شکل۲- ۱: نمودار رشد مزارع بادی
به عنوان مثال ظرفیت توربینهای بادی نصب شده در کشور چین از سال ۲۰۰۴ هر سال دو برابر شده است[۱۹]. یک کاربرد متداول از توربین بادی، نصب تعداد زیادی از این توربینها در یک ناحیهی نه چندان وسیع است که به آن مزرعه بادی گفته می شود[۲۰]. در حالت کلی توربینهای بادی به دو دسته سرعت ثابت و سرعت متغیر تقسیم میشوند.
توربین بادی سرعت ثابت
تا اوایل سالهای ۱۹۹۰ اکثر توربینهای بادی نصب شده در جهان از نوع سرعت ثابت[۱۹] بودند. بدین معنی که صرفنظر از سرعت باد، این توربینها در سرعت ثابتی کار می کنند که بر اساس فرکانس شبکه و نسبت دندهها و نیز نوع طراحی ژنراتور، تعیین می شود[۲۱]. از خصوصیات این نوع توربینها آن است که اغلب به یک ژنراتور القایی (قفس سنجابی و یا روتور سیم پیچی شده) مجهز میشوند. این نوع توربینها طوری طراحی میشوند که در یک سرعت خاص به بازدهی ماکزیمم خود برسند. برای افزایش تولید توان، ژنراتورهای برخی از توربینهای سرعت ثابت به دو مجموعه از سیم پیچیها مجهز میباشند. یکی برای سرعتهای پایین باد (معمولاً ۸ قطبی)، و دیگری برای سرعتهای بالا (معمولاً ۴ یا ۶ قطب). از فواید این نوع توربینها میتوان به سادگی، قدرتمند بودن و انعطاف پذیری آنها اشاره نمود. همچنین قیمت اجزای الکتریکی آنها پایین میباشد. عیب اینگونه توربینها، مصرف توان راکتیو غیر قابل کنترل، فشار مکانیکی و محدودیت در کنترل کیفیت توان است. بدلیل عملکرد در سرعت ثابت، نوسانات باد مستقیماً به نوساناتی در گشتاور مکانیکی تبدیل شده و وارد شبکه میشوند که این موضوع سبب نوسان در توان الکتریکی خواهد شد. در شبکه های ضعیف این امر ممکن است منجر به نوسانات ولتاژ و حتی خروج خط از شبکه گردد[۲۲, ۲۳].
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
توربین بادی سرعت متغیر[۲۰]
در طول سالهای اخیر، نصب توربینهای بادی سرعت متغیر در نیروگاههای بادی به نوع غالب تبدیل شده است. اینگونه توربینها طوری طراحی میشوند که به ماکزیمم بازده آیرودینامیکی خود در یک رنج گسترده از سرعت باد دست یابند. این نوع توربینها عمدتاً به ژنراتورهای القایی و یا سنکرون متصل میشوند که توسط یک کانورتر به شبکه اتصال مییابند [۲۴]. این کانورتر قدرت، سرعت ژنراتور را کنترل مینماید. با داشتن یک عملکرد سرعت متغیر، این مدل از توربینها میتوانند با تغییر سرعت باد (v)، سرعت چرخشی (ω) خود را بطور پیوسته افزایش و یا کاهش دهند. به این ترتیب نسبت سرعت واحد (λ) در یک مقدار معین ثابت نگه داشته می شود. λ از رابطه زیر محاسبه میگردد:
(۲-۱)
R در رابطه فوق بیانگر شعاع روتور است. در یک λی معین، ماکزیمم بازده بدست خواهد آمد. در مقایسه با توربینهای سرعت ثابت، در این توربینها گشتاور ژنراتور تقریباً ثابت نگهداشته می شود و تغییرات سرعت باد بوسیله تغییرات سرعت ژنراتور جذب شده و به شبکه منتقل نمیگردد[۲۵].
مزیت توربینهای سرعت متغیر افزایش انرژی تولیدی، بهبود کیفیت توان و کاهش استرسهای مکانیکی بر روی توربین است. عیب آن افزایش تلفات در قطعات الکترونیکی، افزایش قیمت و پیچیدگی آن است.
سیستمهای فوتوولتائیک ( (PV[21]
سیستمهای فوتوولتائیک، نور خورشید را مستقیماً به الکتریسیته تبدیل می کنند. معمولاً مجموعه ای از سلولها به صورت سری به یکدیگر متصل شده تا ولتاژ کافی را فراهم آورند. به این مجموعه پانل[۲۲] گفته می شود. برای افزایش جریان خروجی پانلها میتوان سطح سلولها را افزایش داد و یا آنها را با هم موازی کرد. یک آرایه PV از یک یا چند پانل تشکیل شده است که به صورت سری و موازی به یکدیگر متصل شده اند.
