعیین قیمت خواهد نمود. در چنین شیوه ای از قیمت گذاری باید توجه داشت که تعیین قیمتی کمتر یا بیشتر از آنچه مشتریان انتظار آن را دارند به کاسته شدن از منافع ما خواهد انجامید. قیمتی بالاتر از حدود انتظاری مشتریان موجب از دست رفتن تقاضا و قیمتی پائین تر از آن به کاهش حاشیه سود هر واحد محصول عرضه شده در بازار منجرخواهد شد(همان ماخذ).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۳-۵-۳)قیمت گذاری رقابتی
در قیمت گذاری رقابتی عمده توجه بنگاه به هنگام تعیین قیمت به شرایط قیمتی رقبای حاضر در بازار است. بنگاه با توجه به آمیخته بازاریابی خود و رقبا قیمتی را برمی گزیند که ممکن است اندکی کمتر، بیشتر و یا حدود قیمت آنها باشد. این نکته حائز اهمیت است که در این روش قیمت گذاری حداقل در ابتدا توجه کمتری به موضوع هزینه ها یا حتی تقاضای بازار مبذول می گردد و بنگاه بیشتر روی دست رقبا می نگرد. تمایزهای موجود میان محصولی که ما عرضه می کنیم و محصول رقبا ، در همین زمینه است که به تمایز قیمتی منجر می شود(گوهریان،۱۳۸۴).
۲-۳-۵-۴)قیمت گذاری مناقصه
این روش یکی از مهم ترین روش های قیمت گذاری در صنعت گردشگری است . در زمان ارائه خدمات تغذیه، امکانات حمل و نقل و سایر بخش های عملیاتی تعدادی از شرکت های گردشگری به بنگاه عرضه کننده یا امضا کننده قرار داد پیشنهاد مناقصه می دهند.هر چند که بیشتر مزایده ها بعدی کیفی دارند ، بیشتر تصمیمات بر اساس قیمت گرفته می شود.یعنی پایین ترین حد مزایده ، در قرارداد برنده است(همان ماخذ).
۲-۳-۶)استراتژی های قیمت گذاری
وقتی سخن ازقیمت گذاری به میان می آید، درپاسخ به دونوع مسئله متفاوت می باشد.گاه قیمت گذاری درخصوص کالای جدید مطرح است وگاه سخن از قیمت گذاری برای محصولات موجود در بازار مدنظر قرارمی گیرد. هر محصولی دارای چرخه حیاتی خاص خود است. شرایط محصول در مراحل مختلف این چرخه متفاوت بوده و بنابراین استراتژی های مورد کاربرد از سوی بنگاه عرضه کننده نیز در هر مرحله می تواند متفاوت ازمراحل دیگر باشد. استراتژی قیمت گذاری نیز در همین چارچوب از مرحله ای به مرحله دیگر می تواند دگرگون شود(رنجبران و زاهدی،۱۳۸۹).
در متون مختلف بازاریابی عناوین متعددی برای استراتژی های قیمت گذاری بیان می شوند. در برخی موارد همپوشانی بسیارمیان این استراتژی ها وجود دارد تا حدی که متمایز ساختن آنها از یکدیگر همواره به سادگی میسر نیست. حال آن که استراتژی مفهومی جامعه نگرتر و در چارچوب حرکات و مسیریابی اساسی بنگاه تلقی می شود و نباید آن را با اقدامات موضعی و موقت که از سوی بنگاه تحت شرایط خاص اتخاذ می شود یکسان دانست(ونوس و دیگران ،۱۳۸۶).
