۱-۷ پاسخ روزنه به تنش خشکی
افزایش دما اغلب باعث کمبود شدید آب درگیاه می شود. توده هوای خشک که در محیط حرکت می کند، باعث از دست رفتن شدید آب می شود. پیامد این گونه تغییرات اتمسفری، افزایش شیب بخار آب بین برگ و توده هوای اطراف آن است که منجر به افزایش میزان تعرق می شود. اولین پاسخ تمام گیاهان به کمبود آب، بستن روزنهها میباشد. بستن روزنهها ممکن است نتیجه تبخیر مستقیم آب از سلول محافظ روزنه بدون دخالت متابولیسم باشد که به این فرایند بسته شدن آب-غیرفعال میگویند. بسته شدن روزنه ممکن است وابسته به متابولیسم و با دخالت فرایندهایی باشد که باعث برعکس شدن جریان یون می شود، این فرایند نیازمند وجود یونها و متابولیتهاست که به آن بسته شدن آب –فعال میگویند. فرایند اخیر احتمالا بهوسیله ABA تنظیم می شود (Efeoğlu et al., 2009).
۱-۷-۱ نقش پتاسیم در پاسخ روزنه
در گیاهانی که پتاسیم بهمقدار کافی وجود دارد، فعالیت روزنهها بهخوبی کنترل می شود و مکانیسم باز و بسته شدن روزنهها کاملا به جریان پتاسیم و مالات، بهعنوان آنیون همراه پتاسیم، وابسته است. ورود فعال پتاسیم به سلول روزنه باعث باز شدن روزنه و خروج پتاسیم از سلول باعث بسته شدن روزنه می شود. در اکثر گونه ها مکانیسم باز و بسته شدن کاملا به یون پتاسیم وابسته است و سایر کاتیونهای تک ظرفیتی نمی توانند وظیفه یون پتاسیم را بر عهده بگیرند (Zheng et al., 2008).
۱-۸ اثرات تنش خشکی بر فتوسنتز
عوامل محدود کننده فتوسنتز در تنش خشکی در دو گروه عوامل محدود کننده روزنهای و غیر روزنهای قرار میگیرند. از عوامل محدود کننده غیر روزنهای میتوان به کاهش و یا توقف سنتز رنگیزههای فتوسنتزی از جمله کلروفیلها و کاروتنوئیدها اشاره کرد ( Oliviera-Neto et al., 2009). به نظر میرسد که کاهش غلظت کلروفیل به دلیل اثر کلروفیلاز، پراکسیداز و ترکیبات فنلی و در نتیجه تجزیه کلروفیل باشد Macaulay et al., 1992)).
یکی از دلایلی که تنشهای محیطی مثل خشکی، رشد و توانایی فتوسنتزی گیاه را کاهش میدهد، اختلال در تعادل بین تولید و حذف رادیکالهای آزاد اکسیژن است که منجر به تجمع گونه های فعال اکسیژن و القاء تنش اکسیداتیو، خسارت به پروتئینها و لیپیدهای غشاء و سایر اجزای سلول می شود (Fu and Huang 2001).
۱-۸-۱ نقش پتاسیم در فتوسنتز
یکی از مهمترین نقشهای پتاسیم، نقش کلیدی آن در فتوسنتز میباشد. یون پتاسیم سبب تسریع در انتقال مواد حاصل از فتوسنتز می شود که این امر احتمالا مربوط به فرآیندهای فتوفسفریلاسیون است. بهطوریکه با افزایش مقدار یون پتاسیم در گیاه احتمال تولید ATP افزایش یافته که خود در بارگیری آوندهای آبکش با مواد ساخته شده فتوسنتزی، لازم میباشد ( Boshoff, 2001).
۱-۹ روشهای مقابله گیاه با تنش
در شرایط تنش، فعالیت بالای آنزیم های آنتی اکسیدانی و محتوای بالای ترکیبات غیر آنزیمی برای تحمل گیاه به تنش بسیار مهم است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
سیستم دفاع آنتی اکسیدانی در سلولهای گیاهی شامل مکانیسمهای آنزیمی مثل سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT)، پراکسیداز (POX)، آسکوربات پراکسیداز (APX) و گلوتاتیون ردوکتاز (GR) و غیر آنزیمی مثل گلوتاتیون احیاء، آسکوربات و توکوفرول است. آنزیم SOD با تولید پراکسید هیدروژن (H2O2)، آنیون سوپراکسید را حذف می کند. آب اکسیژنه تولید شده سپس توسط آنزیم های CAT و POX حذف شده و سلول سمزدایی می شود. آنزیم APX نیز در چرخه آسکوربات-گلوتاتیون، با مصرف آسکوربات بهعنوان دهنده الکترون مقدار پراکسید هیدروژن را کاهش میدهد.
