حل کننده مشکلی که مستقیم درک میشود
حل کننده مشکل تحلیلی
ریسک پذیری محافظه کارانه
ریسک پذیری متهورانه
قدرت تشخیص متفاوب
قدرت تشخیص متفاوت
کنترل کننده ضعف
کنترل کننده قوی
(منبع: کریتو[۴۲]، ۱۹۹۹: ۶۱۶)
با توجه به آنکه آموزش مدیران مناسب ترین و کوتاه ترین راه رشد کیفیت آموزشی است باید از مجموعه ای از اصول پیروی کند. این اصول در ادامه می آید .
۱-تناسب دوره و مواد آموزشی آن با نیازهای آموزشی مدیران
۲- توجه به کار عملی
۳-سازمان دادن مدیر در فرایند آموزش
۲-۱-۳-۲- مبانی واهداف آموزش ضمن خدمت کارکنان
در عصر حاضر، آموزش ضمن خدمت کارکنان سازمانها یکی از مهمترین مسائل مقامات دولتی در کشورهای مختلف دنیاست.آموزش مداوم، طبیعت تکامل جویی انسان، تغییر و تحولات عمیق در عرصه های مختلف دانش و فناوری بشری و پیچیده شدن نیازها ، خواسته ها و ساختارهای اجتماعی ، آموزش کارکنان را مقوله ای اجتناب ناپذیر و فراروی تمام ملل و جوامع مترقی قرار داده است. در کشورهای در حال توسعه این واقعیت به صورت جدی تری مطرح می شود؛ زیرا پیکار با عقب ماندگی و پیمودن سریع پلکان رشد و ترقی جز با داشتن مردان و زنان کاردان و متخصص در تمام زمینه ها میسر نیست.امروزه تمام کشورها ، بویژه کشورهای توسعه یافته به این حقیقت ایمن آورده اند که راز برتری و پیروزی هر ملتی طی دهه های آینده ، در زیر و رو کردن زمین و کشف گنجینه های کهن یا طبیعی نیست. بلکه در سرمایه گذاری در منابع انسانی است و از این روست که این گونه کشورها توانمندی و عزت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملت خود را در پرورش و توسعه نیروهای جوان خویشتن جستجو می کنند.
درک اهمیت و ضرورت آموزش نیروی انسانی هنگامی آشکار می شود که به این حقیقت توجه داشته باشیم که تحقق توسعه مستلزم پروش نیروی انسانی کیفی و با صلاحیت، و توسعه بدون داشتن انسانهای فرهیخته و متمدن امری غیرممکن است.به همین دلیل بررسی اجمالی وضعیت کشورهای توسعه یافته و عقب مانده نشان می دهد که کشورهای صنعتی وفرا صنعتی ، آموزششش و پرورش نیروی انسانی را سرلوحه اقدامات زیربنایی خود قرار داده اند و این مهم را بر فلسفه اساسی توسعه و پرورش منابع انسانی بنیان نهاده اند، در حالی که کشورهای عقب مانده با توجه به عامل فقر نیروی انسانی کارآمد و متخصص از پیمودن پلکان توسعه باز مانده اند و حتی به صراحت می توان ادعا کرد که یکی از طرق سلطه کشورهای استعمارگر بر کشورهای عقب مانده پس از جنگ جهانی دوم، زمینه سازی برای فقر آموزش و نیروی انسانی کارآمد در این کشورها بوده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
اگرچه در این مختصر هرف آن نیست که نقش سرمایه فیزیکی در توسعه را در مقابل سرمایه انسانی ناچیز و کم اهمیت جلوه دهیم.اما نقش نیروی انسانی کارآمد در استفاده بهینه از امکانات و تجهیزات موجود و مبدل ساختن آن به تولیدات وخدمات کیفی و برتر ، مقوله ای غیرقابل انکار است.به همین دلیل در دنیای معاصر کشورهای مختلفی را می توان سراغ گرفت که به رغم دارا بودن نیروی انسانی فرارون ، باز هم در زمره کشورهای در حال توسعه اند.کلید اصلی این معما و درک چگونگی آن در گرو توجه به کیفیت وصلاحیت کافی را دارا باشد، استفاده از امکانات بالقوه برای رشد و توسعه، امری امکان پذیر خواهد بود.
متأسفانه در بحث از نیروی انسانی در فرایند توسعه ، فقط به تربیت نیروی انسانی اکتفا می شود، در حالی که بهنگام کردن اطلاعات، آگاهیها و توانمندیهای نیروی انسانی شاغل در سازمانهای مختلف نیز یکی از محورهای اساسی برای توسعه و رهایی از بند عقب ماندگی است.مسأله مهم این است که کاردانی و شایستگی افراد همواره ثابت و پایدار باشد؛ زیرا همواره با تغییرات عمیق و ساختاری در ابعاد مختلف زندگی ، روشها و فنون اجرای کارها نیز دچار تحول می شوند ودر نتیجه بهسازی تواناییها و اطلاعات کهنه ضرورت می یابد.
۲-۱-۳-۳- اصول آموزش ضمن خدمت
بی گمان مبانی نظری واصول، نقش اساسی در آموزشهای ضمن خدمت ایفا می کند .اصول آموزش ضمن خدمت که تا حد زیادی از دیدگاه ها و تجربیات تأییدشده و تعمیم یافته در عرصه آموزش بزرگسالان متأثر است.ابعاد عمده آموزشهای ضمن خدمت وچهارچوب نظری ویژای را برای متصدیان این نوع آموزشها فراهم می کند تا برمبنای آنها، فعالیتهای آموزشی را دنبال نمایند.
به طور کلی مهمترین اصول آموزش ضمن خدمت را می توان به شرح زیر برشمرد.
۲-۱-۳-۳-۱- فعال بود یادگیرنده
مطالعات و پژوهشهای متعدد نشان داده اند که یادگیری اثربخش وپایدار هنگامی رخ می دهد که نقش اصل یادگیری با کارآموز باشد(بورک،۱۱۹۰؛ لیب[۴۳]، ۲۰۰۱).بر مبنای بسیاری از نظریاتمعاصر روانشناسی تربیتی و یادگیری، نباید فراگیران را مانند ظرفی نگریست که باید پر شوند بلکه خود باید دانش خویش را شکل دهند.در صورتی که آموزشها به نحوی طراحی شوند که مستلزم درگیری کارآموز با محتوای آموزشی و یادگیری از طریق تجربه و عمل باشد، دستیابی به اهداف آموزش ضمن خدمت آسانتر است.
معمولاً فعال بودن یادگیرنده، به عوامل متعددی نظیر ارتباط محتوا با مسائل شغلی و شخصی ، جالب بودن موضوع، ارتباط با تجربیات قبلی ، انگیزه و…بستگی دارد با این وصف آموزش ضمن خدمت باید به نحوی طراحی واجرا شود که اطلاعات و مهارتها از طریق خود کارکنان و یا پژوهش و کنکاش فردی وگروهی حاصل گردد.
از اصل کلی فعال بودن یادگیرنده، مجموعه ای از پیامها و اشارات زیرقابل استخراج است از جمله(هس، ۱۹۹۳):
تأکید بر مشارکت فعال یادگیرندگان به جای پذیرش منفعلانه مطالب؛
تشویق یادگیرندگان به شکلدهی عقاید و نظریاتشان و آزمون آنان از طریق فعالیتهای مختلف جسمی و ذهنی؛
فراهم کردن فرصتهای مختلف برای یادگیرندگان به منظور بیان آزادانه و خلاق عقاید، مهارتها و نگرشهای خویش؛
تأکید بر اندیشیدن، استدلال کردن و تصمیم گیری.
۲-۱-۳-۳-۲- احترام به یادگیرنده
آموزش ضمن خدمت ، بر احترام به بزرگسالان کارآموز وبر تلاش آنان برای یاد گیری، مبتنی است .این امر مستلزم تلاش برای درک و فهم شرایط آنان،نیازهایشان و سعی در از بین بردن موانع موجود بین مدرس و کارآموزان بزرگسال است(موسانه[۴۴]، ۲۰۰۰ )؛ به عبارت دیگر وظیفه مدرس آن است که گشوده ، صدق و مهربان با آنان برخورد نماید و محیطی را خلق کند که افراد در تجربیات و نظریات خود با یکدیگر سهیم شوند.نکته حائز اهمیت در احترام به یادگیرنده، اعتقاد و باور به توانایی یادگیرندگان بزرگسال است.اگرچه بزرگسالان به واسطه افزایش سن ممکن است اعتماد به نفس خود را در یادگیری از دست دهند، القای این باور به آنان که به رغم کاهش سرعت یادگیری بزرگسالان نسبت به نوجوانان و جوانان، توانایی یادگیری در سرتاسر حیات آدمی امکانپذیراست و این موضوع که کارکنان تجربیات و اطلاعات ارزشمندی دارند، یادگیری آنان را تسهیل می کند(مک براید[۴۵]، ۱۹۹۱).
۲-۱-۳-۳-۳- اصل تناسب
یادگیری در حقیقت دستیابی به برخی مهارتها، دانش و نظام ارزشی ویژه است (لامب[۴۶]، ص ۴).
یکی از ویژگیهای عمده آموزش ضمن خدمت آن است که یادگیرندگان تجربیات وسیعی در محیط کار و زندگی داند و از این ضروری است تا آموزش ضمن خدمت با دانش و تجربه آنان مرتبط باشد.این بیان بدان معناست که طراحان برنامه های آمنوزش ضمن خدمت باید نسبت به بررسی و تجربه و تحلیل تجربیات و دانش قبلی کارکنان در خصوص موضوع دوره های آموزشی اقدام نموده، مباحثجدید را متناسب با تجربیات آنان ارائه نمایند.
رعایت اصل تناسب نیازمند آن است که دوره های آموزش ضمن خدمت، کارکنان را با محتوا و فعالیتهای دگیر کند که به طور مستقیم با دنیای کارشان مرتبط است. د این زمینه، اصل تناسب اشارات زیر را در بر می گیرد:
طراحی دوره ها به نحوی که در برگیرنده موقعیتهای معنی دار و مبتنی بر تجربیات کارکنان است؛
فراهم کردن بازخورد مناسب بر اساس نتیجه طبیعی فعالیت کارآموزان؛
فراهم کردن انگیزش درونی به جای انگیزش برونی(هس، ۱۹۳۳).