۲-۳-۷) استراتژی رهبری درقیمت گذاری
استراتژی رهبری قیمتها معمولاً توسط شرکتهای بزرگ دریک صنعت مورداستفاده قرارمی گیرد. درمقابل طیف گسترده ای ازشرکتها با توجه به شرایط ونوع بازارحاکم بر فعالیت آنها ناگزیر به تبعیت از شرکتهای رهبرروی می آورند .زیرا این شرکتها درزمره شرکتهای کوچک محسوب می شوند واستراتژی خاصی درمورد قیمت گذاری ندارند. این شرکتها صرفاً یک شرکت بزرگتررا انتخاب کرده وازسیاستهای آن پیروی می کنند. این استراتژی به خصوص آن هنگام مناسب است که شرکت،عامل تعیین کننده دربازارنداشته باشد.یکی ازدلایل اینکه شرکتهای بزرگ این استراتژی راتعقیب می کننداین است که صنعت باوضعیت تثبیت قیمتهامواجه است.استنباط ایشان چنین است که قیمت تعیین شده توسط رهبر،برای ایجادسودکافی مناسب است(ونوس ودیگران ،۱۳۸۶).
۲-۳-۷-۱) قیمت گذاری خط محصول
موسسات مختلفی وجود دارند که خط کاملی ازمحصول ویا تعدادی خط مرتبط محصول(به طورمثال دوربین،فیلم،فلش،ودیگراقلام مرتبط) را ارائه می دهند. این محصولات احتمالاً ازنظرتقاضا، خصوصیات رقابتی وهزینه با هم مرتبط هستند. درقیمت گذاری خط محصول، بازاریاب باید موارد زیررا تعیین نماید:
ارزان ترین محصول خود وقیمت آن.
گران ترین محصول خود وقیمت آن.
تفاوت قیمتی،برای دیگرمحصولات موجود درخط محصول
نقش هریک ازاقلام درخط محصول باید شناخته وروشن شود. به هنگام قیمت گذاری، بازاریاب درفکرجبران هزینه های کل محصولات درخط است ونه اینکه ضرورتا به فکرهرمحصول به طورجداگانه باشد.
به عنوان مثال یک بنگاه تورگردان که بسته های سفرزیارتی وسیاحتی را تدارک می بیند می تواند درخصوص قیمت بسته های سفرزیارتی، حداقلهای قیمتی را لحاظ کند،درحالی که درموردبسته های سفرتفریحی ولوکس قیمت بالایی را مدنظرقراردهد. به این ترتیب مجموع عملیات اواست که سود مناسبی را نصیب بنگاه می سازد. بدیهی است کاربرد این خط مشی ازسوی بنگاه تورگردان آن هنگام موجه است که با توجه به شناخت ازبازارخود استنباط می کند، مشتریان تورهای زیارتی، خریداربسته های سفرتفریحی نیزهستند(رنجبران و زاهدی ، ۱۳۸۹).
۲-۳-۷-۲)قیمت گذاری برای خریداردرآخرین لحظه
محصولات صنعت گردشگری اغلب ازجنس خدمت هستند. درصنعت مواد غذایی ورستوران داری نیزاین محصولات فسادپذیرند وبنابراین قابل ذخیره کردن نیستند. درنتیجه وجود ظرفیت خالی درآخرین لحظاتی که امکان عرضه محصول به مشتری وجود دارد سبب می شود که بنگاه برای تامین حداقل هزینه های متغیرخود اقدام به فروش محصول دراین زمان با قیمتی ارزانترنماید. به عنوان مثال عرضه کننده بسته سفربه یک مقصد تفریحی که ملاحظه می کند تا آخرین روزمانده به سفرهنوزبرخی ازبسته ها به فروش نرفته اند،حاضراست اقدام به فروش آخرین لحظه بسته با قیمت تمام شده بنماید. رانندگان اتوبوسهای بین شهری درپایانه های کشورمان نیزبرای تکمیل ظرفیت مسافرخود بی آن که به صورت علمی با این خط مشی آشنا باشند، درعمل آن را به کاربرده ومسافران آخرین لحظه را با استفاده ازاین شیوه ترغیب می کنند(همان ماخذ).
