شکل ۴-۶۲- نتایج مدلسازی در خاک ترکیبی با ردیاب ویولت کوواسول در پیزومتر ۱٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۷۹
شکل ۴-۶۳- نتایج مدلسازی در خاک ترکیبی با ردیاب ویولت کوواسول در پیزومتر ۲٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۷۹
شکل ۴-۶۴- نتایج مدلسازی در خاک ترکیبی با ردیاب ویولت کوواسول در پیزومتر ۳٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۸۰
شکل ۴-۶۵- نتایج مدلسازی در خاک ترکیبی با ردیاب ویولت کوواسول در پیزومتر ۴٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫۸۰
شکل ۴-۶۶- نتایج مدلسازی در خاک ترکیبی با ردیاب ویولت کوواسول در مخزن پایین دست…………………………۸۱
VII
فصل اول
مقدمه و کلیات
۱-۱- مقدمه
امروزه ردیابی در مسائل آب و خاک در مقایسه با گذشته کاربردی بسیار گستردهتر یافته است. بررسی ارتباط هیدرولیکی و ویژگیهای هیدرودینامیکی سفره های آب زیرزمینی، ارزیابی منشاء و گسترش آلودگی از مهمترین کاربردهای این روش هستند. در کشور ما نیز همگام با فرایند توسعه و با رشد فزآینده صنعت سدسازی و مطالعات منابع آب و خاک در حوضههای گوناگون، روش ردیابی در آبهای سطحی و زیر سطحی نیز افزایش یافته است.
در گذشته کاربرد عمده ردیابها در آبهای زیرزمینی در پی بردن به مواردی همچون جهت، مسیر، سرعت و زمان عبور آب بوده است. امروزه با توجه به روند رو به افزایش آلودگی منابع آبهای سطحی و زیرزمینی، افزون بر موارد فوق مواردی همچون پخشیدگی و انتقال آلایندهها نیز مورد توجه میباشد. به منظور شناخت و حفاظت کیفی منابع آب داشتن اطلاعات دقیق از رفتار مواد آلاینده در درون این سیستم ضروری است که به کمک روشهای ردیابی می توان این رفتار را تا حدود زیادی شبیه سازی نمود.
۱-۲- کلیات پژوهش
آزمایشهای ردیابی از جمله روشهای تکمیلی است که در مراحل پایانی مطالعات سیستماتیک منابع آب و خاک و ژئوتکنیک به کار میرود. در این مطالعات با توجه به گسترش منطقه مورد مطالعه ممکن است از ایزوتوپهای محیطی و ردیابهای مصنوعی (شیمیایی، رنگی) استفاده شود. باید توجه داشت اگر عملیات ردیابی مطابق دستورالعمل و با رعایت احتیاطهای لازم انجام نگیرد، نه تنها مفید نبوده، بلکه نتایج گمراهکننده ای را نیز بدنبال خواهد داشت (بینام، ۱۳۸۸).
مطالعات ردیابی آبهای زیرزمینی همیشه بعد از انجام مطالعات کلاسیک هیدروژئولوژی و انجام بررسیهای ژئوفیزیکی و ژئوتکنیکی معمول انجام میپذیرد، همچنین به کارگیری ردیابها در منابع آب و خاک براساس ویژگیهای محیط و خصوصیات ردیاب صورت میگیرد. گاهی اوقات خصوصیات هیدرولوژیکی مکان مورد استفاده محدودیتهایی را برای استفاده از برخی ردیابها به وجود می آورد. افزون بر ویژگیهای فوق عوامل دیگری مانند اثرات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی نیز ممکن است بر نتایج ردیابی تأثیرگذار باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در مناطق خشک و نیمه خشک منابع آبی با کیفیت مطلوب کمیاب هستند و این منابع بیشتر به تأمین آب شهری اختصاص داده شده اند .به همین دلیل در این مناطق ممکن است به مصرف آبهای زیرزمینی با کیفیت کم، پساب زهکشی و دیگر پسابها روی آورده شود (بلتران[۱]،۱۹۹۹). کاربرد پسابها در مزارع ممکن است منجر به بهبود و پایداری تولیدات کشاورزی شود. در عین حال، آبیاری با پساب می تواند خطراتی برای تولیدات و محیط خاک داشته باشد.کمبود آب در مناطق خشک و نیمه خشک ممکن است خطر شوری خاک را در این مناطق تشدید کند. زیرا آب کافی برای آبشویی نمک وجود ندارد. کیفیت پایین آبها و پسابهای در دسترس در این مناطق خطر فوق را باز هم شدت میبخشد. بنابراین به منظور جلوگیری از شوری ثانویه خاک به علت آبیاری با آب با غلظت نمک بالا، نمکهای اضافه شده باید به خارج از ناحیه بالایی ریشه که در جذب آب و مواد غذایی فعا لتر است، شسته شوند. نمکهای حل شده در آب نفوذ عمقی یافته می تواند در قسمت های عمیق تر خاک تجمع یابد و از طریق زهکشی طبیعی یا سیستمهای زهکشی زیر سطحی تخلیه شود (بلتران، ۱۹۹۹).
با توجه به محدودیت منابع آبی در مناطق خشک و نیمه خشک، علیرغم مسئله شوری استفاده از منابع آبی با کیفیت پایینتر امری لازم است ولی باید ضمن استفاده از منابع آبی با کیفیت پایین به آلودگی محیط زیست و حرکت املاح و مواد شیمیایی در خاک و مسئله شوری خاک توجه شود و امر فوق جزء با اعمال مدیریت آبیاری صحیح امکان پذیر نمی باشد. مدیریت آبیاری می تواند نقش مهمی درحرکت املاح و آلایندهها به اعماق خاک و به طرف آبهای زیرزمینی و همچنین نقش مهمی در شوری خاک بویژه درناحیه توسعه ریشه گیاهان داشته باشد، بهترین مدیریت آبیاری باید مقدار شوری در آب آبیاری، درخاک و در ناحیه ریشه گیاهان و حرکت آلایندهها به طرف آبهای زیرزمینی را در نظر بگیرد (ذکری[۲]، ۲۰۰۵).
باتوجه به مطالب فوق بررسی حرکت املاح درخاک از لحاظ اقتصادی، اکولوژیکی و سلامتی محیط زیست امری اجتناب ناپذیر است. بنابراین حرکت آب و املاح در خاک از سالهای پیش مورد توجه بوده است. این مسئله توجه بسیاری از پژوهشهای دانشگاهی را درچند دهه اخیر به خود جلب نموده است و اما از دهه پنجاه قرن بیستم بطور جدی به آن پرداخته شده است. پژوهش در این خصوص در دو دهه اخیر به عنوان یکی از مباحث قابل توجه مطرح بوده به طوری که اخیرًا حجم زیادی از مطالعات در زمینه خاکشناسی را به خود اختصاص داده است.
در بیشتر مطالعات انجام شده درمورد حرکت املاح و شبیه سازی آن با بهره گرفتن از مدل به عناصر سنگین از قبیل کادمیم و سرب و حرکت آفتکشها و علفکشها درخاک پرداخته شده است. این ترکیبات درخاک در معرض پدیده های تولید و تخریب و رسوب وجذب سطحی کلوئیدهای خاک قرار میگیرند. در مطالعات دیگر به بررسی حرکت آنیونها درخاک، که کمتر در معرض پدیده های تولید و تخریب درخاک هستند و سریعتر همراه آب درخاک حرکت می کنند به ویژه کلر و برم پرداخته شده است. از برماید به دلیل پایین بودن مقدار زمینه آن در خاک مناطق خشک و نیمه خشک نسبت به کلر، غیر فعال بودن در خاک و سادگی تعیین غلظت آن در خاک بیشتر استفاده می شود.
ردیابها انواعی از ماده یا انرژی هستند که به منظور تعیین توزیع زمانی و مکانی آب و مواد آلاینده آن در منابع آب و خاک به کار میروند.
از جمله ویژگیهای عمده ردیابها عبارتند از (بینام، ۱۳۸۸):
− پایداری ردیاب در طول مدت عملیات ردیابی
− بی خطر بودن برای محیط زیست حتی در غلظت کم
− امکان استفاده توام از ردیابهای مختلف
− امکان آشکارسازی با دقت بالا در غلظت کم
− انحلال پذیری در آب
− قابلیت جدایش از محیط زیست
۱-۳- ضرورت انجام پژوهش
از آنجا که امکان بررسی دقیق و شناخت قسمت های مختلف و لایه های زیر سطحی خاک برای ما مقدور نیست. از این رو، استفاده از روشهای زود یافت کمک شایانی به تشخیص مسیر اصلی حرکت جریان آب مینماید. روشهای ردیابی دقیقترین روش برای شناسایی جریانهای زیرسطحی میباشند، که بر اساس اصول فیزیکی حرکت ماده ردیاب و اندازه گیری زمان پیمایش خصوصیات جریان مانند سرعت را به دست میدهد. در بحث تراوش جریان از لایه های زمینشناسی، سدهای خاکی و انتقال املاح از مزارع کشاورزی استفاده از مواد ردیابی می تواند نتایج سودمندی به دست آورد. استفاده از ردیابهای جدید با اهداف اقتصادی و مقرون به صرفه بودن از یک طرف و از طرف دیگر بیخطر بودن برای محیط زیست همواره دغدغه اصلی مهندسان و پژوهشگران بوده است.
