محافظه کاری سود:
باسو محافظه کاری را به عنوان «تمایل حسابداران جهت نیاز به یک درجه بالاتری از تأیید پذیری برای شناسایی اخبار خوب در سود نسبت به اخبار بد تعریف میکند»(باسو[۹]،۱۹۹۷).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
عدم تقارن اطلاعاتی:
اگر در یک معامله بالقوه یک طرف اطلاعات بیشتری نسبت به طرف دیگر داشته باشد، عدم تقارن اطلاعات وجود دارد. در این تحقیق، عدم تقارن اطلاعاتی از طریق تفاوت بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش در بازار سهام بدست می آید.
سطح عدم اطمینان :
سطح عدم اطمینان محیطی عبارت است از نرخ تغییرات یا نوسان در محیطی که واحد انتفاعی در آن فعالیت می کند که می توان شامل مشتریان، رقبا، مقررات دولتی و اتحادیه های کارگری باشد(تانگ،۱۹۷۹). برگ و لاولس(۱۹۹۸) پیشنهاد دادند که عدم اطمینان محیطی می تواند هم ناشی از عوامل خارج از شرکت بوده و هم ناشی از عوامل داخلی. از این رو، این محققین نوسان پذیری میزان فروش را معیاری برای سنجش سطح عدم اطمینان در نظر گرفتند. تئوری سازمان، عدم اطمینان محیطی را مبتنی بر کمبود اطلاعات برای تصمیم گیری تعریف می کند.
ضریب بتا:
ریسک بعنوان عامل تاثیرگذار در جریانهای نقدی یک سرمایه گذاری بدلیل وقوع حوادث مختلفی که باعث تغییر در این جریانها می شوند، تعریف می شود. دراین تحقیق ریسک شرکت بعنوان یک متغیر کنترلی استفاده خواهد شد و از طریق محاسبه ضریب بتای سهام شرکت که تغییرات بازده ها را در یک دوره اندازه گیری می نماید و شاخص ریسک سیستماتیک می باشد؛ محاسبه می شود.
اندازه شرکت:
برای کنترل ویژگیهای متفاوت شرکتهای نمونه آماری در تحقیقات مالی، از یک متغیر کنترلی استفاده میشود. محققان معیارهای گوناگونی برای اندازه شرکتها در نظر گرفته اند. در این تحقیق جهت وارد نمودن اندازه شرکتهای در الگوی آزمون فرضیات از لگاریتم ارزش دفتری کل داراییها استفاده خواهد شد.
درصد سهام شناور آزاد:
مالکیت درصدی از کل سهام شرکت که جهت معامله در بازار سهام در دسترس باشد و یا درصد مالکیت قسمتی از سهام یک شرکت که بدون هیچگونه محدودیت قابل معامله باشد. بعنوان یک متغیر کنترلی استفاده خواهد شد (قائمی و شهریاری،۱۳۸۸).
سهامدار نهادی:
این ساختار مالکیت به حالتی اطلاق می شود که بخشی از سهام شرکت در اختیار موسساتی مانند بیمه ها، بانکها یا شرکتهای سرمایه گذاری باشد که باعث تمرکز مالکیت و به تبع آن حاکمیت شرکتی می شود. در تحیقق حاضر، این متغیر از طریق نسبت تعداد سهام تحت مالکیت سهامداران مذکور در هر شرکت به کل سهام منتشره آن محاسبه شده و بعنوان یک متغیر کنترلی استفاده خواهد شد.
۱-۱۰- ساختار کلی تحقیق
ساختار این تحقیق در قالب فصول زیر تدوین یافته است:
فصل نخست: کلیات
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق
فصل سوم: روش شناسی
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها
در پایان پیوستها و نگارهها آورده شده است.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
در این مطالعه، به بررسی ارتباط بین مدیریت سود و محافظه کاری سود با عدم تقارن اطلاعات، با در نظر گرفتن شرایط عدم اطمینان، می پردازیم. شرایط عدم اطمینان محیطی با ایجاد محدودیتهای قابل ملاحظه، استراتژی و تصمیمگیری را در شرکت تحت تاثیر قرار میدهد. از انجاییکه شرکتها تحت تاثیر محیط داخلی و خارجی خود هستند، مدیران شرکتها نیز در شرایط عدم اطمینان محیطی مجبور به اتخاذ تصمیمات استراتژیک هستند که در چنین محیطی به ارزش بازار و عملکرد شرکتها تاثیر منفی نداشته باشد( قوش و اولسن، ۲۰۰۹).