۲-۳-۷-۳)قیمت گذاری برمبنای روانشناسی مصرف کننده
به طورمتعارف میان سطح قیمت محصولات یک بنگاه وموقعیت وجایگاهی که ازبنگاه درذهن مشتری پرداخته می شود، ارتباطی برقراراست. این مسئله اهمیت فاکتورهای مرتبط با ویژگیهای روانی مشتریان درقیمت گذاری را روشن می سازد. به همین ترتیب ازعناصرروانشناختی می توان درجلوه دادن محصول ازنظرقیمتی نزد مشتری بهره برد. بطورمعمول چنین به نظرمی رسد که بنگاه می تواند با اعلام قیمت به صورتی خاص برنظرمشتری نسبت به قیمت اثرگذارد. به عنوان مثال وقتی هتلی برای اتاق خود قیمت ۶۹ یورودرشب را مطرح می سازد. اگرچه این عدد به عدد هفتاد یورو وبسیارنزدیک است لیکن درذهن مشتری این دهگان ۶۰ است که بیشترجلوه می کند. به همین ترتیب قیمت یک ساندویج را به جای ۱۰۰۰تومان ۹۹۵ تومان اعلام کرد. مهمترین عوامل درتعیین قیمت؛ اهداف قیمت گذاری،نفوذ مشتری،هزینه ها،خصوصیات محصول وعوامل رقابتی می باشند.بنگاهها عموماً به جای تعیین یک قیمت مشخص، ساختاری برای قیمت گذاری ایجاد می کنند که تغییرات جغرافیایی تقاضا وشرایط متفاوت نیازبازاررا انعکاس دهد. گاهی یک موسسه با شرایطی مواجه می شود که مجبوربه تغییرقیمت های خود می گردد. ظرفیت مازاد تولیدی وکاهش سهم بازار، رکود اقتصادی ازآن جمله اند. گاهی نیزتورم ومازاد تقاضا منجربه افزایش قیمت ها می گردد. این عوامل ممکن است مستلزم کاهش تخفیفات ویا کاهش اندازه یا محتویات محصول می باشد، اما این امرنیازمند پیش بینی رفتارمصرف کننده است(رنجبران،۱۳۸۹).
۲-۳-۸)قیمت گذاری در مناطق گردشگری
بیشترقیمت گذاریها درکارگزاران مسافرتی توسط عرضه کنندگان تعیین می شود. بلیتهای هواپیما،اتاق های هتل،اتومبیل های کرایه ای وابسته های مسافرتی همه دارای قیمتهای پایه ای می باشند.اغلب محصولات با همان قیمتهایی که توسط عرضه کنندگان عرضه می گردند به مردم فروخته می شود. کارمزد یک کارگزاردرقیمت گنجانده شده است. کرایه های هوایی،نرخ اتاق های هتل وسفرهای دریایی، خواه ازکارگزاریا مستقیماً ازیک خط هوایی، هتل یا گشت دریایی خریداری گردند، دارای قیمت یکسان می باشند(تاج زاده،۱۳۸۶).
۲-۳-۹) عناصر موثر در قیمت گذاری رقابتی مناطق گردشگری
الف)تبلیغات پیشبردی:
برانگیزاننده علاقه درمحصول به وسیله پشتیبانی ازتلاش های فروش است.به طورسنتی،تلاش های تبلیغات پیشبردی به چهارحوزه تقسیم می کردند:تبلیغات تجاری،روابط عمومی،پیشبردفروش وفروش شخصی(تاج زاده،۱۳۸۶).
ب)تبلیغات تجاری :
شامل هرتلاش هزینه بردارجهت ترویج یک شرکت، محصول یا ایده، برای مشتریان موجود یا عامه مردم است. علامت چراغ نئون هم مانند آگاهی های تجاری تلویزیون ،تبلیغ درروزنامه ویک تابلوی نصب آگهی شکلی ازتبلیغات تجاری به حساب می آید(همان ماخذ:۲۵).
