ادب شیوه ای گشت از یاد رفته
شرف واژه ای گشت پنهان به دفتر
نشستند بر کرسی علم و دانش
ددانِ بداندیش بی علم و مشعر
مقام خرد آن چنان گشت نازل
که هر دانشی مرد شد، بنده ی زر
علم زد به دانش کسی کو علم شد
به جهل مرکّب، به عقل مدوّر
هنرآن چنان مبتذل شد به دوران
که خواندند مر دلقکان را هنرور
(همان، ۱۷۳)
۳-۴-۳ ) ارزیابی کلی اشعار
حمید سبزواری از جمله شاعرانی است که در عرصه ی جولان شعرمعاصر، در قالب و فرم کلاسیک شعر سروده است. با این تفاوت که محتوا و فرم ذهنی شعر او با اشعار کلاسیک کاملاً فرق دارند. قالب غزل که غالباً با محتوایی عاشقانه و عارفانه به خوانندگان شعر عرضه می شد؛ بعد از انقلاب مشروطه مسائل اجتماعی و سیاسی نیز به محتوای آن اضافه شد. حمید سبزواری در سرودن غزل پیرو همین گروه از غزلسرایان، همچون بهار است که مسائل اجتماعی و سیاسی را در قالب غزل بیان کردند. لذا قالب ها سنتی اما محتوی و فرم ذهنی نو هستند. در مثنوی نیز، حمید سبزواری کوشیده است که یک اندیشه ی جدید را وارد قالب مثنوی کند؛ زیرا محتوای مثنوی که بیشتر داستانهای طولانی بود در مثنوی های سبزواری غالباً مسائل روز جامعه و مسائل سیاسی است. به جرأت می توان گفت اکثر اشعار حمید سبزواری نوعی شعر مناسبتی است و به خاطر مناسبتهای مختلف سروده شده است. مانند: اعتراض به واگذاری نفت ، به مناسبت صدور فرمان امام بر تعیین آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس، به مناسبت شهادت حضرت علی (ع)، به مناسبت ارتحال حضرت امام (ره) و …
شعرحمید سبزواری از لحاظ موسیقیایی به خاطر حفظ سبک کلاسیک در سطح بسیار بالایی است. شعری کاملاً ریتمیک و آهنگین که با آهنگهای موسیقی همخوانی عجیبی دارد ولذا بسیاری از اشعار سبزواری به عنوان سروده های انقلابی بعد از انقلاب اسلامی مطرح شدند و همین مسئله گستردگی شعر او را در جامعه و اجتماع رقم زدند. با اینکه قالب شعر سنتی و کلاسیک است، اما با زبانی ساده، روان، سلیس بیان شده اند و خواننده برای دریافت معنا و مفهوم شعرکه هسته ی زبان را تشکیل می دهد به زحمت نمی افتد. شعر سبزواری از لحاظ مضمون و لفظ تقریباً در یک مقیاس متعادل قراردارد. زبان شعر همچون محتوای آن از یک اندیشه بکر بهره می برد و کاملاً امروزی و ساده است از لحاظ عاطفه بشری و انسانی نیز، شعری کاملاً احساسی است که خیلی خوب بر دل می نشیند. شعر سبزواری از جهت پشتوانه ی فرهنگی به جزشعر «به یاد خراسان» که آن هم تقلیدگونه ای از شعر خاقانی است. حرف زیادی برای گفتن ندارد و تقریباً از عامل های فرهنگی عاری است. سطح گستردگی شعر او در جامعه قابل توجه است و شاخص شهرت اجتماعی را دارد. سبزواری در استفاده از صناعات بلاغی زیاد خود را به زحمت نیز نیانداخته وشعرش ساده است . در خط عمقی که بیانگر زمینه انسانی و بشری است شعر سبزواری کاملاً موفق است و در حد عالی قرار دارد.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با اینکه سبزواری در قالب شعر کاملاً سنتی عمل کرده ولی اشعار ساده و سلیس هستند. بسامد آرایه ی تلمیح بسیار چشم گیر است. تشبیه در خور توجه است ولی آرایه های دیگر زیاد به چشم نمی آیند.
فصل چهارم
بررسی محتوایی اشعار شاعران انقلاب اسلامی
فصل چهارم : بررسی محتوایی اشعار شاعران انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی مولود حکومتی است که پایه های آن چهارده قرن پیش توسط بزرگ مرد تاریخ بشریت حضرت محمدبن عبدالله (ص) بنا شده وبا اقتدار در جهت پیشرفت تعالیم انسانی و اسلامی گام برداشته است.