عمل آنزیم آسکوربات پراکسیداز در تبدیل پراکسید هیدروژن (H2O2) به H2O با کمک آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در شکل زیر نشان داده شده است (Sundhakcar 2001).
۱-۱۰ کلروفیل
کلروفیلها رنگیزههای معمول موجودات فتوسنتزکننده هستند. کلروفیل a و b در گیاهان به تواتر وجود دارند. کلروفیل a و b ساختار مشابهی دارند. تنها تفاوت آنها در گروه R است. اگر R یک گروه متیل (CH3) باشد، کلروفیل از نوع a و اگر عامل فرمیل (CHO) باشد. کلروفیل از نوع b است. هر دو کلروفیل a و b نور مرئی را در طول موج مشخصی بین ۷۰۰ - ۴۰۰ نانومتر جذب میکنند (Taiz and ziger, 1999).
۱-۱۰-۱ طیف جذبی کلروفیلها
اگر نور تک رنگی به طول موجهای مختلف حاصل از منشوری را روی برگ سبزی بتابانیم و شدت فتوسنتز را در طول موجهای مختلف اندازه بگیریم، معلوم میشود که تاثیر نور آبی (با طول موجی نزدیک به ۴۲۰ نانومتر) و نور قرمز (با طول موجی نزدیک به ۶۸۰ - ۶۷۰ نانومتر) به حد بیشینه بوده و تاثیر نور سبز با ( طول موجی حدود ۶۰۰ - ۵۰۰ نانومتر) به حد کمینه است. این طیف کنشی در رابطه با طول موج در مورد کلروفیل که رنگیزه عمده کلروپلاست در گیاهان است. ظاهرا با خواص جذبی یا ، به عبارت بهتر طیف جذبی نور ارتباط دارد. زیرا کلروفیل وقتی از برگ استخراج میشود، دقیقا همان طول موجهایی را که به بیشترین وجه در فتوسنتز موثرند، به مقدار زیاد جذب میکند. از مقایسه طیف جذبی رنگیزههای کلروفیل با طیف کنشی آن معلوم میشود که کلروفیلهای a و b و کاروتنوئیدها در جذب نور برای فتوسنتز دخالت دارند. بعضی از این رنگیزهها تنها نقش گیرنده انرژی نوری را ایفا میکنند و بطور غیر مستقیم با انتقال انرژی خود به رنگیزههای اصلی که مستقیما در تبدیل انرژی نوری به انرژی شیمیایی عمل میکنند، نقش کمکی دارند (Taize and Ziger, 1999).
۱-۱۱ کاروتنوئید ها
کاروتنوئیدها ایزوپرنوئیدهای ۴۰ کربنه هستند. تمام کاروتنوئیدها در طبیعت ساختشان با اسکلت ۵کربنه به نام ایزوپنتیل پیروفسفات (IPP) و ایزومر آن دی متیل آلیل پیروفسفات (DMAPP) شروع می شود. یافتههای اخیر نشان میدهد که بیوسنتز متیل اریتریول فسفات (MEP) از مسیر پلاستیدی میباشد .(Eisenreich, et al. 2001; Hunter, 2007)
با اتصال سه مولکول IPP به DMAPP بهوسیله آنزیم GGDP سنتاز، محصول ۲۰ کربنه ژرانیل ژرانیل دی فسفات (GGDP) بوجود می آید که پیش ماده مشترک برای سنتز کاروتنوئیدها و چندین گروه دیگر از ایزوپرونوئیدهای پلاستیدی است. اتصال دو مولکول GGDP توسط آنزیم فیتون سنتاز (PSY) و ایجاد فیتون ۴۰ کربنه، اولین گام تعیین کننده در مسیر بیوسنتز کاروتنوئیدهاست. بهتازگی PSY3 جدید در ریشه برنج شناسایی شده که بیوسنتز کاروتنوئیدها را در پاسخ به تنشهای غیرزنده کنترل می کند . (Welsch, et al. 2008)
امروزه تمام ژنهای دخیل در مسیر بیوسنتز کاروتنوئیدها در گیاهان و باکتری ها مشخص و طبقه بندی شده اند که در مهندسی ژنتیک از آن استفاده می شود. کاروتنوئیدها دومین رنگدانه فراوان در طبیعت میباشند که تاکنون ۷۰۰ نوع آن شناسایی شده است. کاروتنوئیدها نه تنها در تمام موجودات فتوسنتز کننده از جمله گیاهان، جلبکها و سیانوباکترها، بلکه در بعضی باکتری های هتروتروف و قارچها به شکل دی نوو ساخته میشوند. در گیاهان، کاروتنوئیدها نقشهای متنوعی دارند:
آنها بهعنوان رنگیزههای کمکی در جمع کننده های نوری و در ترکیب واحدهای ساختمانی ماشین فتوسنتزی دخالت دارند.
بهعنوان حفاظت کنندگان نوری در گیاهان؛ با خاموشسازی سریع حالت برانگیخته کلروفیل و همچنین در خاموشسازی غیرفتوشیمیایی که یک مکانیسم تنظیمی و حفاظتی ثانوی است، نقش دارند. ویولازانتین، آنترازانتین و زآزانتین که جزء زانتوفیلها میباشند، در خاموشسازی غیرفتوشیمیایی مشارکت دارند .(Lin, et al. 2002)
در ایجاد رنگهای متنوع گل ها و میوه ها که در جلب حشرات و جانوران برای گردهافشانی و پراکندگی دانه موثر است.
بعضی از آپوکاروتنوئیدها که از تجزیه اکسیداتیو کاروتنوئیدها به وجود میآیند، بهعنوان علامت موثر در نمو گیاه، عامل ضد قارچ و ترکیب موثر در عطر و طعم گلها و میوه ها بهحساب میآیند .(Auldridge, et al. 2006)
جانوران و انسان نمی توانند به شیوه دوبارهساز کاروتنوئیدها را بسازند، برای کسب این ماده ضروری به غذا وابستهاند. آلفا و بتا کاروتن پیشماده ویتامین A محسوب میشوند. کاروتنوئیدها را از قدیم بهعنوان مواد غذایی ضروری و مهم در بهبود سلامتی میشناسند (Frasser and Branmley, 2004). بعضی ازکاروتنوئیدها از جمله لیکوپن آنتیاکسیدان قوی بوده و در پیشگیری از بیماری عروق قلب و کاهش خطر ابتلا به سرطان موثراند (Hadley et al., 2002). تحقیقات نشان داده است که تجزیه اکسیداتیو کاروتنوئیدها در شرایط تنشهای محیطی القا می شود (Bota and Flexas. 2004).
۱-۱۲ ترکیبات فنلی
دو مسیر اصلی سنتز فنلها عبارت است از: مسیر شیکیمیک اسید و مسیرمالونیک اسید. مسیر اصلی در گیاهان عالی مسیر شیکمیک اسید میباشد. در این مسیر پیش سازهای کربوهیدراتی ساده مشتق از مسیرهای گلیکولیز و پنتوزفسفات به آمینواسیدهای آروماتیک تبدیل میگردد .(Uma, et al., 2010)
در گیاهان فراوانترین گروه های ترکیبات ثانوی فنلی از طریق حذف یک مولکول آمونیاک از فنیلآلانین و تبدیل آن به سینامیک اسید بوجود میآیند. این واکنش بهوسیله فنیلآلانین آمونیالیاز (PAL)کاتالیز می شود. PAL نقطه انشعاب بین متابولیسم اولیه و ثانویه قرار گرفتهاست. بنابراین واکنشی که توسط آن کاتالیز می شود، مرحله تنظیمی مهمی در تشکیل بسیاری از فنلیها میباشد. فعالیت PAL توسط عوامل محیطی مانند کمبود غذا، نور (با تاثیر فیتوکروم) و آلودگی قارچی افزایش مییابد. فنلها جز متابولیتهای ثانویهای هستند که در طیف وسیعی از اعمال فیزیولوژیکی اختصاصی شرکت می کنند. آنها برای رشد طبیعی، نمو ومکانیسمهای دفاعی ضروری میباشند. نهتنها درگیاهان، بلکه در حیوانات و انسان در انجام فرایندهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیک نقش دارند (Gordana, et al., 2008).
پلیفنلها دارای خاصیت پاککنندگی رادیکالهای آزاد، آنتی اکسیدانی و کمپلکس شدن با فلزات هستند. نحوه عملکرد آن ها به روش ذیل میباشد .(Bahorun, et al., 2004)
اتصال به کارسینوژنها
تنظیم بیان ژن آنزیم های آنتی اکسیدانی
مهار تشکیل آمینهای ناجور حلقه
تعدیل مسیرهای بازدارندگی شیمیایی شامل آپاپتوزیس و توقف سیکل سلول
کاهش فعالیت پروتئین کینازها
تعدیلسازی پاسخهای التهابی و عصبی (Mukhtar Ahmad, 1999).
۱-۱۳ پرولین
گیاهان راهکارهای مختلفی برای سازش با محیط و اجتناب بهمنظور غلبه بر شرایط ناسازگار محیطی دارند که یکی از این سازگاریها، تجمع محلولهای سازگار مانند گلایسین بتائین، پرولین و مانیتول است. پرولین یکی از اسیدهای آمینه شرکت کننده در ساختار پروتئینها بهحساب می آید. تولید و تجمع پرولین در پاسخ به تنش اسمزی و سایر تنشها در جلبکها، گیاهان و باکتری ها صورت میگیرد.
پرولین بهعنوان یک محلول سازگار در تنطیمات اسمزی، از بین بردن رادیکالهای هیدروکسیل، تنظیم پتانسیل اکسیداسیونی سلول، تنظیم PH و حفظ فشار تورژسانس سلول نقش دارد. همچنین تحقیقات نشان داده است که پرولین در بازسازی کلروفیل و فعال کردن چرخه کربس در تامین انرژی سلول در دوره آبزدایی نقش دارد (Chandrashekar, et al. 1996). در بین محلولهای سازگار، تنها پرولین بهعنوان محافظ گیاه در مقابل اکسیژن یکتایی و آسیبهای ناشی از آسیب اکسیداتیو عمل می کند. علاوه بر این، پرولین قادر به حفاظت از پروتئین و DNAاست. تجمع پروتئینهای غنی از پرولین و بهخصوص باقیماندههای پرولین در پروتئینها بر عملکرد پروتئین اثر گذاشته و باعث حفاظت از آنها در برابر تنش اکسیداتیو می شود. گیاهان ترانس ژنیک که قادر به تولید پرولین نیستند، به طور قابل توجهی مقاومت کمتری به تنش دارند. بنابراین پرولین تنها محصول ناشی از تنش نیست بلکه ترکیب فعال شیمیایی و تعیین کننده در فیزیولوژی حفاظتی تنش محسوب می شود (Blum and Ebercon, 1996).
۱-۱۴ مرور منابع
در ادامه به بررسی برخی از پژوهشهای انجام شده در زمینه تاثیر تنش خشکی در گیاهان میپردازیم:
۱-۱۴-۱ تاثیر تنش خشکی بر محتوای پرولین
غلظت پرولین در گیاهان در شرایط بدون تنش کمتر از ۵ درصد مجموع کل اسید آمینهها میباشد. در بسیاری از گیاهان تحت تنش خشکی میزان آن افزایش چشمگیر مییابد. این افزایش غلظت یک مکانیسم مولکولی مقاومت به تنش محسوب می شود. در بیشتر گونه ها ذخیره پرولین بهعنوان معیار سنجش تحمل تنش بهحساب می آید که البته این موضوع وابسته به گونه است.
پرولین نقش جاروب کننده رادیکالهای آزاد و نقش اسمولیت برعهده دارد(Jaleel, et al., 2008). پرولین بهعنوان یک اسمولیت مهم در تعدیل فشار اسمزی سلول تحت تنشهایی مانند دمای پایین، کمبود مواد غذایی، قرار گرفتن در معرض فلزات سنگین و اسیدیته بالا نقش اساسی دارد. افزایش این ماده در شرایط استرس اسمزی، علاوه بر گیاهان در دامنه وسیعی از موجودات دیگر مثل باکتری ها، مخمرها، بیمهرگان دریایی و جلبکها مشاهده شدهاست (Delauney and Verma, 1993). با توجه به اهمیت انباشت پرولین درگیاه تحت تنش خشکی، تقریبا تمام منابع بررسی شده مبنی بر افزایش مقدار آن بوده است که به چند مورد اشاره می شود.
میرزایی. م و همکاران در سال ۱۳۸۹ اثر تنش خشکی را بر میزان پرولین گیاه کلزا بررسی کردند. با توجه به مجموع نتایج به دست آمده در این پژوهش، ملاحظه شد که تنش خشکی سبب افزایش غلظت پرولین در دو رقم کلزای بررسی شده در این آزمایش شده است. این نتایج نشان داد که تولید این تنظیمکننده های اسمزی، یک پاسخ معمول به شرایط تنش خشکی میباشد. افزایش غلظت پرولین در گیاهانی که تحت تنش قرار گرفته اند، نوعی سازگاری برای غلبه بر شرایط تنش میباشد ( میرزایی،م و همکاران ۱۳۸۹). همچنین نتایج مشابهی توسط کبیری و همکاران در سال ۱۳۹۲ مبنی بر اندازه گیری میزان پرولین تحت تنش خشکی در گیاه سیاهدانه نیز گزارش شد ( کبیری،ر و همکاران ۱۳۹۲).
افزایش پرولین در گیاهان دیگر از جمله سیبزمینی (۲۰۱۱ .Masoudi-Sadaghiani, F)، لوبیا (Shardendu, et al. 2011) ، سورگوم (Yadav, S. K., et al. 2005)، گندم (Hamada, et al. 2000) و ذرت Efeoğlu, et al. 2009)) در تیمار خشکی گزارش شده است.
۱-۱۴-۲ تاثیر تنش خشکی بر محتوای پروتئین