ج)روابط عمومی :
به هرتلاشی که درراستای ترویج یک شرکت، محصول یا نظرباشد، روابط عمومی گفته می شود. انتشاردرمطبوعات، روزنامه های محلی،سخنرانی درحضوریک سازمان شهری، حمایت ازیک موسسه خیریه، مثالهایی ازتلاش های روابط عمومی می باشد(همان ماخذ:۲۶).
د)پیشبرد فروش :
به گسترش ابزارهایی باهدف حمایت ازتشکیلات فروش یک شرکت اشاره دارد . نوارهای ویدئویی ترویجی اسلایدها و خـبرهای شرکـت، مثال هایی ازابـزارهای پیشبرد فروش می باشند. هرچـیزی که از لحظه آغـاز تماس با یک مشتری بالــقوه رخ می دهد تا هـنگامی که قیمت خرید دریافـت می گردد ، فروش را تشـکیل می دهـد.
بدون این عناصرمحصولاتی که نیازهای مشخص مردم را مرتفع می نمایند، قیمت گذاری رقابتی، پیشبرد فروش و فروش شخصی- شرکتها نمی توانند بقا یابنــــــــد، موسسات تعطیل می شوند و سیستم اقتصاد سرمایه ای ممکن نمـــی گردد(همان ماخذ).
گفتار چهارم
گردشگری از دیدگاه مالی
۲-۴) گردشگری از دیدگاه اقتصادی و دیدگاه مالی
گسترش بسیار زیاد فعالیت های گردشگری در بسیاری از مناطق دنیا و به ویژه گسترش سریع این پدیده در کشور ایران ، باعث شده اثرات مثبت و منفی آن نادیده گرفته شود . و با توجه به آماری که سازمان جهانی در مورد رشد روز افزون گردشگر و درآمد حاصل از گردشگری از کشورهای رتبه بالادر جذب توریسم ،به اثرات اقتصادی و مالی این صنعت می شود اشاره کرد که با جدب توریسم و افزایش مراکز اقامتی و تفریحی برای گردشگری در مقاصد گردشگری می توان در ایجاد اشتغال و فرصت های شغلی در منطقه پیشرو بود .هدف مهم واولیه کسب و کار ، از جمله سازمان های گردشگری و مهمان پذیری افزایش ثروت مالکان و سهامداران می باشد. در دوره های عدم اطمینان اقتصادی ، از جمله شرایطی مانند نرخ تورم بالا ، نررخ سود بالا ، و یا دوره های رکود، مدیریت بخش مالی بیشتر از گذشته اهمیت می یابد . برای مثال ، بررسی های مالی باید زمانی بکار برده شود که قصد توسعه محصول و خدمات جدید ، ایجاد فعالیت های تبلیغاتی و ایجاد سیاست های قیمت گذاری داریم(فاطمی ،۱۳۸۶).
به مجردی که گردشگران اقدام به مسافرت می نمایند مجموعه ای از فعل و انفعالات اقتصادی شروع می گردد. این فعالیت عوامل گوناگون تولید را به خدمت گرفته و با طیف وسیع از فعالیت ها در ارتباط است . در این صنعت جاذبه ها، تسهیلات و خدمات رفاهی به عنوان کالا به گردشگر عرضه شده و نیاز آنها به دیدار از منطقه و جاذبه های آن به عنوان تقاضا به شمار می رود. خروج گردشگر از منطقه بسوی سایر مناطق و کشورها به عنوان تقاضا برای کالاهای موجود در خارج از منطقه بوده و خروج ارز و پول را به دنبال خواهد داشت . ورود گردشگران به منطقه نیز به منزله تزریقی است که بر اقتصاد آن منطقه منظور می گردد. به عبارتی خروج گردشگران از منطقه به سوی سایر نقاط ،مشابه وارد کردن کالاست و در مورد کشورها مناطقی که مورد بازدید قرار می گیرند، صادرات کالا مفهوم پیدا می کند(کیانمهر،۱۳۸۶ ).
