یعنی گروهی، به رغم برخورداری از مواهب طبیعی بسیار، همواره خود را نیازمند میپندارند؛ در اندیشه افزایش دارایی خویش به سر میبرند و از مشاهده مردم داراتر در حسرت فرو میروند. آزمندی و حسد در جان این افراد ریشه دوانیده، آنها را از درون میپوساند.
وقتی از امام حسن مجتبی (ع) در مورد فقر پرسیده شد ایشان فرمودند:
شَرَه النَّفْسِ إِلَی کُلِّ شَیء (آمدی، ۱۳۶۶، ص ۲۲۵)
«آزمندی نفس، به هر چیزی [فقر است].»
امام صادق (ع) نیز میفرماید:
الطَّمع هُو الْفَقْرُ الْحاضرُ (کلینی، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص ۱۴۸)
«چشم طمع به آنچه دیگران دارند، خود فقر است.»
چنین شخصی هر قدر داراتر شود، فقرش فزونی مییابد؛ مانند تشنهای که نوشیدن آب دریا بر تشنگیاش بیفزاید) راغب اصفهانی،۱۴۱۲ ق) و سرانجام چنین فقری به فرموده حضرت رسول اکرم (ص) به کفر می انجامد. (کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً) (کلینی، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص ۳۰۷)
غزالی در شرح این حدیث میگوید: فقر آدمی را در پرتگاه کفر قرار میدهد چون اولاً موجب حسادت به توانگران میشود و حسد هم حسنات و خوبیها را از بین میبرد. ثانیاً باعث این میشود که انسان فقیر در برابر ثروتمندان اظهار ذلت و خواری کند که این خود به آبرو و دین او لطمه میزند. ثالثاً سبب ناخشنودی به قضای الهی و ناراضی بودن از روزی میشود و این خود هم اگر کفر نباشد به کفر میکشاند. به همین دلایل هم پیامبر خدا از فقر به خدا پناه برده است، لذا در دعا آمده است:
نَعُوذُ بِک مِنَ الْفَقْرِ و الْقِلَّه (مجلسی، ۱۴۰۴ ق، ج ۶۹، ص ۳۱)
در ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن نیز آمده است که فقر همان فقر نفسانی است که صاحبش را به کفران نعمتهای خدا و فراموشی ذکر او میرساند و از آنچه را که حیثیت او را چرکین میکند دور نمیسازد. و مراد از «الْقِلَّه» هم کم صبری و عدم بردباری است. (خسروی حسینی، ۱۳۷۵)
مقابل این وضعیت، حالت استغناست. در این حالت، ممکن است شخص تنگدست باشد؛ ولی در درون خویش احساس آرامش و بینیازی کند. در واقع منظور از استغنا و غنای نفس، حالت روحی است که انسان را از در خواست از دیگران باز میدارد. و از شدت خویشتن داری، افراد ناآگاه آنها را بینیاز میپندارند. چنانچه در آیه ۲۷۳ سوره بقره در مورد اصحاب صفّه آمده است که:
﴿لِلْفُقَراء الَّذینَ أُحصِرُوا فی سَبیلِ اللَّه لا یَستَطیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرضِ یحسَبُهُم ُالْجاهِلُ اغنیا مِنَ التَّعَفُّف تَعرِفُهُم بِسیماهُم لا یَسئَلُونَ النَّاس إِلْحافاً و ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیرٍ فَإِنَّ اللَّه بِه عَلیِم﴾(بقره: ۲۷۳)
«(انفاق شما)، مخصوصاً باید برای نیازمندانی باشد که در راه خدا در تنگنا قرار گرفتهاند و نمیتوانند مسافرتی کنند (و سرمایهای به دست آورند) و از شدت خویشتن داری، افراد ناآگاه آنها را بینیاز میپندارند، اما آنها را از چهرههایشان میشناسی و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمیخواهند. و هر چیز خوبی در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.»
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
همچنین امام باقر (ع)، میفرماید:
لَا فَقْرَ کَفَقْرِ الْقَلْبِ و لَا غنَی کَغنَی النَّفْسِ (مجلسی، ۱۴۰۴ ق، ج ۷۵، ص ۱۶)
«هیچ فقری چون فقر روحی و هیچ توانگریای چون استغنای روحی نیست.»
۲-۲-۲-۶- فقر انتخابی
شک نیست در تمام جوامع، انسانهایی از خود گذشته و فداکار دیده میشوند که همه چیز خود را در راه صلاح و اصلاح جامعه فدا میکنند. افرادی که عمر خود و تمام نیروهای خدا داده را وقف رفاه و هدایت دیگران میکنند و توقع هیچگونه پاداش و حتی انتظار تقدیر و تشکر نیز ندارند.
اینگونه افراد نه از روی تنبلی و ناتوانی بلکه از روی اختیار و اراده فقر را برگزیدهاند و با اینکه از هرگونه امکان مادی و معنوی برخوردارند لکن تمام این امکانات را در مسیر منافع عمومی به کار میبرند و در این راه احساس خستگی و ناراحتی نمیکنند. روح گذشت و ایثار به اندازهای در آنها قوی است که لوازم ضروری و شخصی و حتی غذای روزانه خویش را به دیگران میدهند و خود گرسنه به سر میبرند.