در معرفی ردیابهای جدید در مقیاس آزمایشگاهی قابلیت آشکارسازی ردیاب در غلظتهای کم، یک هدف مهم و اساسی است و دیگر اینکه نسبت به عوامل بیرونی مانند نور خورشید، دما، رطوبت و سایر عوامل اقلیمی کمترین حساسیت را داشته باشد. لذا تحقیق حاضر به دنبال ارائه و معرفی ردیابهای جدیدی است که معایب ردیابهای قدیمی را نداشته باشد و از نظر فنی، اقتصادی و کاربردی قابل استفاده باشند.
۱-۴- سوالات اساسی تحقیق
۱-آیا میتوان ردیابهای جدیدی با قابلیت آشکارسازی قابل توجه و خطرات زیست محیطی کمتر برای حرکت
ردیابها درون خاک در مقیاس آزمایشگاهی شناسایی و معرفی کرد؟
۲-آیا ردیاب جدید قابلیت کاربرد در محیطهای مختلف را دارا میباشد؟
۱-۵-اهداف تحقیق
۱-.ارائه ماده جدید و سهل الوصول در بحث انتقال املاح با توجه به قابلیت آشکارسازی بالا در غلظتهای کم.
۲- محاسبه پارامترهای مربوط به انتقال املاح برای ردیابهای جدید.
۳- مقایسه کاربرد ردیاب معرفی شده با ردیاب های رایج و آشکارسازی نقاط ضعف و قوت آنها.
۴- مقایسه نتایج حاصل از مدلسازی عددی حرکت جریان و ردیاب با یافتههای آزمایشگاهی
فصل دوم
پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
امروزه ردیابی در مسائل آب و خاک در مقایسه با گذشته کاربردی بسیار گستردهتر یافته است. بررسی ارتباط هیدرولیکی و ویژگیهای هیدرودینامیکی سفره های آب زیرزمینی، ارزیابی منشاء و گسترش آلودگی از مهمترین کاربردهای این روش هستند. در کشور ما نیز همگام با فرایند توسعه و با رشد فزآینده صنعت سدسازی و مطالعات منابع آب و خاک در حوضههای گوناگون، روش ردیابی در آبهای سطحی و زیر سطحی نیز افزایش یافته است.
در گذشته کاربرد عمده ردیابها در آبهای زیرزمینی در پی بردن به مواردی همچون جهت، مسیر، سرعت و زمان عبور آب بوده است. امروزه با توجه به روند رو به افزایش آلودگی منابع آبهای سطحی و زیرزمینی، افزون بر موارد فوق مواردی همچون پخشیدگی و انتقال آلایندهها نیز مورد توجه میباشد. به منظور شناخت و حفاظت کیفی منابع آب داشتن اطلاعات دقیق از رفتار مواد آلاینده در درون این سیستم ضروری است که به کمک روشهای ردیابی می توان این رفتار را تا حدود زیادی شبیهسازی نمود.
۲-۲- استفاده از ردیابها در مطالعات حرکت املاح
در سال ۱۸۷۲ بیماری واگیردار تیفوس در منطقه لوزان[۳]، سوئیس شروع شد که منشأ آن با آزمایش ردیابی توسط نمک طعام مشخص شد (هاگلر[۴]، ۱۸۷۳).
اولین آزمایش ردیابی رنگی در جنوب آلمان در سال ۱۸۷۷ برای اثبات اتصال آبشناسی رودخانه دانوب[۵] و آچ اسپرینگ[۶] انجام شد. از رنگ فلئورسین برای این منظور استفاده گردید. فلئورسین همچنین در سال ۱۸۷۱ توسط شیمیدان آلمانی به عنوان ردیاب استفاده گردیده زیرا یک فلئورسانس قوی است و جذب محدودی در خاک دارد ( کنوپ[۷]، ۱۸۷۸).
در سال ۱۸۹۶ رنگ فلئورسین/اورانین و متیلوزن در ترکیب با ردیابهای باکتریایی استفاده شدند، برای بررسی ظرفیت فیلتراسیون خاکهای کانالهای تأمین آب آشامیدنی برای تورنیو ایتالیا انجام گرفت ( ابا[۸]، ۱۸۹۹).