-
-
- مطالعات خارجی:
-
- چن و دیگران (۲۰۱۳) در پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر شایستگی مدیریت زنجیره تامین کارآفرینانه و عملکرد شرکت های کوچک و متوسط به این نتیجه رسیدند که نتایج نشان می دهد که پنج ساختارمذکور، ابعاد مهم شایستگی SCM کارآفرینانه هستند واینکه آنها برعملکرد تاثیر غیر مستقیمی می گذارند. یافته های ما بینش ارزشمندی در مورد تامین کننده های شیوه های SCM یک SME و اثرات آنها بر عملکرد شرکت را فراهم می کند.
- سزن[۲۳](۲۰۰۹)، به بررسی آثار نسبی کارآفرینی زنیجره تأمین بر یکپارچهسازی و تسهیم اطلاعات و کارایی زنجیره تأمین به صورت تجربی پرداخت. بررسی داده ها نشان داد، کارآفرینی زنجیره تأمین عاملی مهم در یکپارچهسازی و تسهیم اطلاعات و روشی مطمئن برای افزایش کارایی در زنجیرههای تأمین می باشد. همچنین طراحی یک زنجیره تأمین کارآفرینانه نیز نقشی مهم در دستیابی به سطوح مطلوب کارایی دارد.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
- یولنجین و یورای[۲۴](۲۰۱۰)، بررسی مطالعه کارآفرینی در مدیریت زنجیره تأمین پرداختند. در این مطالعه، هدف آنها تعیین کردن میزان تمایل به ابعاد کارآفرینی در زنجیره تأمین و نیز میزان استفاده ازنوآوری(به عنوان یک بعد خاص کارآفرینی) توسط شرکتها بود. نتایج نشان دارد که ابعاد کارآفرینی بر مدیریت زنجیره تأمین تأثیر مطلوبی دارد.
- یوسف زای و همکارانش[۲۵] (۲۰۰۳) اقدامات زنجیرهتأمین کارآفرینانه و تأثیر آن بر استراتژی شرکت به ابن نتیجه رسید که گرایش به نوآوری، ابتکار عمل، ریسک پذیری قابلیت ارتباطی و هماهنگی بر استراتژی های سازمانی در طول مسیر زنجیره تأمین تأثیر داشته و در کارایی و انعطاف پذیری زنجیه تأمین مؤثر است.
- کیم[۲۶](۲۰۰۶) نیز، با بررسی تأثیر سطح یکپارچگی زنجیره تأمین کارآفرینانه روی توانمندی رقابتی به این نتیجه رسید که این فرضیه در شرکتهای کوچک رد و در شرکتهای بزرگ پذیرفته شده است و در شرکتهای کوچک سطح یکپارچگی زنجیره تأمین کارآفرینانه بر توانمندیهای رقابتی تأثیری نداشته و در شرکتهای بزرگ سطح یکپارچگی زنجیره تأمینکارآفرینانه باعث افزایش توانمندیهای رقابتی میگردد.
- یو و همکاران [۲۷](۲۰۰۸)، در پژوهشی به بررسی تأثیرقابلیت های کارآفرینی بر قابلیت های زنجیره تأمین و عملکرد شرکت پرداختند. یافته ها نشان دادند، کارآفرینی در سیستم ارتباطات زنجیره تأمین می تواند به ایجاد امکانات بهتر در زنجیره تأمین در زمینههایی مانند تبادل اطلاعات، هماهنگی، یکپارچهسازی فعالیتها و حساسیت تأثیرپذیری زنجیره تأمین منجر شود.
- اسمیت و همکاران[۲۸](۲۰۰۹)، نشان دادند که یکپارچگی داخلی به طور معناداری نوآوریهای محصول را بهبود میدهد. گریفی نیز، بیان کرد که مکانیزم های یکپارچگی داخلی مثل تیمهای چند وظیفه ای زمان تحویل محصولات جدید را کاهش میدهد.
- اردم و سوییت[۲۹](۲۰۱۱) تحقیقی را با این عنوان بررسی تأثیر استراتژی های بازاریابی بر هویت برند انجام دادند. نتایج حاصل از تحقیق موید این بود که با افزایش اعتبار و هویت برند مصرف کنندگان کمتر تحت تاثیر افزایش قیمت و استراتژی های بازاریابی قرار می گیرند.
- تیلور و همکارانش[۳۰] (۲۰۰۹) تحقیق با عنوان اهمیت استراتژی های بازاریابی بر ارزش ویژه برند و هویت برند انجام دادند. نتایج نشان داد که استراتژی های بازاریابی می توانند عوامل مهم و حیاتی در ارزش ویژه برند و ایجاد هویت برای برند باشند.
بررسی تأثیر شایستگی های مدیریت زنجیره تأمین کارآفرینانه بر استراتژی های بازاریابی و هویت برند
واژهی کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای«متعهد شدن» نشأت گرفته است. اقتصاددانان نخستین کسانی بودند که در نظریه های اقتصادی خود به تشریح کارآفرین و کارآفرینی پرداختند. کارآفرینی را فرایند پویایی از تغییر بینش و بصیرت با ابتکار و نوآوری میدانند. کارآفرینی را فرایند خلق هر چیز نو و با ارزش، با صرف وقت و تلاش با فرض همراه داشتن خطرات مالی، روحی و اجتماعی و به دست آوردن پاداش های مالی و رضایت فردی و استقلالی که از آن ناشی می شود، تعریف کرده اند(پورداریایی، ۱۳۸۶).
پورداریانی(۱۳۸۶) معتقدند کارآفرین فردی است دارای ایده و فکر جدید که از طریق ایجاد یک کسب وکار و با بسیج منابع که با مخاطره ی مالی، اجتماعی و حیثیتی همراه است محصول یا خدمت جدید به بازار ارائه میدهد.در تعریف یاد شده چهار نکته وجود دارد:
- کارآفرین دارای ایده و فکر جدید است.
- کارآفرین در پی ایجاد کسب وکار است(نه تنها نوشتن طرح تجاری بلکه جمع آوری منابع، تشکیل تیم و راه اندازی کسب وکار نیز برعهده اوست).
- کارآفرین ریسکپذیر است. مخاطرههایی که کارآفرین تحمل می کند لزوماً فقط ریسک مالی نبوده و گستردهتر از آن است.
- کارآفرین محصول یا خدمت جدید به بازار ارائه می کند یعنی کارآفرین باید نتیجه کار خود را در بازار ببیند(پوردارایی، ۱۳۸۶).
۲-۲-۱-۱ انواع کارآفرینی:
ابتدا اعتقاد براین بود که کارآفرینها خود صاحب و مالک کار خود هستند، اما امروزه معتقدند کارآفرینها ممکن است در استخدام شرکتها درآیند و از اینجا کارآفرینان سازمانی متولد شوند(دهقان و دیگران، ۱۳۹۱). براین اساس، انواع کارآفرینی زیر مطرح گردید:
۲-۲-۱-۱-۱ کارآفرینی آزاد (مستقل):
فرایندی است که کارآفرین طی می کند تا فعالیت کارآفرینانهای را به طور آزاد به ثمر رساند(دهقان و دیگران، ۱۳۹۱).
۲-۲-۱-۱-۲ کارآفرینی درون سازمانی:
فرایندی است که کارآفرین طی می کند تا فعالیت کارآفرینانهای را در سازمانی که معمولاً سنتی و بوروکراتیک است به ثمر رساند(دهقان و دیگران، ۱۳۹۱).
۲-۲-۱-۱-۳ کارآفرینی سازمانی:
فرایندی است که سازمان طی می کند تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرین انجام وظیفه کنند و تمام فعالیتهای کارآفرینانه فردی و گروهی به طور مستمر، سریع و راحت در سازمان مرکزی یا شرکت تحت پوشش خودمختار به ثمر رسند(صمد آقایی، ۱۳۷۹).
۲-۲-۲ مهارت های کارآفرینی
با بررسی مبانی نظری کارآفرینی میتوان مهارت های آن را در سه بخش زیر تقسیم کرد(داریانی، ۱۳۸۹).:
۲-۲-۲-۱ مهارت شخصی:
که در بردارندهی مواردی از قبیل: کنترل و نظم درونی، ریسکپذیری، نوآوری، توانایی ادارهی تغییر، تغییرمحوری، پافشاری، مقاومت و پشتکار؛ و رهبری دوراندیشی دانست(پورداریانی، ۱۳۸۹).
۲-۲-۲-۲ مهارت های مدیریتی:
که عبارتند از: برنامه ریزی و تعیین اهداف، تصمیم گیری، روابط انسانی، بازاریابی، مهارت های مالی و حسابداری مدیریت، کنترل، مذاکره و مدیریت توسعه(پورداریانی،۱۳۸۹).
۲-۲-۲-۳ مهارت های فنی:
که عبارتند از : مهارت های نوشتاری، ارتباطات شفاهی یا ارتباطات کلامی، نظارت یا ارزیابی، محیط، مدیریت کسب و کار، فناوری، مهارت میان فردی، مهارت شنیداری، توانایی سازماندهی، ایجاد شبکه های مدیریت(مدیریت مشارکتی)، مربی گری، بازیگر و ایفاکنندهی نقش در تیم یا مهارت های تیم سازی(پورداریانی،۱۳۸۹).
۲-۲-۳ ویژگی های سازمان های کارآفرین:
صمد آقایی (۱۳۷۸) ویژگیهای زیر را برای سازمانهای کارآفرین بیان می کند: ساختار، غیر متمرکز بودن، غیررسمی بودن، عمودی و افقی بودن ارتباطات، در انحصار نبودن اطلاعات، گروهی بودن کارها، کنترل آسان و غیر رسمی، داشتن کارکنان توانمند، حمایت مدیریت، قدردانی مدیریت از افراد ریسک پذیر، تحمل کردن انحراف از قواعد کارکنان متولی شدن طرحهای کارآفرینانه، داشتن تنوع در حمایتهای مالی مدیریت، حمایت مدیریت از طرح های کوچک آزمایشی، به کارگیری ایدههای جدید کارکنان، تغذیهی مالی برای شروع و حرکت طرح های نو و قدرت تصمیم گیری مدیریت.
۲-۲-۴ کارآفرینی سازمانی:
فرایندی است که در آن، محصولات یا فرایندهای نوآوری شده از طریق القا و ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تاسیس شده به ظهور میرسد یا به عبارت دیگر مجموعه فعالیتهایی است که از منابع و حمایت سازمانی به منظور دستیابی به نتایج نوآوران برخوردار است(صمد آقایی، ۱۳۷۸).
۲-۲-۵ الگو های کارآفرینی سازمانی
عمدهترین الگوهای کارآفرینی سازمانی عبارتند از:
- الگوی کارآفرینی سازمانی کورنوال و پرلمن: این الگو چارچوب کارآفرینی، سازمانی را بر مبنای مدیریت راهبردی نشان میدهد(کورنوال و پرلمن[۳۱]، ۲۰۰۸).