۱-۸ قلمرو تحقیق (زمانی، مکانی، موضوعی)
۱-۸-۱ قلمرو زمانی
قلمرو زمانی این تحقیق مربوط به سال ۸۸الی۹۲ میباشد.
۱-۸-۲ قلمرو مکانی
قلمرو مکانی پژوهش حاضر مقطع متوسطه ۳۳ منطقه آموزش و پرورش استان گیلان می باشد.
۱-۸-۳ قلمرو موضوعی
این تحقیق از نظر موضوعی در حوزه مدیریت مالی مورد مطالعه قرار گرفته است.
۱-۹ جمعبندی
با توجه به آنچه تا کنون بیان شد، پس از ارائه کلیات تحقیق و اثبات اهمیت و ضرورت مطالعه و تبیین مسئله تحقیق، به منظور پاسخگویی به مسائل اصلی و فرعی پژوهش و همچنین دستیابی به اهداف مدنظر، در فصل آتی، با ارائه مروری بر ادبیات نظری پژوهش، به بررسی تأثیر منابع مالی بر عملکرد آموزشی مناطق اموزش و پرورش استان گیلان پرداخته شده است.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
بخش اول
عملکرد آموزشی
۲-۱ عملکرد آموزشی
۲-۱-۱ مقدمه
پرواضح است که شناخت، پایه و اساس هر حرکتی است. بدیهی است که در مدیریت نیز، شناخت مقدمه اصلاح و بهبود است و جزء وظیفه اصلی مدیر ذکر می شود، در این راستا، ارزیابی عملکرد برآوردی انتقادی و کاوش گرانه از فعالیت های مختلف یک سازمان است. هر سازمانی برای به دستآوردن نتایج کاری خوب باید ارزیابی دوره ای از عملکرد خود داشته باشد.بررسی عملکرد هم پیشگیری کننده و هم تشخیص دهنده است (ایران زاده و همکاران، ۵۵:۱۳۹۰). بقا ودوام سازمانها و همچنین توسعه آنها نیازمند درک به هنگام فرصتهای محیطی وتغییرات در بازار است. سازمانهایی که توان درک قواعد بازار را دارند، شانس بیشتری برای بهره مندی از فرصتها مییابند. تکنولوژی های جدید نگرشهای نو و روشهای نوین همه میتوانند قواعد موجود را دگرگون سازند و شرایطی کاملاً نوین بیافرینند (عطافر و همکاران، ۱۴۷:۱۳۸۹) بنابراین، سازمان ها باید وقت، انرژی و منابع انسانی و مالی قابل توجهی را صرف بررسی عملکرد خود در تحقق اهدافشان کنند (کاظمی و همکاران، ۱۳۸۸).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
آموزش و پرورش، کلید فتح آینده است و از دیر باز انتظار از آموزش و پرورش آن بوده که انسان ها فردا را تربیت کند و نسل امروز را برای زندگی در جامعه ی فردا آماده سازد. بنابراین ضرورت دارد برنامهریزان و سیاستگذاران آموزشی، معلمان و مسئولان آموزش و پرورش، الزامات و مقتضیات زندگی فردا را بشناسند تا بتوانند آمادگی دانش و بینش لازم را در کودکان و جوانان برای فعالیت در جامعه فردا پرورش دهند.از این رو در این قسمت از پژوهش ابتدا به بررسی عملکرد آموزشی و شرح و بسط کامل آن پرداخته شده و سپس مطالعه بر روی اثر منابع مالی بر عملکرد آموزشی صورت پذیرفته است.
۲-۱-۲ مفهوم عملکرد
عملکرد هم به معنای رفتارها و هم به معنای نتایج است. رفتارها از فرد اجراکننده ناشی میشوند و عملکرد را از مفهوم انتزاعی به عمل تبدیل می کنند. رفتارها فقط ابزارهایی برای نتایج نیستند، بلکه به نوبه خود نتیجه به حساب میآیند (محصول تلاش فیزیکی و ذهنی که برای وظایف اعمال شده است) و میتوان جدای از نتایج در مورد آنها قضاوت کرد.این تعریف از عملکرد، منجر به این نتیجه گیری می شود که هنگام ارزیابی عملکرد گروه ها و افراد، هم ورودی ها (رفتار) و هم خروجیها (نتایج) باید در نظر گرفته شوند (آرمسترانگ، ۱۳:۱۳۸۵). هولتون و بیتز[۲] بیان می کنند که«عملکرد یک ساختار چند بعدی است که ارزیابی آن بسته به انواع عوامل متفاوت است». برنادین و همکارانش نیز معتقدند که «عملکرد باید به عنوان نتایج کار تعریف شود، چون نتایج قویترین رابطه را با اهداف استراتژیک سازمان، رضایت مشتری و نقشهای اقتصادی، دارد» (صالحینژاد، ۵۷:۱۳۹۱). بهبود مستمر عملکرد سازمانها، نیروی عظیم همافزایی ایجاد میکند که این نیروها میتواند پشتیبان برنامه رشد، توسعه و ایجاد فرصتهای تعالی سازمانی شود. دولتها و سازمانها و مؤسسات همواره در جهت نیل به این هدف میکوشند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی چالشهای پیش روی سازمان و کسب بازخور و اطلاع از میزان اجرای سیاستهای تدوین شده و شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. دستیابی به این اهداف بدون اندازهگیری و ارزیابی امکانپذیر نیست. علم مدیریت نیز مبین مطالب مذکور است. هرچه را که نتوانیم اندازهگیری کنیم نمیتوانیم کنترل کنیم و هرچه را که نتوانیم کنترل کنیم مدیریت آن امکانپذیر نخواهد بود. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیلهای سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازهگیری است و از این رو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمیباشد. عملکرد نتایج قابل اندازه گیری، تصمیمات و اقدامات سازمانی است که نشان دهنده میزان موفقیت و دستاوردهای کسب شده است.هزینه های بخش محوری از عملکرد محسوب می شوند، در عین حال عملکرد تقریباً هر هدف رقابتی و تعالی غیر مادی نظیر قابلیت اطمینان، انعطاف پذیری، کیفیت و سرعت را نیز در بر می گیرد (تانگن، ۲۰۰۴).
۲-۱-۳ مدیریت عملکرد
مدیریت عملکرد، عبارت است از ایجاد نظامی برای به کارگیری اطلاعات مربوط به اندازه گیری عملکرد سازمان، از طریق به کارگیری نتایج بررسی عملکرد در تعین اهداف، تخصیص منابع و آگاهی دادن به مدیران برای حفظ یا تغییر خط مشی فعلی به منظور دستیابی به اهداف (لی، ۲۰۰۱). سیس
تم مدیریت عملکرد، سیستمی است که طرح ریزی عملکرد و تدوین برنامه ها، اجرای برنامه های تدوین شده، انجام ارزیابی با کمک نظام های ارزیابی و در نهایت بهسازی عملکرد از طریق انجام اقدامات اصلاحی بر اساس بازخوردهای دریافتی در مرحله ارزیابی عملکرد را تبیین می کند (قلایینی و همکاران، ۱۹۹۷). هدف نهایی سیستم مدیریت عملکرد، تحقق عملکرد مورد انتظار از سازمان و بهبود مستمر است (بیاض و همکاران، ۱۳۸۸).
در جهان رقابتی امروز که بهره وری در همه زمینهها افزایش یافته و تنها سازمانهایی امکان بقاء دارند که به بهترین وجه ممکن از منابع خود استفاده نموده و بیشترین بهره وری را داشته باشند، مدیریت عملکرد که مایه افزایش بهره وری نیروی انسانی میباشد، از اهمیت بسیاری برخوردار است… برای نیل به مدیریت عملکرد مؤثر، سازمانها میبایست:
عوامل مهم موفقیت و معیارهای عملکرد مطلوب را تعیین نمایند.
فرهنگ سازمانی راارتقاء بخشیده یا فرهنگ سازمانی مطلوب و متناسب با اهداف مدیریت عملکرد ایجاد نمایند.
فرایندهای سازمانی و عملکرد کارکنان را دائماً مورد بررسی قرار داده و در جهت بهبود آنها بکوشند.
یک بانک اطلاعاتی جهت جمع آوری و اعمال نتایج بدست آمده در سیستمهای منابع انسانی و تصمیمگیریهای آتی سازمان تشکیل دهند (سهرابی و خان محمدی، ۱۳۸۶).
با اعمال مدیریت عملکرد درسازمانها و بهره گیری از نتایج بدست آمده، سازمانها می توانند فعالیتهای آینده خود را به شکلی نظام مند به شرح زیر سازماندهی نمایند:
رفتارها و مسئولیتهای شغلی کارکنان را مستند سازی نمایند.
تعیین و تعریف انتظارات عملکردی مورد نظر سازمانها و تفهیم آنها به کارکنان و
ایچاد چار چوب مناسب برای برقراری ارتباطات بین سرپرستان و کارکنانو
هم جهت کردن اهداف و انتظارات سازمان با اهداف و خواستههای کارکنان.
پدید آوردن فرصت مناسب برای ارزیابی مداوم کارکنان و هدایت و تشویق آنها در جهت نیل به اهداف سازمان توسط سرپرستان .
برقراری نظامی مشارکتی در تمام سطوح سازمانی به طوری که اهداف و خواستههای سازمان به آسانی به کارکنان منتقل شده و از سوی دیگر انتظارات کارکنان نیز به سهولت به اطاع سرپرستان و مدیریت سازمان برسد .
برقراری نظام پاداش و جبران مطلوب و متناسب با عملکرد کارکنان .
ارتقاء سطح رضایت مندی کارکنان (بیاض و همکاران، ۱۳۸۸).
شکل ۲-۱ سیستم مدیریت عملکرد (بیاض و همکاران، ۱۳۸۸)
۲-۱-۴ ارزیابی عملکرد
ارزیابی عملکرد به فرایند سنجش جامع عملکرد و در قالب عباراتی نظیر: کارایی، اثربخشی، توانمندسازی، قابلیت پاسخگویی در چارچوب اصول و مفاهیم برای تحقق اهداف و وظایف سازمانی، ساختاری، برنامهای و توسعه بلندمدت سازمان ارزیابی عملکرد سازمان اطلاق می شود و یا به عبارت دیگر منظور ارزیابی عملکرد این است که مدیر کلیه امکانات مصرف شده اعم ازمادی و معنوی را با بازدهی کار بر اساس معیارهای مورد قبول مقایسه کند تا روشن شود که به اهداف کمی و کیفی مورد انتظار نائل آمده است یاخیر (سهرابی و خان محمدی، ۶:۱۳۸۶). بدین ترتیب ارزیابی عملکرد به مجموعه اقدامات و اطلاعاتی اطلاق میگردد که به منظور افزایش سطح بهینه از امکانات و منابع در جهت دستیابی به اهداف به شیوهای اقتصادی توأم با کارایی و اثربخشی صورت میگیرد، به طوری که ارزیابی عملکرد در بعد «نحوه استفاده از منابع» اساساً در قالب شاخصهای کارایی بیان می شود.اگر در سادهترین تعریف، نسبت داده به ستاده را کارایی بدانیم، نظام ارزیابی در واقع میزان کارایی تصمیمات مدیریت در خصوص استفاده از منابع و امکانات را مورد سنجش قرار میدهد، که عمدهترین شاخص آن صرفه اقتصادی یا بهینه بودن فعالیتهاست.از سوی دیگر ارزیابی عملکرد در بعد «سازمانی» معمولاً معرف اثر بخشی فعالیتهاست، منظور از اثربخشی، میزان دستیابی به اهداف و برنامهها با ویژگی کارا بودن فعالیتها و عملیات می باشد. (خدائی، ۲۸:۱۳۸۷). به طور کلی نظام ارزیابی عملکرد را می توان فرایند سنجش و اندازه گیری، مقایسه میزان و نحوه دستیابی به وضعیت مطلوب با معیارها و نگرش معین در دامنه و حوزه تحت پوشش معین با شاخصهای معین دردوره زمانی معین با هدف بازنگری، اصلاح و بهبود مستمر آن دانست (رحیمی، ۱۳۸۵).