در قرآن کریم در وصف این افراد آمده است:
﴿وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّه مِسکیناً و یَتیماً و أَسیراً إِنَّما نُطْعِمُکُم لِوَجهُ اللَّه لا نُرید ُمِنْکُم جَزاءً و لا شُکُوراً﴾ (انسان: ۸)
«بر دوستی خدا به فقیر و اسیر و طفل یتیم طعام میدهند و (گویند) ما فقط برای رضای خدا به شما طعام میدهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمیطلبیم.»
در این زمینه میتوان به حدیث زیر نیز اشاره نمود:
قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع شَیْءٌ یُرْوَی عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ ثَلَاثٌ یُبْغِضُهَا النَّاسُ وَ أَنَا أُحِبُّهَا أُحِبُّ الْمَوْتَ وَ أُحِبُّ الْفَقْرَ وَ أُحِبُّ الْبَلَاءَ فَقَالَ إِنَّ هَذَا لَیْسَ عَلَی مَا یَرْوُونَ إِنَّمَا عَنَی الْمَوْتُ فِی طَاعَهِ اللَّهِ أَحَبُّ إِلَی مِنَ الْحَیَاهِ فِی مَعْصِیَهِ اللَّه (کلینی، ۱۴۰۷ ق، ج ۸، ص ۲۲۲)
راوی میگوید به امام صادق (ع) عرض نمودم مطلبی از ابوذر نقل شده که مردم سه چیز را دوست ندارند ولی من آنها را دوست دارم؛ مرگ، فقر و بلا. امام صادق (ع) فرمودند: «آن طور که میگویند صحیح نیست، بلکه مرگ در طاعت خدا را بیشتر از زندگی در معصیت دوست دارم. بلای در طاعت خدا را بیشتر از صحت در معصیت خدا دوست دارم و فقر در طاعت خدا را بیشتر از ثروت در معصیت خدا دوست دارم.»
بنابراین فقر در طاعت همان فقر انتخابی است که اینگونه فقر علاوه بر آنکه مذموم نیست، ممدوح و پسندیده نیز هست.
۲-۲-۲-۷- فقر اقتصادی
این نوع فقر، که موضوع اصلی بحث است، فقر مالی، فقر اقتصادی، فقر معیشتی و محرومیت نیز خوانده میشود. از منظر صاحب الحیاه فقر اقتصادی عبارت است از نیازمندی انسان، یا بینصیب ماندن از چیزهایی که برای تأمین زندگی او و کسانی که تحت تکفل او هستند کفایت کند. به عبارتی دقیقتر فقر عبارت است از: نداشتن چیزهایی که آدمی در زندگی به آنها نیازمند است، و ناقص یا اندک بودن امکاناتی که شکوفایی قابلیت آدمی و ظهور استعدادهای او به آنها بستگی دارد. تعبیرهای حدیثی درباره فقر هم اغلب چنین مطلبی را گوشزد مینمایند. (حکیمی، ۱۳۶۸)
۲-۳- جایگاه فقر در اسلام
بحث آخر ما در این فصل پیرامون موضع اسلام نسبت به فقر یا به عبارت دیگر جایگاه فقر در اسلام است. در برخی از روایات، فقر مذمت شده و در برخی دیگر، فقر در کلام اهلبیت (ع) مدح شده و مورد ستایش قرار گرفته است. در ادامه تعدادی از این روایات را ذکر میکنیم و در انتها به حل این تعارض میپردازیم.
۲-۳-۱- مذمت فقر اقتصادی در روایات
توجه به برخی روایات وارده از معصومین (ع) نیز مذمت فقر را روشن میسازد. در غررالحکم بابی تحت عنوان ذم فقر و آثار فردی و اجتماعی آن آمده است. سیهرویی دنیا و آخرت، بزرگترین مرگ، تلخترین چیزها، سختتر بودن از آتش نمرود از جمله الفاظی است که برای نشان دادن سختی و دشواری فقر و مذمت آن در روایات به کار برده شده است، که به نمونهای از آنها در ذیل اشاره میگردد:
-
- رسول خدا فرمودند:
الْفَقْرُ سَوَادُ الْوَجهِ فِی الدَّارَینِ (مجلسی، ۱۴۰۴ ق، ج ۶۹، ص ۴۰)
«فقر (مایه) سیهرویی در هر دو جهان است.»
-
- امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:
الْفَقْرُ الْمُوتُ الْأَکْبَرُ (صبحی صالح، ۱۴۱۴ ق، ص ۵۰۰)
«فقر، مرگ بزرگ است.»
-
- همچنین ایشان فرمودند:
الْقَبرُ خَیرٌ مِنَ الْفَقْرِ (کلینی، ۱۴۰۷ ق، ج ۸، ص ۲۱)
«قبر (مردن و دفن شدن)، بهتر از فقر است. چون همانطور که در قبر جسد آدمی دفن میشود، در گودالهای فقر هر چه آدمی نیرو و شایستگی و موهبت دارد مدفون میگردد.»
-
- امام صادق (ع) فرمود:
قال لقمان: … ذُقْتُ الْمرَارات کلها فَلَم أَذُقْ شَیئاً أَمرَّ منَ الْفَقْرِ (ابنبابویه، ۱۳۶۲، ص ۶۶۹)
«لقمان گفت: … همه تلخیها را چشیدم، و چیزی تلختر از فقر ندیدم.»
-
- پیامبر (ص) فرمودند: