(ریشه کن کردن دشمن)
-(مثل). ايسليمآبزسرچشمهبيند /كهچوپرشدنتوانبستنجوي.( گلستان:171)
( باید مشکلات و خطرات را از همان اوّل حل کرد و از بین برد.)
-(مثل نما). بیارآنچهداریز مردیوزور/کهدشمنبهپایخود آمدبهگور.(گلستان:161)(اغتنام فرصت در هلاک دشمن.)
- (حکمت). چوجنگآوریباکسیبرستیز / کهازویگزیرتبودیاگریز. (گلستان:53) (مراقبت بر دشمنی با دیگران)
- (مثل). چو کردیبا کلوخاندازپیکار/ سر خودرابهنادانیشکستی (گلستان:76) (در مراقبت از دشمنی با دیگران)
-(حکمت). حذر کنزآنچهدشمنگوید آنکن/ کهبرزانوزنیدستتغابن.(گلستان:173)(عدم اعتماد به راهنمایی و مشاورهی دشمن)
- (مثل نما). بساکسکهروزآیتصلحخواند / چوشبشدسپربرسرخفتهراند. .(بوستان:1076) (در آیین جنگ و دشمنی.)
- (مثل نما). بهچابکترازخودمیندازتیر / چوافتاددامنبهدندانبگیر. .(بوستان:3549) (در آیین دشمنی)
- (مثل نما). چو در لشکر دشمن افتد خلاف / تو بگذار شمشیر خود در غلاف
چو گرگان پسندند بر هم گزند / برآساید اندر میان گوسفند.(بوستان:1087-1086) (جنگ دشمنان به سود انسان است و آسایش میآورد)
- (مثل نما). تمامشبکشتمبهسنگآنخبیث/ کهازمردهدیگرنیایدحدیث. .(بوستان:3544) (در وصف کشتن دشمن)
- (مثل). توآتشبهنیدرزنو در گذر/ کهدر بیشهنهخشکماندنهتر. .(بوستان: 1688) ( اخلاق بد برای تمام جامعه مضرّ است.)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- (مثل). چو بینیزبردسترازوردست/نهمردیبودپنجهیخودشکست..(بوستان: 3523) (در آیین دشمنی کردن.)
- (حکمت). چودستینتانیگزیدنببوس/ کهباغالبانچارهرزقاستولوس. .(بوستان:998) (در تأکید بر ریا و چاپلوسی برای زورمندان.)
- (مثل). مکشبچّهیمارمردمگزای/ چوکشتیدرآنخانهدیگرمپای. .(بوستان: 3547)(مراقبت ویژه پس از ضربه زدن به دشمن)
- (مثل). چواندرنیستانیآتشزدی/ زشیرانبپرهیز،اگربخردی..(بوستان: 3546)
(مراقبت ویژه بعد از ضربه زدن به دشمن)
(حکمت). نگویمزجنگبداندیشترس/ کهدرحالتصلحازاوبیشترس..(بوستان: 1075)(تأکید بر مراقبت بیشتر از دشمن در زمان صلح و آشتی.)
- (مثل نما). ولیکنقلمدرکفدشمناست. .(بوستان: 401) (در شکایت کسی از اینکه اختیارش در دست دشمن باشد.)
- (مثل). یکیبرسرشاخبنمیبرید/ خداوندبستاننظرکردودید بگفتاگراینمردبدمیکند/ نهبامنکهبانفسخودمیکند. .(بوستان: 691-692) (مراقبت در شیوهی بدی کردن با دشمن)
- (حکمت)ببایدنهانجنگراساختن/ کهدشمننهانآوردتاختن . .(بوستان:1079) (پرهیز از دخالت بی جا در امور دیگران.)