شرایط عدم اطمینان سرمایهگذاران بر روی توزیع جریان نقدی آینده شرکت تاثیرگذار است که میتواند باعث بوجود آمدن عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران آگاه و سرمایه گذاران ناآگاه شود(باتاچاریا و همکاران[۱۰]،۲۰۱۲).
از طرفی انتظار میرود که گزارشگری مالی در شرکتهایی که در شرایط عدم اطمینان فعالیت میکنند، مشکل باشد. و هر چه این شرایط پیچیده تر باشد بر ارزش شرکتها در بازار تاثیرگذارتر خواهد بود. در چنین شرایط نامتقارنی، ما میتوانیم استدلال کنیم که احتمال رویداد مدیریت سود و گزارشگری محافظه کارانه افزایش یابد (لافوند و همکاران[۱۱]، ۲۰۰۵ ). شرایط عدم اطمینان با نوسانات فروش، که بر تصمیم گیریهای مدیریتی تاثیر میگذارد، ارزیابی شده است( چایلد[۱۲]، ۱۹۷۲، کرت و مارچ[۱۳]، ۱۹۶۳، ویلیامسون[۱۴]، ۱۹۷۵).
فرض بر این است که کاهش نوسانات سود گزارش شده، به نفع مدیران است( قوش و اولسن، ۲۰۰۹)، اما در یک محیط بی ثبات، انتظار میرود که ارزیابی مدیریت سود، به دلیل عدم ثبات درآمار و ارقامهای حسابداری مشکلتر باشد. بنابراین، ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که تاثیر مدیریت سود و گزارشگری محافظه کارانه بر عدم تقارن اطلاعاتی نسبت به یک محیط پایدار، کمتر است(گل و همکاران[۱۵]، ۲۰۰۳).
همچنین تاثیر مکانیزمهای حاکمیت شرکتی مانند سهامداران نهادی و درصد سهام شناور ازاد و ریسک ورشکستگی را بر عدم تقارن اطلاعاتی در چنین محیطی مورد بررسی قرار دادهایم. فصل حاضر به مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختصاص دارد. محقق، موضوعات این فصل را در قالب گفتارهای زیر تدوین نموده است.
گفتار نخست: مبانی و مفاهیم نظری مرتبط با عدم اطمینان
گفتار دوم: مبانی نظری عدم تقارن اطلاعاتی
گفتار سوم: مبانی نظری اقلام تعهدی سود حسابداری
گفتار چهارم: محافظه کاری سود
گفتار پنجم: پیشینه تحقیق
۲-۲ -گفتار نخست: به مبانی و مفاهیم نظری مرتبط با عدم اطمینان
۲-۲-۱ - شرایط عدم اطمینان در تصمیم گیری
امروزه تقریبا فعالیت همه سازمانها و واحدهای تجاری در جهت تولید و ارائه کالا و خدمات، متأثر از عوامل محیط خارجی است که سازمان در آن فعالیت میکند، کالاهای خود را در آن به فروش میرساند و عوامل مورد نیاز برای تولید و خدمات را از آن تأمین میکند. در نتیجهی این ارتباط، عملیات و عملکرد سازمانها تا حد زیادی متأثر از عوامل دیگر، همهی سازمانها و واحدهای تجاری برای کسب سود و تداوم فعالیت، به ناچار با محیط فعالیت خود در ارتباط هستند که در نتیجهی این ارتباط، عملکرد و سودآوری آنها تا حد زیادی متأثر از عوامل محیط خارجی بوده و تابعاً سازمانها نیز بر محیط فعالیت خود تأثیر میگذارند. اهمیت تأثیر محیط بر سازمان آن چنان است که استاگدیل عقیده دارد، هر سازمان به نوعی محصول محیط خود است؛ زیرا که درگیر مبادله با محیط خود بوده و نیز ادامهی حیات سازمان به شدت ریشه در روابط نگهدارندهی آن با محیطش دارد(رضوانی و سهام خدم، ۱۳۸۹).
از آنجاکه هیچ سازمانی نمیتواند تأثیر عوامل محیطی را بر عوامل تولید خود، کنترل و یا محدود کند، در نتیجه نتایج عملیات و سودآوری آنها نیز تا حد زیادی متأثر از عوامل محیط خارجی بوده و این تأثیرگذاری به طور کامل تحت کنترل مدیران نیست. در این صورت، ایجاد تغییرهای غیرمنتظره و پیشبینی نشده در عوامل محیط خارجی سازمانها و هم چنین عدم اطمینانهای ایجاد شده در محیط فعالیت سازمان، در بسیاری از موارد میتواند سوآوری و عملکرد مدیران را تحت تأثیر قرار دهد (همان منبع).
عدم اطمینانها و شرایط غیرقابل پیش بینی که همواره از طریق محیط بر سازمان تحمیل میگردد، مدیران را در انتخاب استراتژیهای مختلف در مواجهه با این عوامل دچار سردرگمی میکند. مدیران همواره سعی دارند با انعطافپذیری، اثر این عوامل محیطی را تعدیل کنند. منظور از انعطاف پذیری، توانایی سازگاری شرکت در مقابل شرایط عدم اطمینان در محیطهای با تغییرات سریع میباشد. اگر استراتژیهای انتخابی توسط مدیر نتواند اثر عدم اطمینانهای تحمیل شده بر سازمان را کاهش دهد، آنگاه گزارشگری مالی تحت تأثیر ناشی از این عدم اطمینان قرار خواهد گرفت. یکی از مهمترین عناصر گزارشگری مالی که تحت تأثیر عدم اطمینانهای محیطی قرار میگیرد، گزارشگری سود میباشد. اگر مدیر نتواند با انتخاب استراتژیهای راهبردی، آثار عدم اطمینانهای محیطی را در سود تعدیل نماید، سعی خواهد کرد با انتخاب روشهای حسابدرای لازم و یا تأخیر و یا تعجیل در شناسایی درآمدها و هزینهها آثار این عدم اطمینانها را در گزارش سود خنثی نماید (همان منبع).
برای بررسی عدم اطمینانهای محیطی ابتدا باید محیط فعالیت شرکت را شناخت. محیط عبارت است از تمامی عواملی که در خارج از شرکت وجود دارند و بر تمام یا بخشی از آن اثر میگذارند. این تعریف بیانکنندهی فضایی میباشد که شرکت در آن به انجام فعالیت اقتصادی میپردازد. پیشبینی این فضای اقتصادی و واکنش نشان دادن به وقایعی که ممکن است فعالیت شرکت را تحت تأثیر قرار دهد، همواره یکی از دغدغههای مدیران شرکتها میباشد. در سه حالت میتوان محیط را غیرتکراری و نامطمئن نامید(رضایی نژاد و بابادی، ۱۳۹۱):
هنگامی که افراد از دسترسی به اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری شکایت دارند،
در مورد صحت بخش اطلاعات، تردید وجود دارد.
تصمیم گیرنده در مورد ترتیب طبقه بندی اطلاعات مرد نیاز نامطمئن است. عدم اطمینانهای محیطی، شرایط و اقدامات برآمده از همین محیط میباشد.
برای عدم اطمینانهای محیطی تعاریف مختلفی ارائه شده که تعدادی از این تعاریف عبارتند از:
عدم اطمینان محیطی به عنوان منشاء حوادث و روندهای متغیری که فرصتها و تهدیدهایی را برای سازمان خلق میکند، تعریف میشود( محقر و همکاران، ۱۳۸۹).
پفر و سالانسیک[۱۶](۱۹۷۸)، عدم اطمینانهای محیطی را به عنوان درجهی ناتوانی در پیش بینی وضعیت آتی و رویدادهای آتی تعریف میکنند.
عدم اطمینانهای محیطی یک عامل تصادفی است که انتخاب شیوهی عملکرد را تحت تأثیر قرار میدهد(گواین درجن[۱۷]،۱۹۸۴).
عدم اطمینان به احساس افزایش یافتن تردید اشاره دارد از طریق تغییر پذیری ذاتی ایجاد میگردد. در دنیای مدیریت شرکتی، عدم اطمینانهای محیطی به تردیدهای حرفه ای مدیران بر میگردد که این تردیدها زمانی ایجاد میشود که مدیر با شرایط رقابتی در آینده روبه رو میگردد که پیش بینی آن در زمان کنونی مشکل میباشد(مک مولن و شپرد[۱۸]، ۲۰۰۶).
با توجه به تعاریف ارائه شده، به طور کلی شریط عدم اطمینان را میتوان شرایط تحمیل شده توسط محیط بر شرکت تعریف نمود که ۱) غیرقابل پیش بینی بوده، ۲) فرصتها و تهدیدهایی را برای شرکت ایجاد نموده و ۳) متغیر می باشند. البته باید به این نکته توجه نمود که تغییر، عدم اطمینان را ایجاد نمیکند، اما معمولاً تغییر به سختی قابل پیشبینی است.
عدم اطمینان میگوید که در یک موقعیت معین یک فرد نمی تواند اطلاعات را بطور کمی و کیفی به گونهای مناسب برای تشریح، پیشبینی و ارائه حکم بطور معین و به شکل مقداری (عددی) و یا براساس دیگر ویژگیهای آن مرتب سازد. در ادامه به تشریح جنبههای گوناگون عدم اطمینان پرداخته شده است(خسروشاهی، ۱۳۹۲).
زمینه معمول برای تحلیل ریسک و مدیریت آن، مسئله تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان میباشد که بطور سنتی با بهره گرفتن از نظریه مطلوبیت انتظاری[۱۹] بررسی میشود. هر چند این نظریه بسیار محدود به موارد کاربردی است، اما میتواند دیدگاههای مهمی در مورد اعتبار مفروضات ارائه نماید. تصمیمگیری برای پیشبینی نتایج یک واقعه بر مدلهایی تاکید دارد. عدم اطمینان به معنی امکان پیش بینی نتایج از طریق توزیعهای احتمالی میباشد. عدم اطمینان در بسیاری از پدیدههای واقعی وجود دارد هنگامیکه مدل ساز عدم اطمینان را در مدلسازی چنین پدیدهای لحاظ میکند نتیجه آن به زمینه و محیط آن پدیده بستگی پیدا میکند. اگر مدلساز تصمیم به لحاظ کردن عدم اطمینان بگیرد، او مجبور است که روشی را برای مدل کردن آن انتخاب کند (همان منبع).
برخی از محققان معتقدند که یک تئوری، مثلاً نظریه احتمالات برای مدلسازی تمام انواع عدم اطمینان کفایت میکند. تا دهه ۱۹۶۰ نظریههای احتمالات و آمار تنها روشهایی بودند که برای مدل سازی عدم اطمینان بکار گرفته میشدند و این روشها از سوی صاحب نظران بعنوان روشی برای مسائل علمی، سیستمها، پدیدهها یا حتی مسائل فلسفی نگریسته می شده است. بعد از دهه ۱۹۶۰ نظریههای دیگری برای مدل کردن عدم اطمینان ارائه شدند. برخی از این نظریهها حتی ادعا می کنند که تنها ابزار مناسب برای مدل سازی عدم اطمینان می باشند، در حالیکه تا کنون مفهوم عدم اطمینان به طور یکسان از سوی محققین تعریف نشده است.این مفهوم برای زمینههای مشخص، تعریف خاص آن محیط را دارا میباشد، برای مثال در منطق تصمیم گیری “تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان” بعنوان مجموعه کارهای انتخاب برای حالتی که پیش آمدهای آن ناشناخته می باشند تعریف می گردد(همان منبع).