یک سلول PV اساساً یک دیود نیمه هادی است که پیوندp-n آن در معرض نور قرار گرفته است. هر سلول از لایه نازکی از سیلیسیم تشکیل شده که به پایانه های الکتریکی متصل است. روی یک طرف لایهی سیلیسیم، یک پیوند p-n ساخته شده است. همچنین یک لایه نازک فلزی روی سطح رو به آفتاب نیمه هادی قرار گرفته است.
ولتاژ و جریان موجود در ترمینال آرایههای خورشیدی را میتوان مستقیماً برای تغذیهی بارهایی مانند سیستمهای روشنایی یا موتورهای dc به کار گرفت[۲۶].
واحد های کوچک آبی
برای تولید توان در ریزشبکه، واحدهای کوچک تولید توان برقابی موثر هستند. وسعت تولید در این واحدها به موقعیت مکانی ناحیه و بارندگی سالیانه بستگی دارد. این واحدهای تولیدی به سبب جریان آب متغیر ناشی از بارندگیها، دارای مشکل تغییرات تولید میباشند[۲۷]. برای این واحدها ضریبی به نام ضریب ظرفیت که نسبت انرژی سالیانه به انرژی نامی میباشد تعریف می شود.
سیستم تولید ترکیبی گرما و توان ([۲۳]CHP):
سیستمهای CHP با تولید ترکیبی گرما و توان، بعنوان مهمترین منابع انرژی توزیع شده برای کاربردهای ریزشبکه محسوب میشوند. مهمترین مزیت این سیستمها، تولید توان با بازده بالا میباشد زیرا از گرمای تلف شده نیز بهره میبرند[۲۸, ۲۹]. سیستمهای CHP گرمای تولید شده محلی را جذب کرده و برای کاربردهای خانگی و صنعتی استفاده می کنند. با جذب گرمای اضافه، سیستم CHP اجازه میدهد که از انرژی تولیدات متداول استفاده موثرتری شود. بنابراین بازدهی این سیستم به بیشتر از ۸۰ % میرسد. سیستمهای CHP معمولاً در سیستمهای گرمکننده شهرهای بزرگ، بیمارستانها، پالایشگاههای نفت و طرحهای صنعتی با بارهای حرارتی نصب میشوند.
حال که انواع DG معرفی شدند تأثیر آن بر سطح اتصال کوتاه سیستم توضیح داده می شود.
تأثیر تولید پراکنده بر سطح اتصال کوتاه:
سطح اتصال کوتاه بصورت تأثیر خطا بر جریان و توان تعریف می شود. این تعریف، معیاری جهت مشخص نمودن افزایش جریان و توان سیستم میباشد. سطح خطا بر حسب پریونیت بصورت زیر تعریف می شود:
(۲-۲)
که در این رابطه، i جریان خطا و مقدار امپدانس تونن از دید شین i بر حسب پریونیت میباشد. سطح جریان خطا در یک سیستم توزیع معمولاً در محدوده ۱۰ تا ۱۵ پریونیت قرار دارد در حالیکه جریان نامی شبکه pu1 میباشد.
مقدار جریان خطا بایستی از مقدار جریان نامی بسیار بیشتر باشد تا رلههای اضافه جریان موجود در سیستم بتوانند خطا را ببیند. به منظور رسیدن به این هدف بایستی یک منبع تولید توان بسیار قوی وجود داشته باشد که بتواند این مقدار جریان خطا را تأمین نماید. برخی از منابع تولید الکتریسیته مانند مبدلهای الکترونیک قدرت، دارای کنترل کنندههایی هستند که از اضافه جریان جلوگیری می کنند. بطور مثال اگر در قسمت انتهایی یک شبکه توزیع تعداد زیادی منابع فوتوولتائیک نصب شده باشد، در صورت وقوع خطا در شبکه، جریان خطا افزایش چشمگیری پیدا نمیکند و بنابراین رلههای اضافه جریان نمی توانند محل خطا را تشخیص دهند. مشکلی که در اینجا بوجود می آید این است که ولتاژ محل تماس کاهش پیدا می کند حتی در صورتیکه جریان خطا پایین باشد. علاوه بر آن وجود دائمی خطا باعث ضربه زدن به تجهیزات موجود در شبکه میگردد.
با نصب واحد DG، یک امپدانس با قسمتی از شبکه بصورت موازی قرار میگیرد. در نتیجه امپدانس دیده شده از محل خطا کوچک شده و سطح جریان خطا افزایش مییابد. افزایش ظرفیت واحد DG را میتوان معادل کوچک شدن امپدانس واحد DG دانست. با افزایش ظرفیت واحد DG، امپدانس معادل واحد DG نیز کوچک شده و در نتیجه سطح اتصال کوتاه شبکه تغییر می کند. از آنجا که تنظیمات رلههای اضافه جریان موجود در شبکه بر حسب جریان اتصال کوتاه دیده شده توسط رلهها صورت میپذیرد، بنابراین تغییر سطح اتصال کوتاه شبکه باعث تغییر زمان عملکرد رلهها و در نتیجه به هم خوردن هماهنگی رلهها میگردد.
هنگامی که در یک شبکه شامل منابع تولید پراکنده خطا اتفاق بیفتد، جریان خطا از دو طریق تأمین میگردد: شبکه سراسری و منابع تولید پراکنده. مقدار مشارکت هر کدام از این دو منبع به توپولوژی شبکه، امپدانس شبکه و اندازه واحدهای تولید پراکنده بستگی دارد[۳۰]. برای توضیح بیشتر این مطلب و بررسی تأثیر پارامترها در میزان مشارکت واحد تولید پراکنده در تأمین جریان خطا، شکل(۲-۲) در نظر گرفته شده است. مدار معادل تونن این شبکه در شکل(۲-۳) نشان داده شده است.
شکل۲- ۲: شبکه فشار متوسط حاوی منبع تولید پراکنده
شکل۲- ۳: مدار معادل تونن شکل ۱-۲
امپدانس معادل تونن برابر است با:
(۲-۳)
در معادله بالا امپدانس شبکه فوق توزیع(که مشتمل بر امپدانس ترانس پست توزیع نیز میباشد) و امپدانس ژنراتور واحد تولید پراکنده و امپدانس خط میباشد. a بیانگر درصدی از خط میباشد که بین واحد DG و پست قرار دارد. مقدار جریان اتصال کوتاه کلی در هر فاز توسط رابطه زیر قابل محاسبه میباشد.
(۲-۴)
جریان خطای تولیدی توسط شبکه سراسری را میتوان بصورت زیر بدست آورد:
(۲-۵)
مقدار امپدانس توسط توان اتصال کوتاه در محل پست () قابل محاسبه میباشد. برای یک شبکه انتقال در حالت ایدهال میتوان مقدار را برابر بینهایت در نظر گرفت.
(۲-۶)
بنابراین :
(۲-۷)
بصورت تئوری در حالت ، رابطه(۲-۷) استخراج میگردد که در آن اندازه واحد DG و محل نصب آن در شبکه توزیع، تعیین کننده میزان جریان خطای تولیدی توسط شبکه میباشد. در صورتیکه کوچک باشد، تقریباً با برابر خواهد بود. این حالت زمانی اتفاق میافتد که یا واحد تولید پراکنده در نزدیکی پست توزیع نصب شده باشد(مقدار a کوچک باشد) و یا در حالتی که اندازه واحد تولید پراکندهی نصب شده کوچک باشد(مقدار بزرگ باشد).
در حالت واقعی، رابطه هرگز اتفاق نمیافتد مخصوصاً در شبکه های با سطح ولتاژ متوسط که مقدار می تواند کوچک باشد. بنابراین رابطه(۲-۷) هرگز بدست نمیآید. در این حالت تأثیر واحد DG در تأمین جریان خطای تولیدی توسط شبکه اصلی مطابق با رابطه(۲-۵) بیان میگردد. مقدار کلی جریان خطا با بهره گرفتن از روابط(۲-۴) و (۲-۵) بدست می آید. رابطه(۲-۵) نسبت به مکان نصب واحد DG و اندازه آن، غیرخطی است. بنابراین یک رابطه غیرخطی میباشد. در حالتی که شبکه ضعیف باشد مقدار نسبت به بزرگ است و در نتیجه میزان جریان خطای تولیدی از طرف شبکه اصلی اندک میباشد. بنابراین این امکان وجود دارد که به دلیل کوچکی مقدار جریان خطا، رلهی جریان زیاد نصب شده بر روی خط نتواند اضافه جریان را تشخیص دهد. به همین دلیل پس از ورود DG به سیستم باید هماهنگی رلهها مورد بررسی قرار گیرد.
نصب واحدهای تولید پراکنده باعث تغییر اندازه و جهت جریان اتصال کوتاه شبکه میگردد. میزان تأثیر این منابع بر جریان خطا به عوامل متعددی بستگی دارد. از جمله این عوامل میتوان به نوع واحد DG، محل اتصال DG شبکه، مقدار ولتاژ قبل از وقوع خطا در شبکه و … اشاره نمود. جدول(۲-۱) جریان اتصال کوتاه یک سیستم نمونه را برای چند نوع خاص واحد DG نشان میدهد.
جدول۲- ۱: جریان خطای تولیدی توسط چند نوع واحد تولیدی