۲-۴-۱) ماهیت اقتصادی صنعت گردشگری
صنعت گردشگری وخدمات منابعی رابکارمی گیردکه معمولاغیرقابل استفاده به نظرمی رسندوازطریق توسعه گردشگری اقتصادی می شوند.به عنوان نمونه استفاده ازآثارباستانی،جنگل ها،بیشه ها،کوه ها،شنزارهاوپدیده هایی که فاقدارزش اقتصادی بالفعل هستند واز طریق توسعه گردشگری به عنوان کالا مطرح می گردند(کرمانی ،۱۳۷۵). از اینروی گردشگری در کشورها و مناطقی که به دلیل موقعیت جغرافیایی،اوضاع سیاسی و یا دلایل دیگر از رشد صنعتی و یا انتخاب سایر راه های توسعه اقتصادی محروم مانده اند ، در برخی موارد به عنوان یک فعالیت اقتصادی زیر بنایی و تنها راه توسعه مطرح شده است(کرمانی،۱۳۸۷).
فرض بر این است که هر افزایشی در تولید ناخالص داخلی تاجایی که این درآمد از طریق عوامل داخلی حاصل شده باشد بطور مستقیم و غیر مستقیم منجر به افزایش اشتغال عوامل تولید خواهد گردید. از آنجایی که اصولا یکی از روش های محاسبه درآمد ملی منطقه ای جمع کردن هزینه های عوامل است . به طور منطقی می توان استنتاج نمود که هر اقدامی که توسط عوامل داخلی در جهت کسب درآمد صورت گرفته و منجر به افزایش درآمد گردیده باشد . بنوبه خود اشتغال عوامل را افزایش می دهد. درآمد حاصل از گردشگری نیز به سهم خود منجر به افزایش اشتغال عوامل تولید از جمله کار، سرمایه، زمین و مدیریت می گردد این که سهم هر یک از این عوامل در درآمد حاصله چه میزان است بستگی به تکنولوژی استفاده از عوامل تولید در توسعه گردشگری دارد. هر چه صنعت گردشگری کشور و منطقه درجه کاربردی بالاتری داشته باشد واحد افزایش درآمد ملی ناشی از گردشگری سهم اشتغال نیروی کار را بیش از سایر عوامل افزایش می دهد. مقایسه هزینه ایجادفرصت های ناشی از توسعه گردشگری با دیگر بخش های اقتصادی به سادگی میسر نیست. زیرا بستگی به سطح خدمات حرفه ای این صنعت دارد.گفته می شود که به ازاء هر فرصت شغلی مستقیم حداقل دو شغل جانبی بوجود می آید. به عبارتی میزان ضریب فزاینده اشتغال آن بالاست. از دید اقتصاددانان ، گردشگری یکی از سریعترین راه های بازگشت سرمایه است و بالاترین ضرایب انباشته سرمایه را دارد. زیرا سرمایه گردشگری از طریق ارز خارجی وارد کشور می شود. با توجه به این امر گفته می شود که گردشگری دارای ضریب فزاینده صنعت نیز می باشد(فرزین،۱۳۸۴).
خرید کالاها و خدمات به وسیله گردشگران خارجی صادرات پنهان یا نامرئی تلقی می شود. کارشناسان اقتصادی معتقدند که گردشگری به منزله صادرات نامرئی خدمات و محصولات است زیرا گردشگری موجب بازده مضاعف در اقتصاد کشور و منطقه می شود(کرمانی ،۱۳۷۵).