۲-۱-۵ اهمیت و ضرورت بررسی عملکرد
در عصر پیشرفت های مداوم، دوران ارزش افزوده، عصر انجام فعالیت های زیاد با امکانات محدود و بالاخره دوران ارتقا بهره وری، وجود یک نظام ارزیابی عملکرد نامناسب می تواند نارسایی مهمی محسوب شود (ایران زاده و همکاران، ۵۳:۱۳۹۰). هر تلاشی که به منظور دستیابی به موفقیت صورت میگیرد باید دارای چارچوبی باشد و بهبود عملکرد سازمانی باید بر آگهی فرآیندی باشد که «چرخه عملکرد» نامیده میشود. هر برنامه بهبود عملکرد سازمانی باید از اندازهگیری عملکرد و بعدارزیابی عملکرد شروع نماید (تولایی، ۱۳۸۶). موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیل های سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازه گیری است و از این رو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمی باشد. همچنین صاحبنظران و محققین معتقدند که ارزیابی عملکرد، موضوعی اصلی در تمامی تجزیه و تحلیل های سازمانی است و تصور سازمانی که شامل ارزیابی و اندازه گیری عملکرد نباشد، مشکل است. ارزیابی و اندازه گیری عملکرد موجب هوشمندی سیستم و برانگیختن افراد در جهت رفتار مطلوب می شود و بخش اصلی تدوین و اجرای سیاست
سازمانی است (الهی، ۲:۱۳۸۷).
۲-۱-۶ فرایند مدیریت عملکرد
فرایند مدیریت عملکرد یک فرایند چرخه ای است که با برنامهریزی عملکرد آغاز میشود. خود برنامهریزی عملکرد نیز شامل دو بخش میباشد که عبارتند از:
الف) تعریف نقشها و مسئولیتهای کارکنان و معیارها و انتظارات عملکرد که خود میتواند کارکنان را از نحوه مشارکت آنها در راهبرد سازمان آگاه نماید. دراین بخش کارکنان با اهداف کلان سازمان و راهبردهای دستیابی به آنها به طور کامل آشنا میگردند و از خواستها و انتظارات سازمان آگاهی مییابند.
ب) تهیه و تدوین اهداف مشخص برای کارکنان که این کار نیز بر مبنای وظایف، نقشها و مسئولیتهای خود کارکنان انجام میشود.
هر دو بخش فوق الذکر درچهار مرحله برنامه ریزی و اجرا می شوند:
تعریف نقشها، مسئولیتها و تعیین اهداف از سوی سرپرستان و با بهره گرفتن از دادههای دریافتی از کارکنان به طور مشارکتی انجام میشود.
سرپرست به اتفاق کارمند و به طور مشترک نسبت به تدوین راهبردهای لازم برای دستیابی به اهداف تعیین شده اقدام می نمایند.
سرپرست به اتفاق کارمند درمورد روشی که برای ارزیابی عملکرد و پیشرفت کارمند مورد استفاده قرار خواهد گرفت، تصمیم گیری می نمایند.
سرپرست با انجام ارزیابیهای لازم بر پیشرفت عملکرد کارمند نظارت نموده و بازخورد اصلاحی لازم را به او ارائه می نماید و به هدایت وی می پردازد. گاهی نیز سرپرست در انتظارات خود تجدید نظر نموده و آنها را تعدیل می نماید (نلی، ۲۰۰۰)..
هدایت رکن اساسی مدیریت عملکرد است. در خلال جلسات هدایت، سرپرستان به ارائه راهکارهای لازم و هدایت کارکنان در مسیر توافق شده اقدام می نمایند تا کارکنان به اهداف از پیش تعیین شده دست یابند. فرایند مذکور باعث میشود تا عملکرد مطلوب کارکنان تشویق و در نتیجه تکرا پذیری آن بیشتر گردد و از طرفی عملکرد نامطلوب نیز شناسایی و با ارائه راهکار مناسب توسط سرپرست، کارمندان به اصلاح عملکرد خود اقدام نمایند. همانگونه که ملاحظه می شود نتیجه فرایند فوق بهبودعملکرد کارکنان است که در نهایت باعث افزایش بهرهوری نیروی انسانی خواهد شد. بهرهوری نیروی انسانی از دو طریق یکی حذف یا کاهش عملکرد نامطلوب کارکنان و دیگری حفظ یا افزایش عملکرد مطلوب و تشویق در تکرار پذیری آن. در فرایند ارزیابی عملکرد نکات فراوانی باید در نظر گرفته شود زیرا طراحی دقیق و مناسب یک الگوی ارزیابی عملکرد متناسب با اهداف و ماموریتهای سازمان و با توجه به فرهنگ آن از وظایف اصلی و مهم مدیران سازمانهاست. اما آنچه بیش از هر چیز در طراحی سیستم ارزیابی عملکرد حائز اهمیت است توجه به ماموریت و اهداف سازمان است (نلی[۳]، ۲۰۰۰).