- (حکمت). سکندرکهبا شرقیانحربداشت/ در خیمهگویندبرغربداشت. .(بوستان:1116)(درشیوهی فریب دشمن)
- (حکمت). چوبهمنبهزابلستانخواستشد / چپافکندآوازهوراستشد. .(بوستان: 1117)(در شیوهی فریب دشمن)
-(حکمت). بساکسکهروزآیتصلحخواند /چوشبشدسپربرسرخفتهراند. .(بوستان: 1076)(در شیوهی فریب دشمن)
- (مثل). بهخردهتوانآتشافروختن / پسآنکهدرختکهنسوختن. .(هبوستان:1053) (در نابودی دشمن میتوان از ضربات نامحسوس و کوچک استفاده کرد )
-(مثل نما). پسازمرگآنکسنبایدگریست / کهروزیپسازمرگدشمنبزیست ..(هبوستان: 3713)(ارزش زندگی پس از مرگ دشمن)
-(مثل نما). خوشاوقتمجموعآنکسکهاوست / پسازمرگدشمندرآغوشدوست.(بوستان:3712)(در توصیف خوشیهای زندگی بدون دشمن)
-(مثل نما). نههرجایمرکبتوانتاختن / کهگهگهسپربایدانداختن. (بوستان:52) (همیشه جنگ چارهساز نیست.)
- (مثل نما). همازخبثنوعیدراودرجکرد/ کهناچارفریادخیزدزدرد. (بوستان:2503) (در توصیف مجازات کسی)
-(مثل نما). چو دشمنبهدشمنشود مشتغل/ توبادوستبنشینبهآرامدل.(بوستان:1088)
(آسودگی انسان درگرفتاری دشمنان است.)
در خردمندی و فضیلت و هنر
-(مثل نما). بزرگزادهينادانبهشهرواماند / كهدرديارغريبشبههيچنستانند.(گلسان:121) ( ارزش هر کس در شهر و دیار خویش پیداست/ نکوهش نادانی)
-(مثلنما).آنراكهعقلو همّتوتدبيروراينيست/خوشگفتپردهداركهكسدرسراينيست(گلستان :165) (ارزشوجودی هرکس به داشتن عقل و تدبیر و اندیشه و تلاش اوست.)
-(حکمت). بیهنر را بههیچکسمشمار.(گلستان:114)(بی ارزش بودن انسانهای بی فضیلت و نادان.)
-(حکمت). پادشاهانبهنصیحتخردمندانازآنمحتاجترند کهخردمندانبهقربتپادشاهان.(گلستان:170) (فضیلت عقل بر قدرت و مقام.)
-(مثل نما). توانگریبههنراستنهبهمال.(گلستان:63) (فضیلت هنر بر ثروت و دارایی)
-(حکمت). گرد نامپدرچهمیگردی؟/پدرخویشباشاگرمردی. (بوستان:1292) (تأکید بر تکیه بر تواناییهای خود کردن)
-(حکمت). گر بهمحشرخطابقهر کنند/ انبیا را چهجایمعذرتاست؟(گلستان:187) (تأکید بر تکیه بر تواناییهای خود کردن)
-(مثل). گیرمپدرتوبودفاضل/ ازفضلپدرتوراچهحاصل؟(گلستان:46) (تأکید بر تکیه کردن بر تواناییهای خود)
-(مثل). کوربهتر کهآفتابسیاه. (گلستان:63) (فرد فدای جمع شدن)
-(مثل نما). گرفریدونشودبهنعمتوملک/ بیهنررابههیچکسمشمار.(گلستان:114) (ثروت و مقام در ارزش شخصیتی سفلگان تأثیری ندارد.)
-(مثل نما). گفت: چگونهبینیایندیبایمعلَمرابراینحیوانلایَعلَم؟گفتم: خطّیزشتاستکهبهآبزر نوشتهاست. (گلستان:119) ( در نکوهش بیخردان خوشپوش)
-(مثل نما). کوتاهخردمندبهازنادانبلند.(گلستان:59)
(فضیلت باطن بر ظاهر)
-(مثل نما). محالاستکههنرمندانبمیرندوبیهنرانجایایشانبگیرند.(گلستان:60) (در فضیلت هنر و خرد)
-(مثل نما). مغزمابردو حلقخودبدرید. (گلستان:95) (در نکوهش صدای زشت و آواز کریه.)
-(مثل). منارهیبلندیبردامنکوهالوندپستنماید.(گلستان:56) (دست بالای دست بسیار است.)