وجوهی که گردشگران در منطقه خرج می نمایند درآمد مقصد گردشگری را به طور تصاعدی افزایش می دهد. مفهوم افزایش تصاعد ی آن است که گردشگران در کنار خرجهای عادی، وجوه دیگری را نیز به مصرف می رسانند. گردش پول صرف شده باعث می گردد تا جمع کل درآمد به مراتب از آنچه که مستقیما توسط گردشگران خرج می شود ،بیشتر گردد. از عوامل موثر بر کاهش میزان ضریب فزاینده می توان به واردات از خارج برای گردشگری،عقب افتادگی تکنولوژی ،مشکلات نهادی در سرمایه گذاری و نظایر آن اشاره نمود. در این فعالیت است که سود حاصل از دادوستدهای بازرگانی همواره متوجه طرف کم درآمدتر است. به همین دلیل همواره در برنامه ریزی توسعه گردشگری تلاش بر انجام مبادله با کشورهای با درآمد بالاتر و بازارهای غنی متمرکز است.(اعرابی،۱۳۸۸) .بطور کلی تعیین حدود و ثغور صنعت گردشگری در عمل مشکل است ولی می توان گفت که این صنعت شامل همه فعالیت های اقتصادی است که برای ارائه خدمات و تسهیلات به گردشگران به وجود آمده است. بسیاری از موسسات یا افراد که کالا و خدماتی را برای گردشگران تهیه می کنند ممکن است هیچگاه مستقیما با گردشگران تماس نداشته باشند ولی از عواید گردشگری بهره مند می شوند از جمله : شرکتهای ساختمانی و کشاورزان(تاج زاده،۱۳۸۶).
۲-۴-۲) ابعاد مختلف گردشگری
توریسم فعالیتی گسترده با ابعاد اقتصادی و مالی، فرهنگی، اجتماعی ، سیاسی و محیطی است. گستردگی این فعالیت به اندازه ای است که توسعه آن بدون مشارکت یکپارچه تمام نهادها، سازمان ها و تشکیلات مرتبط غیرقابل تصور می باشد و موضوع تصمیم گیری و تصمیم سازی در قلمرو برنامه ریزی گردشگری از اهمیت خاصی برخوردار است. در دنیای امروز نباید اهمیت گردشگری را نادیده گرفت، بسیاری اهمیت گردشگری را صرفاً در ایجاد درآمد و فرصت های شغلی می دانند و در حالی که اهمیت و عظمت توریسم به اینها محدود نمی شود که در صورت برنامه ریزی و توسعه برنامه ریزی شده، گردشگری قادر است که به بهبود شاخص های عدالت اجتماعی، ارتقای سطح زندگی، رفاه عمومی، تعادل و توازن منطقه ای منجر گردد( معصومی،۱۳۸۶).
۲-۴-۲-۱)بعد جغرافیایی
از بعد جغرافیایی جهانگردی وگردشگری ومسافرت تا دهه ۱۹۷۰به عبارت دیگرجهانگردی درعصرسنت-دارای سه بعد بوده است: مبداً، مسیرومقصد. اما درعصرپسامدرن یا عصرالکترونیک بعد چهارم به این سه بعد اضافه می شود که ارائه دهنده خدمات است وآن بعد نرم افزاری گردشگری است. این بعد فضایی بدون آنکه حضورفیزیکی گردشگروتاسیسات گردشگری باشد یا هرگزموردبازدید گردشگرخاصی واقع شود، درآمدهای عظیمی را دراقتصاد گردشگری به وجود می آورد؛ درآمدهایی که حتی محاسبه آنها به حساب اقتصاد گردشگری کاری بس مشکل است وهنوزبه عنوان درآمدهای غیرمستقیم گردشگری تلقی می شود (دربیکی،۱۳۸۹).