پس انقلاب اسلامی حرکتی بر مبنای آموزه های دینی- اسلامی است که بعد از قرنها بار دیگر نهال اسلام را از نو بارور می کند. به همین دلیل شاعرانی که با انقلاب اسلامی همگام و همراه شده اند؛ ضمن اینکه از لحاظ فکر و اندیشه با انقلاب منافاتی نداشته اند همواره در جهت پیشبرد اهداف و مقاصد آن کوشیده اند وبا اسلحه قلم به یاریش برخاسته اند. شاعر انقلابی و شعر انقلاب قابل مقایسه با شاعران دربار و جیره خواران متملّق و چاپلوس سردمداران قدرت و ثروت نیست. شاعری که برای نان شعر بسراید با آن شاعری که برای جان و دل سخن بگوید با هم فرق می کند. شاعر انقلاب برای پاسداشت ارزش ها و تکریم تعالیم والای اسلامی بدون توقع مادی ونفی ضدارزشها و مسائل غیر اخلاقی و ناهنجارها شعر می سراید. آن گاه که وطن در چنگال هیولای ابرقدرتها
می افتد سراپا حماسه می شود. این شاعر ارزش های معنوی را پاس می دارد. شعری با الهامات الهی وبا درون مایه ی معارف اسلامی که از هرگونه ابتذال به دور است. شاعری که با محیط پیرامون خویش سازگار است واز آن خوشش می آید؛ آن را می ستاید. اصولاً انسان با هر چه موافق باشد وبا آن منافات نداشته باشد خیلی راحت کنار می آید، آن را می پذیرد، دوستش دارد و به تمجید آن زبان می گشاید. شاعر انقلاب با انقلاب اسلامی اینگونه است پس دور از انتظار نیست که محتوا و درون مایه اشعار این شاعران برگرفته و مقتبس از آرمان، افکار، اندیشه ها و مقاصد آن باشد. او هم جهت با انقلاب اسلامی ودر جهت اهداف متعالی آن، زبان به سرودن شعر می گشاید. اشعار شاعران انقلاب از چندین جهت قابل بررسی و کنکاش می باشد که همه از محتوای مقاصد متعالی آن نشأت می گیرد.
۴-۱ ) معارف و آموزه های اسلامی
اولین مولفه ای که در شعر شاعران انقلاب اسلامی به چشم می آید؛ معارف اسلامی و مسائل و موارد مربوط به آن است. زیرا انقلاب ایران برگرفته از اسلام ناب محمدی است به همین جهت بسیاری از آموزه ها، حوادث، اتفاقات و معارف آن در شعر شاعران انقلاب نمود پیدا کرده است. لذا معارف اسلامی و موارد وابسته به آن حجم عظیمی از محتوای اشعار انقلاب را در برگرفته است که به نوعی هر یک کوشیده اند تا از ستایش و منقبت آن سهمی داشته باشند.
۴-۱-۱ ) منقبت حضرت محمد بن عبدالله (ص)
شعر نبوی از قدمتی کهن و چندین ساله در ادب فارسی برخوردار است. البته لازم به تذکر است که این مقوله بیشتر متاثر از شعر عرب می باشد
«یکی از سروده های پربار ومطرح در مدح و ستایش پیامبر اکرم (ص)، جنگ ها ، غزوات و نیز معراج ایشان، قصیده ای مطول با عنوان قصیده ی بُرده» (محدثی خراسانی، ۱۳۸۸، ۴۸).
شاعران مطرح زبان فارسی از همان آغازین راه شعر سعی کردند که بخشی از دیوان اشعارشان را به مدح و ستایش پیامبر اکرم (ص) اختصاص دهند. چنانچه فردوسی- بزرگ حماسه سرای ایران- در جلد اول شاهنامه در مطلبی با عنوان «گفتار اندر ستایش پیغمبر» به این مبحث پرداخته است .
ترا دانش و دین رهاند درست
در رستگاری بیایدت جست
وگر دل نخواهی که باشد نژند
نخواهی که دائم بوی مستمند
به گفتار پیغمبرت راه جوی
دل از تیرگی ها بدین آب شوی . . .
(شاهنامه، ۱۳۸۴ ،۱۸)
نظامی نیز از این مطلب غافل نبوده است ودر نعت رسول اکرم در مخزن الاسرار چنین سروده
است :
تخته اول که الف نقش بست
بر در محجوبه احمد نشست
حلقه حی را کالف اقلیم داد
طوق ز دال و کمر از میم داد
لاجرم او یافت از آن میم و دال
دایره دولت و خط کمال
بود درین گنبد فیروزه خشت
تازه ترنجی ز سرای بهشت
رسم ترنج است که در روزگار
پیش دهد میوه پس آرد بهار
«کنت نبیاً» چو علم پیش برد
ختم نبوت به محمد سپرد . . .
(نظامی، ۱۳۸۳، ۱۶)
غلو نکرده ایم اگر ادعا کنیم در بین شاعران کلاسیک ما، سعدی شیرازی به بهترین نحو ممکن زبان به مدح و ستایش پیامبر اکرم گشوده است و تنها به عشق محمد و آل محمد می بالد :
ماه فرو ماند از جمال محمد (ص)
سرونباشد به اعتدال محمد
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی