۱ـ برخی سالمندان با تغییرات ناشی از فرایند های سالمندی بطور سازنده برخورد می کنند این گروه آن دسته از افراد سالمندی هستندکه از ارتباط خود لذت می برند، از سازگاری خوبی برخوردارند و با آرامش وضعیت سالمندی را قبول میکنند.
۲- برخی دیگر جنبه وابسته گرفته و نقش انفعالی را بازی میکنند. تنها به خود می اندیشند و از برخورد با وضعیت های نوین می هراسند و از آنها دوری می جویند.
۳- گروهی دیگر حالت دفاعی به خود می گیرند و با مشکلات به صورت سخت و غیر قابل انعطاف برخورد می کنند. آنها کوشش میکنند که زندگی فعالی مثل همان جوانی را همیشه داشته باشند.آنچنان که خود را از سالمندان دور نگه دارند.
۴- برخی سالمندان با فرایند سالمندی با پرخاشگری برخورد می کنند این خشنونت را ممکن است به افراد خانواده و دوستان خود نشان دهند و سبب مشکلاتی بین فردی گردند.
۵- گروهی دیگر حس خود انتقادی دارند و نسبت به خود احساس نفرت می کنند و از خویشتن خویش ناراضی هستند این سالمندان در زندگی زناشویی ناخشنودند و از روابطشان با بستگان و دوستان احساس رضایت نمی کنند.
تغییراتی که در وضعیت های جسمانی و روانشناختی فرد سالمند ایجاد میشود ارتباط نزدیکی با عوامل جامعه شناختی دارد.منزلت سالمندان در اکثر کشورهای صنعتی و پیشرفته به ارزش آنها برای اجتماع وابستگی دارد و در نتیجه از قدر و منزلت نسبتاً مشخصی برخودار هستند. با ماشینی شدن شهر های بزرگ و جایگزین شدن خانواده های هسته ای به جای خانواده های گسترده پاره ای ازمشکلات جوامع صنعتی نیز درشهرهای بزرگ دیده می شوند. در دو دهه اخیر جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی بر اثرات عوامل محیطی و اجتماعی بربهداشت روانی تأکید داشته اند.نقش و تأثیر رویدادهای مهم زندگی درشکل گیری بیماریهای روانی وتعدد آنها اثبات شده است(رضایی ومنوچهری ۱۳۸۷: ۱۵-۱۶ ).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
براین اساس تأثیر رویدادهای مهم زندگی مانند بازنشستگی مرگ همسر، محدودیت های اقتصادی در سالمندان بیشتر است و اثر مستقیمی بر بهداشت روانی و در نتیجه کیفیت زندگی آنها می گذارد. افراد مسن سالم معمولاً سطح فعالیت اجتماعی خود را تا حدی که فقط تفاوت جزیی با سالهای قبلی دارند، حفظ میکنند. برای خیلی ها سنین سالمندی دوره تداوم رشد هوش هیجانی و روانی است. معهذا در بعضی از موارد بیماری های جسمی یا مرگ دوستان ممکن است مانع ادامه تعادل اجتماعی گردد. بعلاوه وقتی احساس انزوا اوج بگیرد، افسردگی را به دنبال می آورد. بروان و دیگران (۱۹۹۴ ) اظهار میدارند که افسردگی و اضطراب در سالمندان بیشتر تحت تأثیر از دست دادن همسر، فرزند و از دست دادن سلامت جسمی و حمایت های اجتماعی و خانوادگی میباشند. امروز افسردگی رایج ترین نا بسامانی سلامت روانی افرادی است که عمری بیش از ۶۵ سال سن دارند (آزاد ۱۳۸۰ : ۶۱ ).
احساس بی ارزشی، درماندگی، یأس، نا امیدی از علائم افسردگی هستند. افسردگی یک واکنش غیر انطباقی در مقابل فقدان است که در افراد سالمند ممکن است بصورت زوال عقل(دمانس) جلوه کند. علاوه بر نشانه های کلاسیک افسردگی نظیر اختلال خواب و اشتها، بی علاقگی به جریانات دنیای خارج، اشاراتی حاکی ازخوار شماری خویش، اندیشه اینکه دیگر زندگی ارزش زیستن ندارد. شخص ممکن است اختلال حافظه، اشکال در تمرکز، ضعف قضاوت و تحریک پذیر نیز نشان دهد.
بطور کلی می توان اذعان داشت که افسردگی شایع ترین مشکلات بهداشت روانی سالمندان است. هسته اصلی بیشتر اختلال های عاطفی، احساس انزوا و تنهایی است.از نظر روتاسالو و دیگران (۲۰۰۶ ) احساس تنهایی زمانی ایجاد می شود که بین روابط بین فردی که فرد تمایل دارد آن را داشته باشد و روابطی که وی در حال حاضر دارد، فاصله وجود داشته باشد.احساس تنهایی یک تجربه عاطفی ناراحت کننده است، اما عنصر شناختی نیز در آن تأکید دارد به این صورت که احساس تنهایی ناشی از این ادراک است که ارتباط اجتماعی فرد، برخی از انتظارات اورا برآورد نمی کند.
مطالعات دیگری حاکی از آن است که بسیاری از سالمندان احساس تنهایی میکنند احساس تنهایی با توجه به خود با افسردگی، اضطراب و خصومت با دیگران و افزایش بیماری در ارتباط است. به نظر میرسد بسیاری از نشانه های بیماری های روانی در سالمندان نادیده گرفته می شود. یا بعنوان جزیی از فرایند سالمندی کم اهمیت شمرده می شود. این غفلت می تواند مشکلات عدیده ای را در دوران سالمندی بوجود آورد و کیفیت زندگی سالمندان را تحت تأثیر قراردهد( ریاحی ۱۳۸۷: ۷- ۱۸).
۲-۶- رویکردهای نظری وتجربی درموردعوامل تأثیرگذار بر سلامت سالمندان
یکی از اهداف این تحقیق بررسی عوامل تأثیرگذار برسلامت سالمندان می باشد.با توجه به عنوان تحقیق و حوزه مورد مطالعه، محقق بدنبال تأثیراحتمالی عوامل جمعیتی، اجتماعی بر سلامت سالمندان می باشد. در این قسمت سعی شده است تا حد امکان زمینه های نظری و تئوریک موجود در مورد تأثیرعوامل مذکور برکیفیت زندگی وسلامت سالمندان ارائه گردد تا براساس آن بتوان مکانیزم تأثیرگذاری این عوامل را برکیفیت زندگی سالمندان مشخص نمود.
۲-۶-۱-تأثیر مشخصه های اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی بر سلامت سالمندان
در مورد رابطه عوامل اقتصادی، اجتماعی وجمعیتی در بعد کلان، دو مدل وجود دارد که یک مدل توسعه اجتماعی را علت اصلی کاهش مرگ و میر میداند و مدل دیگر تضعیف این رابطه است.از جمله طرفداران مدل اول، فردریکسن می باشد که وی در تحقیقات خودش مدل نئومالتوسین ها را در مقابل مدلی دیگرقرار می دهد. او خاطر نشان می سازد که مدل نئومالتوسین ها چنین فرض میکنند که در چند دهه اخیر سطح مرگ و میر از سطح زندگی و معیارهای زیستی مستقل شده و صرفاً وابسته به انقلاب در تکنیک های بهداشتی و درمانی بوده است. در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻣـﺪل دﻳﮕـﺮی ﻛـﻪ او اراﺋـﻪﻣـﻲ دﻫـﺪ فرض می کند که سطح مرگ و میر هنوز هم وابسته به سطح زندگی و معیارهای زیستی است. پرستون از جمله طرفداران مدل دوم است که وی برای اینکه اهمیت عواملی غیر از توسعه اقتصادی را در کاهش مرگ و میر و ارتقای سلامت نشان دهند، با تحقیقات خود مشخص می سازد که تغییرات بنیادی در رابطه بین مرگ و میر و شاخص های توسعه رخ داده وبعد از جنگ جهانی دوم رابطه سطح مرگ و میر و توسعه به قوت گذشته نبوده است(میرزایی۱۳۸۴ : ۶۸ ).
عناصر برگیرنده سلامت و عوامل مؤثر بر آن، هم درون شخص و هم بیرون از او و هم در جامعه ای که در آن زندگی می کند قرار دارد. این عناصر و عوامل بر هم اثرگذارند. از این کنش های متقابل ممکن است سلامت ارتقاء یا کاهش یابد و از این رو سلامت کل جامعه و افراد را می توان نتیجه تعاملات بسیار دانست. ازنظرجینس استاین[۲۱] به طور کلی می توان عوامل تأثیر گذار برسلامت را در چهار گروه عمده جای داد.
الف ) شرایط طبییعی یامحیطی
ب) عوامل جامعه شناختی به ویژه عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
ج) عواملی که مستقیماً با سلامت و مراقبتهای پزشکی مرتبط هستند
د) عوامل فردی
از آنجایی که عوامل تعیین کننده عنوان شده اکثراً در سطح کلان هستند، لذا قابلیت کاربرد چندانی برای این تحقیق نمی تواند داشته باشد. به همین دلیل به ذکرتعریف وایت هد و دالگرن[۲۲] در باره لایه های مؤثر بر سلامت می پردازیم (وایت هد و دالگرن، ۱۹۹۱ ). لایه های مؤثر بر سلامت را اینگونه بیان می کنند :
- ﻓﺎﻛﺘﻮرﻫﺎی ارﺛﻲ(ﺳﻦ و ﺟﻨﺲ)
- ﻓﺎﻛﺘﻮرﻫﺎی ﺳﺒﻚ زﻧﺪﮔﻲ ﻓﺮدی
- ﺣﻤﺎﻳﺘﻬﺎ و تأثیرات ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺪاوم ﺑﺨﺶ ﻳﺎ ﻣﺨﺮب ﺳﻼﻣﺖﺑﺎﺷﺪ.
- وﺿﻊ زﻧﺪﮔﻲ و ﻛﺎر و دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺎت و ﺗﺴﻬﻴﻼت
۲-۶-۲- جنس وسلامت
ازدهه۱۹۶۰ هنگامی که جان گرانت مشاهده کرد که زنان بیشتر از مردان عمر میکنند. محققان شامل جمعیت شناسان در پی چرایی آن بودند. پنی کین به دنبال این بود که در بسیاری ازموارد سلامت زنان بسیار متفاوت از سلامت مردان است(لوکاس۱۳۸۱[۲۳] ،۷۸ ).زنان براساس آمارهای بهداشتی در مقایسه با مردان آسیب پذیری بیشتری در مقابل بیماری دارند، شیوع بیماری ها در میان آنها بیشتر است و از نظر کاربرد خدمات بهداشتی و درمانی شرایط نامساعدتری دارند. سازمان بهداشت جهانی براین عقیده است که این نوع تفاوتها در رابطه با جنسیت از بدو تولد و در سراسر جهان مطرح است(محسنی ۱۳۸۲ : ۱۴۶ ).
اگر چه طول عمر زنان درمقایسه بامردان در بدو تولد و درسن ۵۶ سالگی به بعد معمولاً بالاتر است، تجزیه و تحلیل ها بر پایه اطلاعات حاصل از بررسی های اداره ناحیه ای سازمان بهداشت جهانی در باره سالمندان در آسیا نشان می دهد که مدت زندگی که در سلامت صرف می شود برای زنان نسبت به مردان پایین تر است ( مارتین و کینسلا۱۹۹۴ : ۳۶۲).
۲-۶-۲-۱-تبیین بیولوژیکی تفاوت در سلامت زنان و مردان
یک تئوری این است که هورمون جنسی مذکر، پسران و مردان را تهاجمی تر از دختران و زنان کرده و به میزان های بالاتر مرگ و میر در طی کودکی و بلوغ منجر می شود. تئوری هورمونی دیگر این است که هورمون های جنس مونث از زنان در مقابل بیماری های ناشی از کم خونی محافظت می کنند. (لوکاس ۱۳۸ : ۷۵ ). بیماری هایی وجود دارند که با کروموزوم های جنسی مرتبط هستند، از قبیل اختلالات زنانه، که به جنس خاص ( زنان ) تعلق دارند. اما برخی از بیماری ها هم دامنگیر زنان می شوند وهم دامنگیر مردان، حتی این نظریه که احتمالاً تعادل هورمونی وجود دارد که از زنان محافظت می کند، با پابرجا ماندن نظریه ادامه حیات ترجیحی مورد تردید قرار گرفته است (آرمسترانگ[۲۴] ۱۳۸۳ : ۸۳ ).
۲-۶-۳-تببین رفتارفرهنگی و سبک زندگی
یکی از مطالعاتی که درمورد عوامل اجتماعی مؤثربرمرگ و میرصورت گرفته،کار پرستون می باشد مطالعه وی به این نتیجه رسید که عمده این تفاوت به تفاوت رفتاری برمیگردد. یا به عبارت دیگر رفتار زنان بیشتر موافق سلامت است تا مردان، مثلاً پرستون تأکیدش را روی استعمال دخانیات به عنوان عامل رفتاری می گذارد، وی به این نتیجه رسیدکه مهمترین عامل در تفاوت مرگ و میر بین جنس همین استعمال دخانیات است ( میرزایی۱۳۸۴ : ۲۷ ). در واقع نوع بیماری هایی که که باعث مرگ و میر می شوند با بیماری های غیرمرگ آور فرق میکنند. مردان بیشتر مبتلا به بیماری های نوع اول و زنان مبتلا به بیماری های نوع دوم می شوند (آرمسترانگ ۱۳۷۲ : ۸۴ ).
پس به دلیل تفاوت فیزیولوژیکی و اجتماعی زن و مرد، نوع، شدت و فراوانی در دو جنس متفاوت است و بیماری در زنان بیشتر از مردان می باشد.
۲-۶-۴- وﺿﻊﺗﺄﻫﻞ و ﺳﻼﻣﺖ
بررسی و مقایسه آمار مرگ و میر زناشویی نکرده ها و زناشویی کرده ها می بینیم که آمار مرگ زناشویی کرده ها و زن و فرزند داران کمتر از بی زن و فرزندان است و این از آن روی است که زنان ومردان همسردار تندرست تر هستند و شرایط زندگی برایشان سالم تر و آماده تر است (آشفته تهرانی ۱۳۸۱ : ۹۴).برای بررسی وضع تأهل و تأثیرش روی سلامت باید سنین ۵۰ سال و بالاتر را در نظر بگیریم که تأثیرش روی بهداشت وسلامتی بیشتر است. مطالعات انجام گرفته مؤید آن است که کمترین میزان مرگ و میر برای افرادی است که دارای همسر هستند، میزان مرگ و میر برای بدون همسرها بیشتر از افراد با همسر می باشد، بیشترین مرگ و میر به خصوص برای مردان بدون همسر بر اثرطلاق است، مردان از زنان در مورد خارج شده از وضع تأهل آسیب پذیرترند به دلایل زیر :
ا- علت عدم ازدواج مردان، وجود بیماری و معلولیت است.
۲- تأهل در زندگی سالم از نظر همبستگی های اجتماعی و نظمی که به زندگی می دهد، سازنده است.
۳- مراقبت متقابلی که در درون خانواده صورت می گیرد مهم است، لذا می توان گفت که وضعیت تأهل روی سلامت و مرگ ومیر به خصوص در سنین سالخوردگی تأثیر می گذارد(ﻣﻴﺮزاﻳـﻲ ۱۳۸۴: ۵).
۲-۶-۵- ﺳﻦ و ﺳﻼﻣﺖ
بیشتر حالات مربوط به سلامت و بیماری به نحوی با سن مرتبط است.نوع بیماری ها و مرگ و میرناشی از آن در سنین مختلف متفاوت است. میان کهنسالی و برخی از بیماری ها رابطه ای متقابل وجود دارد. بیماری به کهنسالی شتاب می بخشد و کهنسالی انسان را برای قبول بعضی از ناراحتی ها و بیماریها، مخصوصاً آن نوع که با سیر قهقرایی درارتباط است مستعد می سازد(سام آرام ۱۳۷۹ :۶۱ ). چندین سال پیش نظریه ای وجود داشت که کهنسالان به تدریج از زندگی کنده می شوند. این امر تا اندازه ای ناشی از دگرگونی های زیست شناختی پنداشته می شود که مانع از شرکت فعالانه در فعالیت های عادی میشود، و تا اندازه ای ناشی از تمایل آنها به دوری گزیدن از قیل و قال زندگی روزمره، اکنون این نظریه تا حدودی اشتباه می باشد،چراکه مثلاً براساس نظریه برچسب زنی نحوه برخورد با سالخوردگان به گونه ای که گویی کنده شده اند، احتمالاً همان پدیده ای را بوجود می آورد که خود پیش بینی کننده آن است (آمسترانگ۱۳۷۲ :۹۲-۹۱). لازم به ذکر است که رابطه بین سن و سلامت بیشتر جنبه بیولوژیک دارد، به خصوص درسنین سالمندی که مرگ و میر بالاست.
مورای و همکارانش نمونه هایی ازگزارشهای اختصاصی شیوع بیماری مرتبط با سن، جنسیت و درآمد را در رابطه با کشورهای چین، پاکستان، پرو و تایلند مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند که معمولاً شیوع بیماری مرتبط با سن در مردان نسبت به زنان بیشتر است و در میان ثروتمندان نسبت به فقیران خیلی رواج دارد( مارتین و کینسلا۱۹۹۴ : ۳۶۲).
۲-۶-۶-ﺣﻤﺎﻳﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﺳﻼﻣﺖ
حمایت اجتماعی به مراقبت، محبت، عزت، تسلی وکمکی که سایر افراد یاگروهها به فرد ارزانی می دارند گفته میشود. این حمایت را ممکن است منابع گوناگونی مانند همسر، نامزد، خانواده، اقوام دوستان، همکاران، پزشک یا سازمان های اجتماعی به عمل آورد (ﺳﺎراﻓﻴﻨﺪ[۲۵]۱۳۸۴ : ۱۷۸).
پژوهشگران با بهره گرفتن از فرضیه های دورکیم کوشیده اند تا رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت را دریابند. استدلال آنها از این قرار است که یگانگی اجتماعی ضعیف باشد، در این صورت افراد از حمایت اجتماعی بی بهره اند و از همین رو سلامت شان در خطراست. برعکس حمایت اجتماعی زیاد افراد را از بیماری در امان نگه می دارد (آرﻣﺴﺘﺮاﻧﮓ ۱۳۷۲: ۶۲).
۲-۶-۶-۱-چگونگی تأثیر حمایت اجتماعی برسلامت
محققان در این مورد دو نظریه ارائه کرده اند : فرضیه سپر و تأثیر مستقیم. تحقیقات شواهدی در حمایت از هردو فرضیه یافته اند(ﻛﻮﻫﻦووﻳﻜﺰ۱۹۸۵، ﭘﺎﻳﻦ وﺟﻮﻧﺰ، ۱۹۸۷، ﺗـﻮﻳﺘﺲ، ۱۹۸۲، ورﺗﻤـﻦ و اﻧﮕـﻞ ـ ﺷـﺘﺮ۱۹۸۷).
براساس فرضیه سپر، حمایت اجتماعی از طریق محافظت فرد در برابر استرس زیاد، بر سلامت او مؤثر است. این نقش محافظتی تنها زمانی که فرد به استرس شدید دچار باشد کارایی دارد. درشرایط کم استرس، محافظت ناچیزی انجام میگیرد.
فرضیه تأثیر مستقیم، حاکی از این است که صرف نظر از میزان استرس حمایت اجتماعی در هر صورت برای سلامت مفیداست. تأثیرات مستقیم از چندین راه ممکن است عمل کند. برای مثال افرادی که از حمایتهای اجتماعی بسیاری برخوردارند، احساس تعلق و عزت بیشتری می کنند. نگرش مثبتی که چنین موقعیتی پدید می آورد، صرف نظر از استرس، ممکن است برای فرد مثلاً به وسیله مقاوم ساختن او در برابر عفونت مفید باشد. بعضی شواهد، همچنین نشان دهنده آن است که میزان بالای حمایت اجتماعی، موجب تشویق مردم به برگزیدن شیوه های زندگی سالمتر می شود،برای مثال افراد برخوردار از حمایت اجتماعی، موجب تشویق مردم به بهبود شیوه های زندگی سالمتر می شود. مثلاً افراد برخوردار از حمایت اجتماعی زیاد ممکن است احساس کنند چون دیگران به آنها اهمیت می دهد و به ایشان نیاز دارند، باید ورزش کنند، خوب بخورند و مراقب خود باشند(ﺳـﺎراﻓﻴﻨﺪ۱۳۸۴:۱۸۵- ۱۸۶).
(نیومن[۲۶] ۱۹۸۶، نقل از باوی ۱۳۸۳) و (ساراسون[۲۷] و همکاران، نقل از فرجی۱۳۸۰ ) بیان میکند که حمایت اجتماعی اثرمستقیمی بر افسردگی، اضطراب و شکایات جسمانی داشته، افراد در حمایت اجتماعی بالا در صورت تجربه حادثه ناگوار در مقابل بیماری کمتر آسیب پذیرند(پاشاوهمکاران ۱۳۸۰: ۵۰۷).
۲-۶-۶-۲-عوامل اجتماعی