۲-۴-۲-۲) بعد سرمایه گذاری
صنعت گردشگری شاخه ای ازفعالیتهای نظام سرمایه داری است. دراین زمینه شرکتهای عظیم به پشتوانه بانکهای قدرتمند بین المللی، سرمایه گذاریهای چندین ده میلیارد دلاری درسطح بین المللی انجام می دهند. برخی ازاین شرکتها درسراسردنیا صاحب مجموعه های گردشگری شامل جزایرزیبا،صدها هتل پنج ستاره، رستورانهای گران قیمت، زمینهای ورزشی (به خصوص گلف وتنیس) دریاچه ها،استخرها،کشتیهای تفریحی،پیستهای اسکی، آموزشکده ها ودانشکده های آموزش گردشگری، موسسات تبلیغاتی، وشرکتهای حمل ونقل زمینی ودریایی وهوایی اند(پارسائیان واعرابی ،۱۳۷۷).
این سرمایه گذاریهای عظیم منافع کلانی را برای این شرکتها وکشورهای آنها دربردارد، درصورتی که ممکن است گردشگری که ازامکانات وخدمات این شرکتها استفاده می کند هرگزبه کشورها وشهرهایی که این شرکتها درآنها قراردارند مسافرت نکند. اصولاً هیچ کشوری نمی تواندبه طورفعال واردعرصه گردشگری گردد مگرآنکه با شرکتهای بزرگ چند ملیتی گردشگری پیوند داشته باشد واجازه دهد آنها درآن کشورسرمایه گذاری کنند. این شرکتهای بزرگ اگردرکشوری سرمایه گذاری نداشته باشند،آژانسهای تحت فرمان آنها، گردشگران را به سوی آن کشورها هدایت نمی کنند. آنها برای هتلها وفضاهای گردشگری خود، گردشگراعزام می کنند. درجهانگردی این مفاهیم وساختارها وجود نداشته است. درصورتی که درعصرجدید جذب سرمایه شبکه های سرمایه گذاری جهانی نه تنها جزء مفاهیم گردشگری مدرن است، بلکه اصلاً کلید واژه اساسی گردشگری است. سرمایه بنیان گردشگری است وجذب سرمایه های بین المللی بنیان اساسی توسعه گردشگری است (همان ماخذ،۱۳۷۷).
۲-۴-۲-۳)بعد خدمات رسانی
بعد خدمات رسانی به دو نوع خدمات قابل تقسیم می باشد که شامل موارد ذیل است:
الف) خدمات ویزانی(رویداد) گردشگران بسیاری ازکشورهای جهان سوم برای مسافرت به کشورهای پیشرفته احتیاج به اخذ رویداد دارند. حال اگر کشور مقصد در کشور مبداً سفارتخانه و کنسولگری نداشته باشد گردشگر باید به کشوری غیر از کشور خود (کشوری که روادید نمی خواهد یا خیلی ساده به اورویداد می دهد) مسافرت کند و در آنجا اقدام به اخذ روادید برای کشورمقصد نماید. مثلاً ایران با آمریکا روابط سیاسی وکنسولی ندارد، لذا ایرانیها برای اخذ روادید باید به کشورها دیگرمثل ترکیه، قبرس ودبی مسافرت کنند(پاپلی یزدی و سقایی،۱۳۸۵).
ب) سایتهای اطلاع رسانی وخدمات رسانی درعصرپسامدرن سایتهای گردشگری بسیارگسترده ای، اطلاع رسانی به گردشگران وصنعت گردشگری رابه عهده دارند. این سایتها که به صورت الکترونیکی (ایمیل،اینترنت،شبکه های ماهواره ای) یا به صورت مکاتبه ای (فاکس،نامه) یا به صورت چاپی (ارسال بروشور،کتاب،مجله وغیره) ارتباط برقرارمی کنند درآمدهای سرشاری ازصنعت گردشگری به دست می آورند وازطریق پرداخت مالیات به کشورهای خود سودهای کلان می رسانند. درشرایط فعلی با تمرکزمراکزاطلاع رسانی گردشگری درکشورهای توسعه یافته، اطلاع رسانی به گردشگران خارج ازسه بعد (مبدأ،مسیرومقصد) ساماندهی می شود(همان ماخذ).