در امور تصمیم گیری، سیستمها به تحلیل اطلاعات پردازش شده و حمایت از تصمیمگیرندگان سازمان میپردازند. این امر از طریق سیستمهای پشتیبانی تصمیم گیری و یا سیستمهای خبره انجام میپذیرد (صرافی زاده، ۱۳۸۳).
فناوری اطلاعات موضوعی کلی است. در کل فناوری اطلاعات متشکل از چهار عنصر اساسی (انسان، ساز وکار، ابزار، ساختار) است به طوری که در این فناوری، اطلاعات از طریق زنجیره ارزشی که از به هم پیوستن این عناصر ایجاد می شود جریان یافته و پیوسته تعالی و تکامل سازمان را فراراه خود قرار میدهد:
-
- انسان: منابع انسانی، مفاهیم و اندیشه، نوآوری
-
- ساز و کار: قوانین، مقررات و روشها، ساز و کارهای بهبود و رشد، ساز و کارهای ارزشگذاری و مالی
-
- ابزار: نرمافزار، سختافزار، شبکه و ارتباطات
-
- ساختار: سازمانی، فراسازمانی مرتبط، جهانی (دویت و همکاران، ۲۰۰۸).
با توجه به کلی بودن مفهوم فناوری اطلاعات، در این پژوهش منظور از بکارگیری فناوری اطلاعات همان بکارگیری ابزار فناوری اطلاعات یعنی سختافزار، نرمافزار، شبکه و ارتباطات و فناوریهای ارتباطی میباشد که در ادامه به تعاریف مختصری از این ابزار پرداخته می شود:
۲-۹-۱- سخت افزار
سختافزار شامل ابزارهای ورودی، واحد پردازش مرکزی، حافظه اصلی، حافظه ثانویه و ابزارهای خروجی میباشد. به عبارتی دیگر، سختافزار مجموعه ای از وسایل و ابزارهای فیزیکی از قبیل پردازشگرها، صفحه نمایش، صفحهکلید، پرینتر و … میباشد که مجموع آنها اطلاعات و داده ها را دریافت، پردازش و نمایش می دهند.
۲-۹-۲- نرم افزار
اصطلاح نرم افزار عموما جهت توصیف برنامه های رایانهای به کار برده می شود. برنامه رایانهای شامل مجموعه ای از دستورالعملها برای هدایت و کنترل سخت افزارها میباشد. نرم افزارها شامل مجموعه ای از دستورالعمل ها یا برنامههایی است که به رایانه داده می شود و رایانه ها به مدد آنها وظایف خود را به انجام میرسانند. از جمله نرمافزارهای کاربردی میتوان به نرمافزارهای واژهپرداز، نرمافزارهای صفحهگسترده، نرمافزارهای نمایش گرافیکی، نرم افزارهای پایگاه داده، نرم افزارهای کاربردی تخصصی و … اشاره کرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۹-۳- شبکه ها
شبکه های ارتباطی شامل مجموعه ای از مکانها یا گرههایی است که در آن سخت افزار، برنامه ها و اطلاعات به عنوان یک سیستم، به هم مرتبط شده و داده ها و اطلاعات را دریافت و انتقال می دهند. شبکه عبارت است از اجزای سخت افزار و نرم افزار که بر حسب یک تفاهمنامه مشترک برای ایجاد یک محیط کاری مشترک به هم وصل شده اند. رایانه ها میتوانند به هم نزدیک یا از هم دور باشند و ارتباطات در شبکه شامل انتقال متن، صدا، تصویر یا دیگر شکلهای اطلاعاتی در سراسر شبکه میباشد. برخی از مهمترین نقشها یا کاربردهای شبکه ها عبارتند از: به اشتراک گذاشتن اطلاعات، تسهیل کار تیمی و تصمیمات گروهی، انجام مبادلات، به اشتراک گذاشتن سخت افزار، استانداردسازی برنامه های کاربردی و هماهنگی فعالیتهای سازمانی. یکی از انواع تقسیم بندی شبکه ها، تقسیم بندی آنها بر اساس مالکیت میباشد بنابراین انواع شبکه ها از حیث مالکیت عبارتند از اینترنت، اکسترانت و اینترانت.
۲-۹-۴- ارتباطات
ارتباطات[۲۳] فرایند تبادل دو جانبه اطلاعات با سایر افراد و گروه ها است. به عبارت دیگر ارتباطات یعنی انتقال مقصود و منظور یک عضو گروه به دیگری. همچنین ارتباطات باید شامل درک مقصود یا منظور هم گردد. ارتباطات سازمان را با محیط خارج مرتبط میسازد و آنها را از تغییرات موجود مطلع می کند. ارتباطات از را دور[۲۴] شبیه به ارتباطات چهره به چهره انسانی دارای یک فرستنده، دریافتکننده پیام و کانال ارتباطی که از طریق آن پیام انتقال داده می شود، میباشد. ارتباطات از راه دور یعنی انتقال و دریافت داده ها (متن، تصویر، صدا، نمودارها و … ) از یک سری از ابزارهای الکترونیکی به ابزارهای الکترونیکی دیگر که از لحاظ جغرافیایی از همدیگر پراکندهاند میباشد. فرایند ارتباطات از راه دور در سادهترین شکل آن شامل اجزای زیر میباشد:
- فرستنده پیام ارتباطی.
- ابزاری که فرستنده پیام را بر روی رسانه ارتباطات از راه دور قرار میدهد.
- رسانه ارتباطات از راه دور که پیام را به فرستنده منتقل می کند.
- ابزاری که به وسیله آن پیام از رسانه ارتباطی دریافت می شود.
- گیرنده که پیام را دریافت می کند.
از انواع وسایل ارتباطی میتوان تلفنهای ثابت و همراه، فکس، پست الکترونیک، ویدئوکنفرانس و … را نام برد (سرلک و فراتی، ۱۳۸۷).
۲-۱۰- هزینه های کیفیت
۲-۱۰-۱- مقدمه
در عصر حاضر با توجه به تحولات جهانی صورت گرفته در عرصه فناوری، تغییر و تحولات پر شتاب بازارها و رقابتیتر شدن عرصه فعالیت برای بنگاههای اقتصادی، مفاهیم مرتبط با کیفیت از اهمیت وگستردگی زیادی برخوردار شده اند. بسیاری از سازمانها کیفیت را به عنوان یک رکن اساسی جهت دستیابی به رضایت مشتریان و دستاویزی جهت بقا و توسعه در شرایط رقابتی ارزیابی می کنند. امروزه کیفیت مفهومی فراتر از قابل اطمینان بودن محصول دارد و منظور از آن رسیدن به کیفیت جامع است که در آن عملکرد و افراد سازمان نیز موثرند (فارسیجانی، ۱۳۸۶).
تولید یک کالا یا ارائه یک خدمت که تامین کننده درجه بالایی از رضایت مشتری باشد بدون بررسی هزینه های دستیابی به آن کافی نیست. در حقیقت اصلیترین مسئولیت مدیریت نیز برقراری تعادل میان کیفیت و هزینه های دستیابی به آن است. این هدف می تواند به بهترین شکل از طریق تحلیل عناصر هزینه های کیفیت برآورده شود (رئیسی اردلی و رئیسی، ۱۳۸۳).
مبحث هزینه های کیفیت به خودی خود جالب و کنجکاو برانگیز است. به طور رایج همه از اینکه محصول یا خدمت با کیفیت باشد تمجید می کنند لکن کیفیت بالاتر نیازمند اقدامات و تمهیداتی است که انجام آنها مستلزم هزینه و آن هم هزینهای قابل توجه است. از سوی دیگر بی توجهی به امر کیفیت نیز اثراتی مخرب دارد که اصلاح وضعیت و جایگزینی و بهبود شرایط و در نهایت جبران غفلت، خود هزینههایی را تحمیل می کند که در مقایسه با هزینه های نوع اول شاید وزنی قابل تامل داشته باشد. علاوه بر این کیفیت نامطلوب به جز آنچه که در مورد آن بر شمرده شد، آثار گستردهای در حوزه های رقابت، اقبال مشتری، قیمت و سرعت فروش دارد که باید به آنها نیز توجه ویژه مبذول کرد. به هر حال بحث هزینههایی که دقیقا به کیفیت مربوط می شود و تاثیری که هر دسته هزینه بر دسته دیگر دارد می تواند در موجه بودن و یا نبودن تولید محصول و خدمت روشنگر باشد. در اغلب موارد مقایسه هزینهها می تواند مدیران را قانع سازد که انجام برخی هزینهها که نهایتا کیفیت را تضمین می کنند، از زیانهای احتمالی میکاهد و بر فروش بیشتر و اقبال و همراهی مشتری اثرگذار است.
هزینهیابی کیفیت یکی از ابزارها و تکنیکهای مدیریت کیفیت است که در یک سازمان میتواند برای معرفی و بهبود مدیریت کیفیت جامع[۲۵] مورد استفاده قرار گیرد. سازمانهایی که استفاده از هزینهیابی کیفیت را مورد توجه قرار دادهاند بایستی در نظر داشته باشند که هزینهیابی کیفیت قابلیت انجام چه چیزهایی را داشته و چه چیزهایی را نمیتواند انجام دهد، همچنین تواناییهای آن را در مدیریت کیفیت جامع مد نظر قرار دهند. مانند هر ابزار و روش دیگری، این مدیریت است که باید تصمیم بگیرد که آیا باید از هزینهیابی کیفیت استفاده شود یا خیر، و اگر باید مورد استفاده قرار گیرد موقع و شکل مناسب برای استفاده از آن را تعیین کند. همچنین مدیریت باید تعهدات، منابع و مهارت هایی که برای استفاده از هزینهیابی کیفیت مورد نیاز است را مشخص سازد. این موارد به همراه روش انجام، شناسایی و جمعآوری هزینهها، فاکتورهای عمده را در استفاده هرچه موثرتر از این روش تشکیل می دهند.
افزایش توجه نسبت به کیفیت به عنوان عاملی موثر در رقابت و بازاریابی، باورهای سازمانی را در مورد تاثیرات اقتصادی کیفیت تحریک کرده است. در حال حاضر شرکتها به طور محدود شروع به جمعآوری و به کارگیری داده های هزینه های کیفیت با بهره گرفتن از تحلیل دورریزها، دوبارهکاریها و شکایات گارانتی کرده اند. دانستن این مطلب که این چنین واقعیتهایی، حتی اگر از آنها در تهیه گزارشهای رسمی هزینهیابی کیفیت نیز استفاده نشود مشخص میشوند، تشویق کننده است. چون هزینه های دور ریز و دوبارهکاری حجم پولی موثری را به خود اختصاص می دهند، اغلب تمایل بر این است که فرض شود این موارد تمامی هزینه های موجود را تشکیل می دهند یا در واقع یک عدم تمایل برای سرمایه گذاری بیشتر خصوصا در مواردی که سرمایه زیادی را به خود اختصاص می دهند وجود دارد. آماده سازی هزینه های کیفیت و ارائه و گزارش آنها به طور صوری، جنبههایی از هزینهیابی کیفیت هستند که نشانگر عدم توجه کافی سازمان به این مساله میباشند. گزارشدهی هزینه های کیفیت هنوز به صورت گسترده به عنوان یکی از فعالیتهای عادی در گزارش عملکرد کیفیت پذیرفته نشده است.
محاسبه هزینه های کیفیت این امکان را فراهم می آورد که فعالیتهای کیفی را به زبان مدیریت بیان کنیم. این امر به نوبه خود باعث می شود که کیفیت به عنوان یک پارامتر تجاری در کنار سایر پارامترها از قبیل بازاریابی، تحقیق و توسعه و بالاخره تولید و عملیات در نظر گرفته شود. با وارد کردن هزینه های کیفیت به میدان تجارت در واقع اهمیت کیفیت در جهت سلامت مورد تحقیق قرار گرفته و از طرفی رفتار و برخورد کارکنان کلیه سطوح سازمان در جهت مدیریت کیفیت جامع و بهبود مستمر کیفیت تحت تاثیر قرار میگیرد.
به طور کلی اقدامات اولیه در جهت جمعآوری و بررسی هزینه های کیفیت توسط اداره تضمین کیفیت و گاهی نیز توسط هیئت مدیره و گروه ارشد مدیریت انجام می شود و به ندرت اتفاق میافتد که اداره حسابداری و مالی این کار را به عهده گیرد (دیل و پلانک، ۱۳۸۱).
از مهمترین مشکلاتی که در زمینه هزینهیابی کیفیت وجود دارد این است که هزینه های کیفیت به طور کامل در گزارشهای حسابداری ثبت نمیشوند و اغلب بخش قابل توجهی از آنها مغفول میماند. همچنین این هزینه ها را نباید تنها به فعالیتهای تولیدی و عملیاتی محدود نمود، بلکه باید به هزینه های صورت گرفته در حوزه بخشهای خدماتی نیز توجه کرد (فارسیجانی و کیامهر، ۱۳۸۷).
هزینهیابی کیفیت در ابتدا توسط صنایع تولیدی به کار گرفته شد، اما امروزه از سوی بخش بازرگانی، بخش دولتی و سازمانهای خدماتی مورد استقبال فراوان قرار گرفته است. دلایل و شواهد بسیاری وجود دارد که ثابت می کند هزینهیابی کیفیت، در محیطهای غیر تولیدی متعدد از جمله موسسات مالی، سازمانهای حمل و نقل و توزیع، موسسات بهداشتی و درمانی و آژانسهای مسافرتی و توریستی نیز به کار گرفته می شود (دیل و پلانک، ۱۳۸۱).
یکی از مواردی که باعث کاهش هزینه های محصول یا ارائه خدمات می شود، کاهش هزینه های کیفیت است. بنابراین شناخت، دستهبندی و بهبود در هزینه های کیفیت همواره یکی از مهمترین مسئولیتهای بخشهای کیفیت موسسات بوده است و از آنجایی که تقریبا هیچ توافق عمومی روی هزینه های کیفیت وجود ندارد، اندازه گیری و شناسایی این گونه هزینهها بسیار سخت و دشوار است (شمس ثانی، ۱۳۹۰).
۲-۱۱- تاریخچهای از هزینه های کیفیت
اولین بار آمریکاییها اقدام به تعریف و تعیین هزینه های کیفیت نمودند. با این وجود، همانطور که مفهوم مدیریت کیفیت جامع و نیز بهبود کیفیت دستخوش تغییر شده، تعاریف هزینه های کیفیت نیز تغییر کرده است و بنابراین تعیین اینکه اولین بار چه زمانی «هزینه های مرتبط با کیفیت» به این نام خوانده شده است مشکل میباشد (دیل و پلانک،۱۳۸۱).
اشاره به هزینه های کیفیت اولین بار در دهه ۳۰ قرن بیستم و در کار شوارت[۲۶] و به میزان کمتر در کار ماینر[۲۷] و در کار کراکت[۲۸] مشاهده شد. شکل گیری مفهوم هزینه کیفیت در سال ۱۹۵۱ در کار ژوزف ژوران، در سال ۱۹۵۷ در کار آرماند فایگنبام[۲۹] و در سال ۱۹۶۰ در کار هارولد فریمن[۳۰] توسعه یافت. کمیته هزینه کیفیت مجمع کیفیت آمریکا که در سال ۱۹۶۱ تاسیس شد، در جهت شکلدهی به مفهوم هزینه کیفیت و تشویق به استفاده از آن فعالیت می کند. انتشار «کیفیت رایگان است» در سال ۱۹۷۹ توسط کراسبی[۳۱]، احتمالا بزرگترین سهم را در پذیرش عمومی مفهوم هزینه کیفیت داشته است (سوور و کوارلز[۳۲]، ۲۰۰۷).
تقریبا تمامی مقالات اولیه در خصوص هزینهیابی کیفی تنها به هزینه های مربوط به بازدید، دوبارهکاری، تعمیرات و ضمانت (عواملی که امروزه تحت عنوان سر فصلهای ارزیابی و شکست در هزینه های کیفیت مطرح میشوند) اشاره داشته اند. یقینا واژه هزینه های کیفیت در اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ در اروپای غربی به کار گرفته میشد. ریشه این واژه را احتمالا میتوان (همراه با دستهبندی هزینهها) در طبقه بندی پیشگیری-ارزیابی- شکست که در اواسط دهه ۱۹۵۰ در مقاله اصلی فایگنبام نیز به طور عمده بررسی شده بود، یافت. در سال ۱۹۵۷ مسئله هزینه های کیفیت توسط شورای بهرهوری انگلستان در قالب فیلمی به نام «حصول نتیجه مطلوب در اولین اقدام» به نمایش گذاشته شد. در توضیحات حاشیهای فیلم، هزینه های کیفیت تحت عناوین: هزینه های شکست، هزینه های ارزیابی و هزینه های پیشگیری معرفی شد. پیام این توضیحات عبارت بود از: میزان هزینه های فوق شامل موارد ذیل است:
شکست ۷۰٪، ارزیابی ۲۵٪، پیشگیری ۵٪
مجموع میزان این هزینهها بین ۴٪ تا ۱۴٪ گردش معاملات شرکت خواهد بود.
و در ادامه توضیحات بیان می شود که:
شرکت اقدام به نظم و سازماندهی داخلی خود کرده و در ابتدا به تعیین هزینه های کیفیت می پردازد. تاثیر ناگهانی حاصل از درک این مطلب که هزینه های فوق بین ۱۵٪ تا ۲۰٪ هزینه های کارخانه را شامل میشوند، انگیزه اقدام عاجل در این زمینه را به وجود می آورد.
در سال ۱۹۶۷، انجمن کنترل کیفیت آمریکا[۳۳] اقدام به چاپ و نشر کتابچه «هزینه های کیفیت چه و چگونه» کرده که در آن تعریف هزینه های کیفیت تنها به صورت دستهبندی و با توجه به مقاله فایگنبام مطرح شده بود. این کتابچه که در سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۷۴ اصلاح و تجدید چاپ گردید، امروزه دیگر کاربردی ندارد. عنوان این کتابچه اخیرا به «اصول هزینه های کیفیت (کامپانلا)» تغییر کرده است. در این کتابچه به گونه ای مختصر به موضوع پرداخته شده و کلیه عوامل هزینهای که در دیدگاه مدیریت کیفیت جامع تحت عنوان هزینه های کیفیت تعریف میشوند مورد بررسی قرار نگرفته است. در بیان مفهوم ماهیت هزینه های کیفیت، کتابچه فوق از کتاب فایگنبام تحت عنوان کنترل کیفیت جامع الهام گرفته است، در حالی که برای یافتن اطلاعات مربوط به هزینه، به منابع دیگر رجوع کرده و توصیههای خوبی در مورد موضوعهایی که باید به آنها پرداخته شود یا موضوعاتی که قابل بحث نیستند، همچنین هشدارهای ویژهای در زمینه چگونگی تعبیر و بکارگیری اطلاعات مربوط به هزینه ارائه میدهد. با این وجود، تنها در حدود یک سوم کتابچه به تعاریف هزینه های کیفیت اختصاص داده شده و بقیه آن به چگونگی جلب توجه و تایید مدیریت، وصول هزینهها و جدولبندی آنها، بررسی روند هزینه کیفیت و بررسی اصلاحی، ارائه گزارشات بازرگانی به مدیریت و بالاخره حسابرسی و پیگیری می پردازد. به طور خلاصه باید گفت که تاکید این کتابچه بر نحوه استفاده از اطلاعات مربوط به هزینههاست. از دیگر نشریات انجمن کنترل کیفیت آمریکا که به بهترین نحو ممکن به جنبه های گوناگون هزینهیابی کیفیت می پردازد، میتوان به مواردی چون راهنمای کاهش هزینه های کیفیت و راهنمای مدیریت هزینه های کیفیت فروشنده اشاره کرد. نشریات قبلی این انجمن امروزه دیگر کاربردی ندارند. با این وجود، در چاپ دوم کتابچه «اصول هزینه های کیفیت» از این دو راهنما استفاده شده است.
راهنمای کاهش هزینه های کیفیت (که اولین چاپ آن هفت سال پس از کتابچه «هزینه های کیفیت چه و چگونه» به بازار آمد) با سوق دادن و جلب توجه افراد به پروژه های بهبود کیفیت و نیز درگیر کردن و افزایش مسئولیت پذیری در زمینه های فنی، بازاریابی و تدارکات مربوط به کیفیت، موارد کاربرد هزینه های کیفیت را افزایش میدهد.
در راهنمای مدیریت هزینه های کیفیت فروشنده (که اولین چاپ آن سه سال پس از چاپ راهنمای کاهش هزینه های کیفیت به بازار آمد) به این حقیقت اشاره شده است که شرکتها خود باعث ایجاد برخی از مشکلات مربوط به کیفیت هستند. امروزه بسیاری از سازمانهای عمده غربی، منابع قابل توجهی را به توسعه ارتباطات منابعیابی شراکتی با شرکتهای فروشنده شریک خود اختصاص داده و با آنها به گونه ای بسیار تنگاتنگ دست به اقدامات بهبود کیفیت میزنند.
اخیرا کمیته هزینه های کیفیت وابسته به انجمن کنترل کیفیت آمریکا، اقدام به چاپ سه کتاب نموده است. گریم[۳۴] و کامپانلا ناشرین دو کتابی هستند که بر اساس مقالات «کنگره کیفیت» و «کنفرانس فنی سالانه انجمن کنترل کیفیت» آمریکا تهیه شده اند. عقیده بر آن است که این منابع، حاوی بهترین تفکرات و عقاید جدید در مورد هزینه های کیفیت هستند (دیل و پلانک، ۱۳۸۱).
نشریه موسسه استاندارد انگلستان تحت عنوان BS6143«راهنمای تعیین و بکارگیری هزینه های مرتبط با کیفیت» که در سال ۱۹۸۱ به چاپ رسید، از بسیاری جهات نسخه خلاصه شده کتابچه «هزینه های کیفیت چه و چگونه» و در عین حال نوعی تقلید ناقص از آن میباشد. مهمترین هدف این نشریه استاندارد، که امروزه اصلاح شده است، راهنمایی در زمینه اجرای یک سیستم هزینه های کیفیت در داخل یک سازمان تولیدی میباشد. از سال ۱۹۸۱ به بعد تاریخچه هزینه های کیفیت به صورت زیر میباشد:
-
- سال ۱۹۸۷ انتشار استاندارد ISO 9001 تحت عنوان عناصر مدیریت کیفیت و نظام کیفیت خطوط راهنما.
-
- سال ۱۹۹۰ انتشار استاندارد BS6143 قسمت دوم تحت عنوان راهنمای اقتصاد کیفیت مدل پیشگیرانه، ارزیابی و شکست.
- سال ۱۹۹۰ انتشار استاندارد BS6143 قسمت اول تحت عنوان راهنمای اقتصاد کیفیت مدل مبتنی بر فرایند.